لطفا صبرکنید
44847
- اشتراک گذاری
از نظر اسلام در موارد تصمیمگیری، نقش اوّل برعهدهی عقل و نیروی تفکر انسان گذاشته شده است. در مواردی که عقل فردی قادر به تصمیمگیری خردمندانه نباشد "مشورت"، عقل را در حقیقتیابی و شفافاندیشی مدد میرساند و مجموعهای از اطلاعات و تجربیات دیگران را در دسترس عقل قرار میدهد.
اگر انسان پس از تفکر و مشورت باز هم در تردید باشد، در اینجا عقل و شرع برای رفع دو دلیها به مشورتی دیگر توصیه میکنند. مشورت با خداوند آگاه و مهربانی که خیر و صلاح همگان را میخواهد. این نوع مشورت، همان چیزی است که در فرهنگ اسلامی "استخاره" نام دارد. استخاره؛ یعنی بهترین را خواستن و طلب خیر کردن.
برای روشن شدن پاسخ نخست لازم است مطالبی پیرامون استخاره[1] و جایگاه آن از دیدگاه اسلام بیان شود.
در موارد تصمیمگیری در زندگی انسان، اسلام نقش اوّل را بر عهدۀ حجت باطن(عقل) گذاشته است. از نظر اسلام عقل نعمت بزرگی است که خدای متعال به بشر ارزانی داشته است. انسان با چراغ عقل میتواند راههای تاریک زندگی را به راحتی طی کند و از مشکلات و خطرگاههای آن به سلامت بگذرد. در قرآن کریم سفارش زیادی به خردورزی و بهرهگیری از عقل شده است و از نظر قرآن، بدترین موجودات کسانی هستند که کارهایشان از روی تعقل نیست.[2] از نظر امام علی(ع)، اساساً یکی از مهمترین علل بعثت پیامبران، شکوفاسازی عقلهای آدمیان بوده است.[3] تکیه بر عقل و استفاده از این چراغ روشنیبخش تا آن درجه از اهمیت برخوردار است که در شرع مقدس نیز یکی از منابع استنباط احکام به شمار میرود.
همچنین در آموزههای دینی به عوامل دیگری که در تصمیمسازی خردمندانه دخیلاند و عقل را در حقیقتیابی و شفاف اندیشی مدد میرسانند، تأکید فراوان شده است که مهمترین آنها "مشورت" است. مشورت که همان اندیشۀ جمعی است بسیاری از گرههای کوری را که عقل فردی قادر به گشودن آنها نیست، به راحتی میگشاید. با مشورت، نقص عقل فردی تا حدود زیادی جبران میشود و مجموعهای از اطلاعات و تجربیات گرانبها که دیگران در طی سالهای بسیار بدانها دست یافتهاند، به آسانی در دسترس قرار میگیرد.
اما بسیار اتفاق افتاده است که انسان پس از تفکر و مشورت باز هم در تردید و شک و دو دلی قرار دارد. در اینجا عقل و شرع توصیه میکنند که به مشورتی دیگر دست زنیم. مشورت با عقل بینهایت و آگاه مطلق به مسائل هستی، همو که بر نیک و بد بندگان آگاه است و خیر و صلاح همگان را میخواهد. این نوع مشورت، همان چیزی است که در فرهنگ اسلامی "استخاره" نام دارد. استخاره؛ یعنی خواستن بهترین دو امر، بهترین را خواستن، طلب خیر کردن، نیکویی جستن[4] و به همین جهت هر قدر صفای روحی و باطنی شخص استخاره کننده بیشتر باشد، ضریب اطمینان به استخاره، بیشتر و مخالفت با استخارۀ او مشکلتر، بلکه غیر ممکن خواهد بود.
البته، برای استخاره دو معنا است. یکی معنای حقیقی استخاره است که در اخبار و روایات ما بیشتر از آن نام برده شده و به معنای طلب خیر نمودن از خدا است. این نوع استخاره در واقع یکی از رشتهها و شاخههای دعا است و همان استخارۀ مطلق است که اختصاص به مورد شک و تردید ندارد، بلکه در واقع استمداد از خدای متعال در جمیع کارها و تمام افعال زندگی و تفویض کارها به او است؛ لذا است که امام صادق(ع) از قول خدای متعال نقل میکند: "از بدبختی بندۀ من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخارهی (طلب خیر) از من انجام دهد".[5] بنابراین؛ طبق روایات فراوان این نوع استخاره برای رفع تحیر و سرگردانی نیست، بلکه در همۀ مراحل یک کار خوب و پسندیده و راهگشا است.
معنای دوم استخاره، طلب خیر نمودن از خدا برای رفع تحیر و سرگردانی است که اختصاص به موارد شک و تردید دارد.
دربارۀ جایگاه استخاره به معنای دوم در فرهنگ دینی ما باید گفت؛ اساساً سه دیدگاه وجود دارد:
الف) دیدگاهی که بدون کوچکترین تعقل و تفکر و بررسی یک مسئله، نتیجۀ کارها را فقط و فقط به استخاره واگذار میکند و به استخاره پناه میبرد.
ب) دیدگاه دوم؛ دیدگاه گروهی است که اساساً عقلگرا و منکر استخاره هستند.
ج) اما دیدگاه سوم، با اعتراف به منزلت و جایگاه عقل و شناخت جایگاه مشورت، به گونهای استخاره را تبیین میکند که عین خردورزی و در راستای تعقل و تفکر است. طبق این دیدگاه، هیچ مانع و محذور دینی در استخاره نیست؛ چرا که استخاره کاری جز تعیین یکی از دو طرف تردید را انجام نمیدهد. نه حلالی را حرام، نه غیر واجبی را واجب و نه حکمی از احکام خدا را تغییر میدهد، بلکه فقط و فقط میگوید خیر صاحب استخاره در انجام یا در ترک کدام امر است و بدین وسیله او را از تردید نجات میدهد. ولی اینکه اثر فعل و ترک کار در آینده چه خواهد بود و چه حوادثی را به بار خواهد آورد، از عهدۀ استخاره بیرون است.
در روایات زیادی به استخاره و روشهای اجرایی آن اشاره شده است.[6]
بنابراین، در مواردی که انسان بعد از تفکر و تعقل و مشورت با افراد متخصص و کاردان، سر درگمی و تحیرش برطرف نشود، میتواند با استخاره(مشورت با خداوند) تصمیمگیری کند و از تحیر و سر گردانی خارج شود.
اما در مورد سرکتاب بازکردن، اگر منظور از آن همان استخاره باشد که حکم آن بیان شد، ولی اگر مراد از آن چیز دیگری باشد، دلیلی بر آن نداریم.
[1]. «جایگاه استخاره در اسلام»، 2069؛ «ازدواج و استخاره»، 414؛ «استخاره و شرایط فهم آیات»، 4654؛ «عمل نکردن به استخاره»، 79632.
[2]. انفال، 22.
[3]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 43، خ 1، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[4]. فرهنگ معین؛ منتهی الارب، واژۀ "استخاره".
[5]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 8، ص 79، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. "من شقاء عبدی ان یعمل الاعمال و لا یستخیرنی".
[6]. ر. ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 88، ص 222، ابواب الاستخارات، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ وسائل الشیعة، ج 6، ص 233، باب الاستخاره.