لطفا صبرکنید
بازدید
7791
7791
آخرین بروزرسانی:
1395/01/03
کد سایت
fa67938
کد بایگانی
83313
نمایه
به کارگیری عقل در مادیات باعث ضرر
طبقه بندی موضوعی
حدیث|عقل، علم، حکمت
اصطلاحات
عقل (اندیشه)
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا بر اساس توصیه پیامبر اسلام(ص)، در امور دنیایی نباید از عقل خود استفاده کنیم؟!
پرسش
این حدیث پیامبر اعظم(ص): «العقل فی أمر الدّنیا مضرّة و العقل فی أمر الدّین مسرّة»؛ (عقل در کار دنیا مایه ضرر است و در کار دین مایه سرور) به چه معنا است؟ در مورد این حدیث و شأن روایی آن مقداری توضیح دهید.
پاسخ اجمالی
«العقل فی أمر الدّنیا مضرّة و العقل فی أمر الدّین مسرّة»؛ در کارهای دنیا، عقل زیانآور بوده و در امور مرتبط با آخر، استفاده از عقل موجب خوشحالی و سرور میباشد.
جز در کتابهای معاصری چون «نهج الفصاحه» - آن هم به نقل از منابع اهل سنت - این روایت در منابع شیعی وجود ندارد، اما از اهل سنت افرادی؛ مانند سیوطی[1] و متقی هندی[2] آنرا نقل کردهاند.
با این وجود، این روایت به این معنا نیست که در امور دنیوی و مسائل مادی نباید از عقل کمک گرفت، بلکه معنایش این است که انسان اگر عقل خود را بیشتر در امور دنیوی به کار بگیرد، دچار خسارت و زیان خواهد شد.
عقل در حقیقت مرکز عبودیت انسان و سرمایه تحصیل بهشت از خداى سبحان است: «قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان».[3]
امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «فَبِالْعَقْلِ عَرَفَ الْعِبَادُ خَالِقَهُمْ وَ أَنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ الْمُدَبِّرُ لَهُمْ وَ أَنَّهُمُ الْمُدَبَّرُونَ وَ أَنَّهُ الْبَاقِی وَ هُمُ»؛[4] به وسیله عقل بندگان خدا، خالق خود را میشناسد و میدانند که آنها مخلوقاند و او مدبر و ایشان تحت تدبیر اویند و اینکه خالقشان پایدار و آنها فانی هستند.
بنابر این، معنای روایت آن است که اگر کسی تمام این سرمایه خدادادی را در مسیر تحصیل دنیا و مادیات به کار گیرد و از هدف اصلی خلقت که همان کسب معنویات و توشه آخرت باشد غافل بماند، اینجا است که ضرر کرده است. اما اگر همین عقل را در مسائل علمی و معنوی که سرمایهای جاودان هستند به کار گیرد، باعث مسرت و شادی او خواهد بود.[5]
از طرفی، پرداختن به آن دسته از امور دنیایی که برای ادامه زندگی مادی انسان مورد نیاز است، خود نیز از تکالیف شرعی بوده و امری آخرتی به شمار میآید و به عنوان نمونه، اگر فردی با عقل خود به دنبال آن باشد که برنامه معاش خود را بگونهای تنظیم کند تا دچار ورشکستگی نشود، او را نمیتوان سرزنش کرد.
جز در کتابهای معاصری چون «نهج الفصاحه» - آن هم به نقل از منابع اهل سنت - این روایت در منابع شیعی وجود ندارد، اما از اهل سنت افرادی؛ مانند سیوطی[1] و متقی هندی[2] آنرا نقل کردهاند.
با این وجود، این روایت به این معنا نیست که در امور دنیوی و مسائل مادی نباید از عقل کمک گرفت، بلکه معنایش این است که انسان اگر عقل خود را بیشتر در امور دنیوی به کار بگیرد، دچار خسارت و زیان خواهد شد.
عقل در حقیقت مرکز عبودیت انسان و سرمایه تحصیل بهشت از خداى سبحان است: «قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان».[3]
امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «فَبِالْعَقْلِ عَرَفَ الْعِبَادُ خَالِقَهُمْ وَ أَنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ وَ أَنَّهُ الْمُدَبِّرُ لَهُمْ وَ أَنَّهُمُ الْمُدَبَّرُونَ وَ أَنَّهُ الْبَاقِی وَ هُمُ»؛[4] به وسیله عقل بندگان خدا، خالق خود را میشناسد و میدانند که آنها مخلوقاند و او مدبر و ایشان تحت تدبیر اویند و اینکه خالقشان پایدار و آنها فانی هستند.
بنابر این، معنای روایت آن است که اگر کسی تمام این سرمایه خدادادی را در مسیر تحصیل دنیا و مادیات به کار گیرد و از هدف اصلی خلقت که همان کسب معنویات و توشه آخرت باشد غافل بماند، اینجا است که ضرر کرده است. اما اگر همین عقل را در مسائل علمی و معنوی که سرمایهای جاودان هستند به کار گیرد، باعث مسرت و شادی او خواهد بود.[5]
از طرفی، پرداختن به آن دسته از امور دنیایی که برای ادامه زندگی مادی انسان مورد نیاز است، خود نیز از تکالیف شرعی بوده و امری آخرتی به شمار میآید و به عنوان نمونه، اگر فردی با عقل خود به دنبال آن باشد که برنامه معاش خود را بگونهای تنظیم کند تا دچار ورشکستگی نشود، او را نمیتوان سرزنش کرد.
[1]. عبد الرحمن بن أبی بکر، جلال الدین السیوطی، الفتح الکبیر فی ضم الزیادة إلى الجامع الصغیر، ج 2، ص 285، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1423ق.
[2]. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج 3، ص 381، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 11، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. همان، ص 29.
نظرات