لطفا صبرکنید
بازدید
23509
23509
آخرین بروزرسانی:
1397/11/04
کد سایت
fa71312
کد بایگانی
87053
نمایه
عناد و ویژگیهای شخص معاند
طبقه بندی موضوعی
استکبار، تکبر و غرور|گناه و رذائل اخلاقی
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
عناد و لجبازی چیست؟ از چه عواملی سرچشمه میگیرد؟ چه پیامدهایی دارد؟ شخص معاند چه ویژگیهایی دارد؟
پرسش
عناد چیست؟ ویژگیهای شخص معاند از نظر شخصیتی با توجه به آیات و روایات چیست؟
پاسخ اجمالی
«عناد» به معنای «ستیزهجویی» و «لجبازی» است و به فرد لجوج و ستیزهجو «معاند» گفته میشود.
یکی از پلیدترین صفاتی که در قرآن از آن به صراحت یا به صورت مفهومی یاد شده و مورد سرزنش قرار گرفته، عناد و دشمنی و ستیزهگری و لجاجت[i] بر سخنان و عقاید باطل است. این صفت ناشی از عوامل خاصی است؛ مانند تقلید کورکورانه، استکبار و پیروی از هوا و هوس.
برخی از آثار عناد و ویژگیهای معاند عبارت است از: مانع انجام کار خیر، محرومیت از درک آیات الهی، انکار آیات الهی و غرق در گناهان.
یکی از پلیدترین صفاتی که در قرآن از آن به صراحت یا به صورت مفهومی یاد شده و مورد سرزنش قرار گرفته، عناد و دشمنی و ستیزهگری و لجاجت[i] بر سخنان و عقاید باطل است. این صفت ناشی از عوامل خاصی است؛ مانند تقلید کورکورانه، استکبار و پیروی از هوا و هوس.
برخی از آثار عناد و ویژگیهای معاند عبارت است از: مانع انجام کار خیر، محرومیت از درک آیات الهی، انکار آیات الهی و غرق در گناهان.
پاسخ تفصیلی
«عناد» در لغت به معنای «ستیزهجویی»، «لجبازی» و «سرکشی» است و به فرد لجوج و ستیزهجو «معاند» گفته میشود.[1]
واژهای «عناد» و «معاند» در قرآن نیامده، اما واژگان همریشه آن(عَنید) را میتوان در قرآن یافت،[2] همچنین الفاظ مترادفی با «عناد» مانند «لجاجت»، در قرآن آمده است.[3]
در این مقال، آثار عناد و ویژگیهای شخص معاند مرور میکنیم.
عوامل عناد از نگاه قرآن
از پلیدترین صفاتی که مستقیم یا غیر مستقیم توسط قرآن مورد نکوهش قرار گرفته، عناد و دشمنی و ستیزهگری و لجاجت بر سخنان و عقاید باطل است که، منجر به تکذیب آیات الهی و مقاومت در برابر پیامبران و حتی به شهادترساندنشان میگردد. این ویژگی منفی را میتوان ناشی از عوامل مختلفی دانست که به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
1. تقلید کورکورانه
یکی از عوامل ستیزهگری، تقلید بیچون و چرا از عقاید دیگران است؛ چرا که با این رویکرد، حکم عقل سرکوب شده و در برابر واضحترین برهانها و معجزات ایستادگی میشود:
«و هنگامى که به آنها گفته شود: "به سوى آنچه خدا نازل کرده، و به سوى پیامبر بیایید!"، میگویند: «آنچه از پدران خود یافتهایم، ما را بس است!" آیا اگر پدران آنها چیزى نمیدانستند، و هدایت نیافته بودند [باز از آنها پیروى میکنند]؟».[4]
بر اساس این آیه؛ کفّار بعد از شنیدن دعوت الهی - به دلیل تقلید بیقید و شرط از آداب نیاکان خود - در مقابلش لجاجت کرده و از پذیرش آن خودداری میکردند.
2. استکبار
مستکبر به کسى گفته میشود که بخواهد با نپذیرفتن حق، خود را بزرگ جلوه داده و برتر از آن بداند که حق را بپذیرد. این حسِ خود برتربینی، به شخص اجازه نمیدهد که به سخنی غیر از سخن خود گوش کند و به همین جهت بدون هیچ دلیل و حجتى از اطاعت در برابر حق سر برمیتابد.[5]
قرآن میفرماید: «معبود شما خداوند یگانه است امّا کسانى که به آخرت ایمان نمیآورند، دلهایشان [حق را] انکار میکند و مستکبرند».[6]
3. پیروی از هوا و هوس
هواپرستان انسانهایى معاند با پیامبر خدا(ص) و تعالیم او هستند؛[7] قرآن به این عامل و نشانه اینگونه اشاره میفرماید: «بگو: "اگر راست میگویید [که تورات و قرآن از سوى خدا نیست]، کتابى هدایتبخشتر از این دو از نزد خدا بیاورید، تا من از آن پیروى کنم!" اگر این پیشنهاد تو را نپذیرند، بدان که آنان تنها از هوسهاى خود پیروى میکنند! و آیا گمراهتر از آنکس که پیروى هواى نفس خویش کرده و هیچ هدایت الهى را نپذیرفته، کسى پیدا میشود؟! مسلّماً خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند!».[8]
آثار عناد و ویژگیهای معاند
1. مانع انجام کار خیر
عناد برخاسته از کفر، مانع انجام دادن خیر میشود:[9] «[خداوند فرمان میدهد:] هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید. آن کسى که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شک و تردید است [حتى دیگران را به تردید میافکند]».[10]
2. محرومیت از درک آیات الهی
یکی از آثار عناد این است که افراد معاند از درک حقایق آیات الهی محروماند:
«او کسى است که از آسمان، آبى نازل کرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم و از آن، ساقهها و شاخههاى سبز، خارج ساختیم و از آنها دانههاى متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفههایى با رشتههاى باریک بیرون فرستادیم و باغهایى از انواع انگور و زیتون و انار، [گاه] شبیه به یکدیگر، و [گاه] بیشباهت! هنگامى که میوه میدهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن، نشانههایى [از عظمت خدا] براى افراد باایمان است!».[11]
در این آیه تدبیر نظام روئیدنیها، آیتی مخصوص به مردم با ایمان شمرده شده، و تناسب این اختصاص روشن است؛ چون، این نوع تدبر و تفکر، احتیاج به تحصیل علم خاصی ندارد؛ بلکه، هر فهم عادى نیز، اگر دلش به نور ایمان منوّر شده و پلیدی عناد و لجاجت آنرا آلوده نکرده باشد، میتواند با آن فهم عوامگونهاش، در آن نظر کرده و پى به صانع آن ببرد.[12]
3. انکار آیات الهی
اثر دیگر ستیزهگری، انکار آیات الهی است؛ یعنی شخص لجوج علاوه بر محروم شدن از درک آیات الهی، دائماً حالت انکار به خود گرفته و با بهانهجوییهای گوناگون، از پذیرش حق سر میتابد و گرنه آیات الهی براى آنها که حقجو و متواضع در مقابل حقیقتاند، آشکار است؛ این در حالی است که اهل ایمان به محض روبرو شدن با آیات خداوند، به آیت بودن آن پی برده و آنرا وسیله اتصال به محبوب خود قرار میدهند.[13]
قرآن در اینباره میفرماید:
«و هنگامى که آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود، در چهره کافران آثار انکار مشاهده میکنى، آنچنان که نزدیک است برخیزند و با مشت به کسانى که آیات ما را بر آنها میخوانند حمله کنند! بگو: آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؟ همان آتش سوزنده [دوزخ] که خدا به کافران وعده داده و بد سرانجامى است!».[14]
«... و اما آنها که راه کفر را پیمودهاند، [این موضوع را بهانه کرده] میگویند: "منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!" [آرى،] خدا جمع زیادى را با آن گمراه، و گروه بسیارى را هدایت میکند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه میسازد!».[15]
«سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آنرا به مسخره گرفتند!».[16]
4. غرقشدن در گناهان
یکی از دیگر پیامدهای عناد، فرو رفتن در گناهان است که علت اصلی آن همان حق گریزی است که معاند را در باتلاق انبوهی از گناهان فرو میبرد:
«و هنگامى که به آنها گفته شود: "از خدا بترسید!" [عناد و لجاجت آنان بیشتر میشود]، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه میکشاند. آتش دوزخ براى آنان کافى است و چه بد جایگاهى است».[17]
5. فریبکاری
بیگمان فریبکاری، حیلهگری و غش از نظر قرآن و معارف الهیه رفتاری غیر مشروع، و خیانت به مردم است.
یکی از مصادیق غشّ و فریب، فریب دادن مردم در دینشان است که طبق روایتی از امام علی(ع) چنین فریبکاری معاند بوده و دشمن خدا و رسولش به شمار خواهد آمد: «کسى که به مردم در دینشان نیرنگ بزند، دشمن خدا و رسول خداست».[18] یعنی با فریب و نیرنگ بر علیه آنها کاری انجام دهد که به ضرر دینشان باشد.[19] بازیچه قرار دادن دین و فریب مردم از راه دین بدترین نوع خدعه و فریب است؛ مانند کسانی که به قسمهای دروغ متوسل میشوند و یا مانند کسانی که از طریق خرافات و بدعتها مردم را فریب میدهند و مانند منافقان که خود را ظاهراً دیندار و با ایمان نشان میدهند و دین را بازیچه قرار میدهند و مردم را فریب میدهند و تمام هدف آنها رسیدن به زندگی دنیاست.
عاقبت عناد و لجاجت
خداوند نخست افراد معاند و لجوج را جهت مجازات تربیتی در سختى و رنج قرار داده تا به ضعف و ناتوانى خود پی برده و از مرکب غرور پیاده شوند، و در صورت عدم اصلاح، آنها را با مجازاتهایی گرفتارشان میسازد:[20]
«و اگر به آنان رحم کرده و گرفتاریها و مشکلاتشان را برطرف سازیم، [نه تنها بیدار نمیشوند، بلکه] در طغیانشان لجاجت میورزند و [در این وادى] سرگردان میمانند».[21]
«...و [سرانجام] هر گردنکش معاندی نومید و نابود شد!».[22]
انسان معاند و لجوج، که به اندرز ناصحان و به هشدارهاى الهى، گوش فرا نداده، بلکه پیوسته با غرور و نخوت مخصوص به خود، بر خلافکاریهایش میافزاید، چیزی جز آتش دوزخ، او را رام نمیکند.[23] چنانکه در روایتی پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «...برخى دیگر، اعتراف تو است بر ضدّ خودت، که فردى معاند و سرپیچى کنندهاى؛ نه دلیل را میپذیرى و نه به برهانی گوش فرا میدهى، و کسى که چنین باشد، چارهاش عذاب الهى است که از آسمان نازل شود و یا آنرا در دوزخ الهى ببیند و یا با شمشیر اولیاى خدا، آنرا بچشد».[24]
در پایان، توصیهای از حضرت فاطمه(س) در مورد برخورد با معاندان را به استحضار میرسانیم:
البِشرُ فی وَجهِ المُؤمِنِ یوجِبُ لِصاحِبِهِ الجَنَّةَ، وَالبِشرُ فی وَجهِ المُعانِدِ المُعادی یَقی صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ: خوشرویى با مؤمن، بهشت را بر فرد خوش اخلاق واجب مىگردانَد و نیز رفتار نیک با خیرهسرِ کینهتوز، فرد نیکوکار را از عذاب آتش [دوزخ]، حفظ مىکند.(زیرا شاید بتواند با اخلاق نیکش او را به پذیرش حقیقت وادار کرده و یا دست کم شر او را از سر خود و برادران دینیاش بردارد)
واژهای «عناد» و «معاند» در قرآن نیامده، اما واژگان همریشه آن(عَنید) را میتوان در قرآن یافت،[2] همچنین الفاظ مترادفی با «عناد» مانند «لجاجت»، در قرآن آمده است.[3]
در این مقال، آثار عناد و ویژگیهای شخص معاند مرور میکنیم.
عوامل عناد از نگاه قرآن
از پلیدترین صفاتی که مستقیم یا غیر مستقیم توسط قرآن مورد نکوهش قرار گرفته، عناد و دشمنی و ستیزهگری و لجاجت بر سخنان و عقاید باطل است که، منجر به تکذیب آیات الهی و مقاومت در برابر پیامبران و حتی به شهادترساندنشان میگردد. این ویژگی منفی را میتوان ناشی از عوامل مختلفی دانست که به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
1. تقلید کورکورانه
یکی از عوامل ستیزهگری، تقلید بیچون و چرا از عقاید دیگران است؛ چرا که با این رویکرد، حکم عقل سرکوب شده و در برابر واضحترین برهانها و معجزات ایستادگی میشود:
«و هنگامى که به آنها گفته شود: "به سوى آنچه خدا نازل کرده، و به سوى پیامبر بیایید!"، میگویند: «آنچه از پدران خود یافتهایم، ما را بس است!" آیا اگر پدران آنها چیزى نمیدانستند، و هدایت نیافته بودند [باز از آنها پیروى میکنند]؟».[4]
بر اساس این آیه؛ کفّار بعد از شنیدن دعوت الهی - به دلیل تقلید بیقید و شرط از آداب نیاکان خود - در مقابلش لجاجت کرده و از پذیرش آن خودداری میکردند.
2. استکبار
مستکبر به کسى گفته میشود که بخواهد با نپذیرفتن حق، خود را بزرگ جلوه داده و برتر از آن بداند که حق را بپذیرد. این حسِ خود برتربینی، به شخص اجازه نمیدهد که به سخنی غیر از سخن خود گوش کند و به همین جهت بدون هیچ دلیل و حجتى از اطاعت در برابر حق سر برمیتابد.[5]
قرآن میفرماید: «معبود شما خداوند یگانه است امّا کسانى که به آخرت ایمان نمیآورند، دلهایشان [حق را] انکار میکند و مستکبرند».[6]
3. پیروی از هوا و هوس
هواپرستان انسانهایى معاند با پیامبر خدا(ص) و تعالیم او هستند؛[7] قرآن به این عامل و نشانه اینگونه اشاره میفرماید: «بگو: "اگر راست میگویید [که تورات و قرآن از سوى خدا نیست]، کتابى هدایتبخشتر از این دو از نزد خدا بیاورید، تا من از آن پیروى کنم!" اگر این پیشنهاد تو را نپذیرند، بدان که آنان تنها از هوسهاى خود پیروى میکنند! و آیا گمراهتر از آنکس که پیروى هواى نفس خویش کرده و هیچ هدایت الهى را نپذیرفته، کسى پیدا میشود؟! مسلّماً خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند!».[8]
آثار عناد و ویژگیهای معاند
1. مانع انجام کار خیر
عناد برخاسته از کفر، مانع انجام دادن خیر میشود:[9] «[خداوند فرمان میدهد:] هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید. آن کسى که به شدّت مانع خیر و متجاوز و در شک و تردید است [حتى دیگران را به تردید میافکند]».[10]
2. محرومیت از درک آیات الهی
یکی از آثار عناد این است که افراد معاند از درک حقایق آیات الهی محروماند:
«او کسى است که از آسمان، آبى نازل کرد، و به وسیله آن، گیاهان گوناگون رویاندیم و از آن، ساقهها و شاخههاى سبز، خارج ساختیم و از آنها دانههاى متراکم، و از شکوفه نخل، شکوفههایى با رشتههاى باریک بیرون فرستادیم و باغهایى از انواع انگور و زیتون و انار، [گاه] شبیه به یکدیگر، و [گاه] بیشباهت! هنگامى که میوه میدهد، به میوه آن و طرز رسیدنش بنگرید که در آن، نشانههایى [از عظمت خدا] براى افراد باایمان است!».[11]
در این آیه تدبیر نظام روئیدنیها، آیتی مخصوص به مردم با ایمان شمرده شده، و تناسب این اختصاص روشن است؛ چون، این نوع تدبر و تفکر، احتیاج به تحصیل علم خاصی ندارد؛ بلکه، هر فهم عادى نیز، اگر دلش به نور ایمان منوّر شده و پلیدی عناد و لجاجت آنرا آلوده نکرده باشد، میتواند با آن فهم عوامگونهاش، در آن نظر کرده و پى به صانع آن ببرد.[12]
3. انکار آیات الهی
اثر دیگر ستیزهگری، انکار آیات الهی است؛ یعنی شخص لجوج علاوه بر محروم شدن از درک آیات الهی، دائماً حالت انکار به خود گرفته و با بهانهجوییهای گوناگون، از پذیرش حق سر میتابد و گرنه آیات الهی براى آنها که حقجو و متواضع در مقابل حقیقتاند، آشکار است؛ این در حالی است که اهل ایمان به محض روبرو شدن با آیات خداوند، به آیت بودن آن پی برده و آنرا وسیله اتصال به محبوب خود قرار میدهند.[13]
قرآن در اینباره میفرماید:
«و هنگامى که آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود، در چهره کافران آثار انکار مشاهده میکنى، آنچنان که نزدیک است برخیزند و با مشت به کسانى که آیات ما را بر آنها میخوانند حمله کنند! بگو: آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؟ همان آتش سوزنده [دوزخ] که خدا به کافران وعده داده و بد سرانجامى است!».[14]
«... و اما آنها که راه کفر را پیمودهاند، [این موضوع را بهانه کرده] میگویند: "منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!" [آرى،] خدا جمع زیادى را با آن گمراه، و گروه بسیارى را هدایت میکند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه میسازد!».[15]
«سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آنرا به مسخره گرفتند!».[16]
4. غرقشدن در گناهان
یکی از دیگر پیامدهای عناد، فرو رفتن در گناهان است که علت اصلی آن همان حق گریزی است که معاند را در باتلاق انبوهی از گناهان فرو میبرد:
«و هنگامى که به آنها گفته شود: "از خدا بترسید!" [عناد و لجاجت آنان بیشتر میشود]، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه میکشاند. آتش دوزخ براى آنان کافى است و چه بد جایگاهى است».[17]
5. فریبکاری
بیگمان فریبکاری، حیلهگری و غش از نظر قرآن و معارف الهیه رفتاری غیر مشروع، و خیانت به مردم است.
یکی از مصادیق غشّ و فریب، فریب دادن مردم در دینشان است که طبق روایتی از امام علی(ع) چنین فریبکاری معاند بوده و دشمن خدا و رسولش به شمار خواهد آمد: «کسى که به مردم در دینشان نیرنگ بزند، دشمن خدا و رسول خداست».[18] یعنی با فریب و نیرنگ بر علیه آنها کاری انجام دهد که به ضرر دینشان باشد.[19] بازیچه قرار دادن دین و فریب مردم از راه دین بدترین نوع خدعه و فریب است؛ مانند کسانی که به قسمهای دروغ متوسل میشوند و یا مانند کسانی که از طریق خرافات و بدعتها مردم را فریب میدهند و مانند منافقان که خود را ظاهراً دیندار و با ایمان نشان میدهند و دین را بازیچه قرار میدهند و مردم را فریب میدهند و تمام هدف آنها رسیدن به زندگی دنیاست.
عاقبت عناد و لجاجت
خداوند نخست افراد معاند و لجوج را جهت مجازات تربیتی در سختى و رنج قرار داده تا به ضعف و ناتوانى خود پی برده و از مرکب غرور پیاده شوند، و در صورت عدم اصلاح، آنها را با مجازاتهایی گرفتارشان میسازد:[20]
«و اگر به آنان رحم کرده و گرفتاریها و مشکلاتشان را برطرف سازیم، [نه تنها بیدار نمیشوند، بلکه] در طغیانشان لجاجت میورزند و [در این وادى] سرگردان میمانند».[21]
«...و [سرانجام] هر گردنکش معاندی نومید و نابود شد!».[22]
انسان معاند و لجوج، که به اندرز ناصحان و به هشدارهاى الهى، گوش فرا نداده، بلکه پیوسته با غرور و نخوت مخصوص به خود، بر خلافکاریهایش میافزاید، چیزی جز آتش دوزخ، او را رام نمیکند.[23] چنانکه در روایتی پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «...برخى دیگر، اعتراف تو است بر ضدّ خودت، که فردى معاند و سرپیچى کنندهاى؛ نه دلیل را میپذیرى و نه به برهانی گوش فرا میدهى، و کسى که چنین باشد، چارهاش عذاب الهى است که از آسمان نازل شود و یا آنرا در دوزخ الهى ببیند و یا با شمشیر اولیاى خدا، آنرا بچشد».[24]
در پایان، توصیهای از حضرت فاطمه(س) در مورد برخورد با معاندان را به استحضار میرسانیم:
البِشرُ فی وَجهِ المُؤمِنِ یوجِبُ لِصاحِبِهِ الجَنَّةَ، وَالبِشرُ فی وَجهِ المُعانِدِ المُعادی یَقی صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ: خوشرویى با مؤمن، بهشت را بر فرد خوش اخلاق واجب مىگردانَد و نیز رفتار نیک با خیرهسرِ کینهتوز، فرد نیکوکار را از عذاب آتش [دوزخ]، حفظ مىکند.(زیرا شاید بتواند با اخلاق نیکش او را به پذیرش حقیقت وادار کرده و یا دست کم شر او را از سر خود و برادران دینیاش بردارد)
[1]. فرهنگ فارسی معین، واژههای «عناد» و «معاند»؛ نیز ر. ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 307، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 5، ص 130، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.
[2]. هود، 59؛ ق، 24؛ ابراهیم، 15؛ مدّثر، 16.
[3]. ملک، 21؛ مؤمنون، 75.
[4]. مائده، 104.
[5]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 228، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. نحل، 22.
[7]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 53.
[8]. قصص، 48 – 50.
[9]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 351.
[10]. «أَلْقِیا فی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنید * مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُریب»؛ سوره ق، 24 – 25.
[11]. انعام، 99.
[12]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 290.
[13]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 192، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[14]. حج، 72.
[15]. بقره، 26.
[16]. روم، 10.
[17]. بقره، 206.
[18]. «مَنْ غَشَّ النَّاسَ فِی دِینِهِمْ فَهُوَ مُعَانِدٌ للهِ وَ رَسُولِه»؛ غرر الحکم و درر الکلم، ص 645.
[19]. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق، حسینی ارموی محدث، جلالالدین، ج 5، ص 390، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1366ش.
[20]. تفسیر نمونه، ج 14، ص 287 – 288.
[21]. مؤمنون، 75.
[22]. «وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنید»؛ ابراهیم، 15.
[23]. تفسیر نمونه، ج 2، ص 75.
[24]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 33، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
نظرات