لطفا صبرکنید
بازدید
9312
9312
آخرین بروزرسانی:
1394/01/12
خلاصه پرسش
چرا قرآن در مواردی؛ پیامبر(ص) را تنها هشدار دهنده میداند، ولی در جای دیگر میگوید که اگر کافران، اسلام را قبول نکنند، آنها را بکشید؟!
پرسش
چرا سورهای مکی درباره کافران میگوید که محمد فقط برای ارشاد آمده و اگر کسی مسلمان نشد خود ضرر میبیند، ولی در سورههای مدنی بعد از به قدرت رسیدن میگوید؛ اگر اسلام را قبول نکردند هرجا آنها را دیدید، بکشید؟!
پاسخ اجمالی
هر چند که زمان و مکان به گونهای در شیوه رفتار و عمل و نیز در احکام بیتأثیر نیست، ولی باید گفت که رفتار پیامبر گرامی اسلام(ص) در کلیت آن تغییری پیدا نکرده است.[1] رفتار حضرتشان با بتها و مشرکان مکه به گونهای بود که عاقبت تصمیم به قتل ایشان گرفتند و زمینه هجرت ایشان را به یثرب مهیا ساختند. این نشان میدهد که رفتار پیامبر با مشرکان، رفتاری سازشکارانه و محافظهکارانه نبود.
اما آنچه که در برخی از آیات آمده و خطاب به پیامبر میگوید که «تو فقط انذار دهنده هستی»،[2] بدین معنا نیست که کار پیامبر تنها موعظه کردن و انذار دادن است و هیچ کار دیگری همچون تشکیل حکومت و حرکات نظامی برعهده او نیست، بلکه این نوع حصر، حصر اضافی است؛ یعنی آیه در صدد این نیست که همه شئون حکومتی و ولایتی را از پیامبر نفی کند، بلکه فقط برای نفی یک مسئله و آنهم اجبار دیگران بر ایمان آوردن، بیان شده است. به عبارت دیگر؛ این آیه و آیات مشابه آن، در صدد بیان این نکته است که اصل هدایت به دست خدا است و پیامبر فقط وسیله و واسطهای برای هدایت خدا است و کسانی را که خدا نخواهد، پیامبر هم نمیتواند آنان را هدایت کند؛[3] از اینرو در آیاتی که در مدینه نازل شده نیز از این دست معانی وجود دارد. برای نمونه؛ در آیهای میفرماید: «پیامبر وظیفهاى جز رسانیدن پیام (الهى) ندارد».[4]
پس از اینکه حکومت اسلامی در مدینه تشکیل شد، این امکان برای پیامبر(ص) ایجاد شد تا با ایجاد نیروی نظامی، در مقابل کسانی که مصمم به نابودی اسلام و حکومت اسلامی بودند، بایستند.
حکم کلی اسلام در مورد رابطه با غیر مسلمانان این است که با آنها برخورد خوب و شایسته شود. خداوند میفرماید «با مردم به خوبی سخن بگویید»[5] و با آنها خوشرفتار باشید. در آیهای دیگر به صورت مفصلتر به این موضوع میپردازد و میفرماید: «خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمیکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد».[6] از این آیات برمیآید که اصل اولی، خوشرفتاری و رعایت انصاف درباره غیر مسلمانان است. اما دستور جنگ و جهاد، مربوط به کفاری میشود که با اسلام و مسلمانان دشمنی داشته و در صدد ضربه زدن به آنها هستند.
برای اطلاع بیشتر ر.ک:
رفتار مسالمت آمیز مسلمانان با پیروان ادیان(1619)
نیکی کردن به کافران دار الحرب(43560)
اما آنچه که در برخی از آیات آمده و خطاب به پیامبر میگوید که «تو فقط انذار دهنده هستی»،[2] بدین معنا نیست که کار پیامبر تنها موعظه کردن و انذار دادن است و هیچ کار دیگری همچون تشکیل حکومت و حرکات نظامی برعهده او نیست، بلکه این نوع حصر، حصر اضافی است؛ یعنی آیه در صدد این نیست که همه شئون حکومتی و ولایتی را از پیامبر نفی کند، بلکه فقط برای نفی یک مسئله و آنهم اجبار دیگران بر ایمان آوردن، بیان شده است. به عبارت دیگر؛ این آیه و آیات مشابه آن، در صدد بیان این نکته است که اصل هدایت به دست خدا است و پیامبر فقط وسیله و واسطهای برای هدایت خدا است و کسانی را که خدا نخواهد، پیامبر هم نمیتواند آنان را هدایت کند؛[3] از اینرو در آیاتی که در مدینه نازل شده نیز از این دست معانی وجود دارد. برای نمونه؛ در آیهای میفرماید: «پیامبر وظیفهاى جز رسانیدن پیام (الهى) ندارد».[4]
پس از اینکه حکومت اسلامی در مدینه تشکیل شد، این امکان برای پیامبر(ص) ایجاد شد تا با ایجاد نیروی نظامی، در مقابل کسانی که مصمم به نابودی اسلام و حکومت اسلامی بودند، بایستند.
حکم کلی اسلام در مورد رابطه با غیر مسلمانان این است که با آنها برخورد خوب و شایسته شود. خداوند میفرماید «با مردم به خوبی سخن بگویید»[5] و با آنها خوشرفتار باشید. در آیهای دیگر به صورت مفصلتر به این موضوع میپردازد و میفرماید: «خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمیکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد».[6] از این آیات برمیآید که اصل اولی، خوشرفتاری و رعایت انصاف درباره غیر مسلمانان است. اما دستور جنگ و جهاد، مربوط به کفاری میشود که با اسلام و مسلمانان دشمنی داشته و در صدد ضربه زدن به آنها هستند.
برای اطلاع بیشتر ر.ک:
رفتار مسالمت آمیز مسلمانان با پیروان ادیان(1619)
نیکی کردن به کافران دار الحرب(43560)
نظرات