لطفا صبرکنید
بازدید
94450
94450
آخرین بروزرسانی:
1397/10/30
کد سایت
fa94074
کد بایگانی
110598
نمایه
استغفار، آداب و شرایط
طبقه بندی موضوعی
انسان و خدا|توبه
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
استغفار چیست و چه آداب و شرایطی دارد و تفاوت آن با توبه چیست؟
پرسش
استغفار چیست و چه آداب و شرایطی دارد؟
پاسخ اجمالی
«استغفار» و درخواست آمرزش از پیشگاه خدای متعال، دارای چنان اهمیتی است که در قرآن کریم و روایات فراوان به آن سفارش شده است، و پیامبران الهی(ع) نیز در عین پاکی و طهارت، باز هم از خداوند درخواست آمرزش داشتند. در روایات از استغفار به عنوان بهترین دعا و بهترین عبادت یاد شده است؛ از همینرو است که قرآن کریم، استغفار را از اوصاف مؤمنان شمرده شده و در تعبیر امام علی(ع) درجه علیین نامیده شد.
اگر چه استغفار نیاز به زمان و مکان خاص ندارد، اما از نگاه قرآن و روایات سحرگاهان بهترین زمان برای پذیرش بهتر و بیشتر استغفار میباشد.
استغفار آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی را به دنبال دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از: آمرزش گناهان، دفع بلا و عذاب الهی، افزایش روزی و ... .
اگر چه استغفار نیاز به زمان و مکان خاص ندارد، اما از نگاه قرآن و روایات سحرگاهان بهترین زمان برای پذیرش بهتر و بیشتر استغفار میباشد.
استغفار آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی را به دنبال دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از: آمرزش گناهان، دفع بلا و عذاب الهی، افزایش روزی و ... .
پاسخ تفصیلی
«استغفار» از ریشه «غفر» در لغت به معنای «پوشش»،[1] «محو» و «پاک» کردن است.[2] اما در اصطلاح به معنای درخواست زبانی یا عملی آمرزش و پاک کردن گناهان از پیشگاه خداوند است.[3]
اهمیت استغفار
در فرهنگ دینی، درخواست آمرزش از پیشگاه پروردگار، دارای چنان اهمیتی است که قرآن کریم فراوان به آن سفارش کرده و خطاب به مؤمنان میفرماید: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً».[4] «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ».[5]
این اهتمام و جایگاه ویژه است که حتی پیامبران الهی در عین پاکی و طهارت، باز هم از خداوند درخواست آمرزش داشتند: «وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ»؛[6] و بگو: پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن و تو بهترین رحم کنندگانى. «قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِأَخی وَ أَدْخِلْنا فی رَحْمَتِکَ»؛[7] (موسى) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما.
البته استغفار پیامبران الهی - به دلیل عصمت آنان از هر گناه - به معنای درخواست آمرزش از گناه نیست؛ چرا که آنان از گناهان حتی صغیره معصوماند، بلکه با توجه به جایگاه آنان میتوان استغفارشان را از اشتغال به جنبههای مباح بشری و ضروری زندگی طبیعی؛ مانند خوردن و خوابیدن دانست که مانع از سیر در حالات ملکوتی میشود؛ لذا از این وقفه استغفار میکنند؛[8] چرا که «حسنات الابرار سیئات المقربین» است. بسیاری از کارها برای ابرار و نیکان طاعت است، اما همین کارها برای مقربان معصیت شمرده میشود.[9]
از همینرو است که امام علی(ع) میفرماید، استغفار مقام انسانهای بلند مرتبه است: «الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّین»؛[10]
و قرآن کریم آنرا از اوصاف مؤمنان شمرده است: «الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا»؛[11] همان کسانى که میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم پس گناهان ما را بیامرز.
آری استغفار درجه انسانهای بلند مرتبه؛ راه مقربان، و از بزرگترین اسباب تقرب است. و لازم نیست که برای معصیت و گناهی باشد؛ چرا که سالک الی الله که خواهان رسیدن به مقام قرب الهی است، هنگام تلاش و جدیت در مسیر سلوک وقتی نفس خویش را سست و کاهل میبیند، برای همین سستی استغفار میکند و از پروردگارش دائماً درخواست عفو و بخشش دارد.[12]
ضرورت استغفار
ضرورت استغفار از آنجا روشن میشود که قرآن از یکسو به آن فرمان داده، و از سوی دیگر ترک آنرا توبیخ کرده است: «أَ فَلا یَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ»؛[13] چرا که از یکسو انسانهای عادی بر اثر غفلت و نادانی همواره در معرض گناه قرار دارند؛ لذا نیاز به استغفار و ضرورت آن برای پالایش روحشان امر بدیهی است. از سوی دیگر هیچکس نمیتواند حقوق الهی را چنانکه باید و لایق پروردگار است به جای آورد؛ لذا استغفار در هر حال ضرورت دارد.
استغفار بهترین دعا و بهترین عبادت
استغفار یکی از بهترین دعاها و عبادات است، چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «استغفار و طلب آمرزش، بهترین دعا است»[14] و «بهترین عبادت استغفار است». [15]
بهترین استغفار
پیامبر خدا(ص) ذکری را به جابر بن عبد الله تعلیم فرمود و آنرا «سید الاستغفار»، یا «برترین آمرزشطلبی» نامیدند:
«تَعَلَّمُوا سَیِّدَ الِاسْتِغْفَارِ اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ خَلَقْتَنِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ أَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَ أَبُوءُ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَ أَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت»؛[16]
بهترین راه آمرزشخواهی را یاد بگیرید؛ خدایا تو پروردگار من هستى، معبودی جز تو نیست، تو مرا آفریدهاى، و من بنده تو هستم و بر پیمان تو استوار هستم، و اقرار به نعمتهای تو برای خودم را دارم، و به گناه خویش اعتراف دارم. پس مرا بیامرز؛ زیرا جز تو کس دیگرى گناهان را نمیآمرزد. [17]
شروط استغفار
امام علی(ع) برای رسیدن به بالاترین درجۀ استغفار، شش شرط را ذکر میکند که تا انجام نشود، ذکر زبانی فایده چندانی نخواهد داشت:
1. پشیمانی از آنچه انجام داده است. 2. تصمیم جدی بر اینکه دیگر آن گناه را تکرار نکند. 3. حقوقی را که از مردم ضایع کرده به آنها برگرداند. 4. همه واجباتی که از او ترک شده است را به جا آورد. 5. گوشتی که با مال حرام بر بدن او روئیده و رشد کرده را با غم و اندوه (ریاضت) آب کند تا لاغر شود. 6. همانطور که شیرینی معصیت را به جسم و بدن خود چشانیده است سختی عبادت را نیز به جسم و بدن خود بچشاند.[18]
تفاوت استغفار با توبه
روند استغفار و توبه به گونهای کاملاً مجزا نبوده، بلکه به گونهای در هم تنیده است که نمیتوان آن دو را جدا از هم فرض کرد. به عبارتی، بدون آنکه نیت توبه داشته باشیم، استغفار زبانی بیفایده است. و اینگونه نیست که بعد از توبه دیگر نیازی به استغفار مجدد نباشد.
با این نگاه، هیچکدام از آیاتی که توبه و استغفار را با هم ذکر کرده، و یکی را مقدم بر دیگری میکنند - مانند آیات «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ»[19] «أَ فَلا یَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ»،[20] -، لزوماً بر این موضوع دلالت ندارند که حتماً باید یکی از آن دو انجام شده و بعد از مدتی به دیگری پرداخته شود.[21]
البته برخی معتقدند، فرمان توبه پس از استغفار در آیات 3، 52 و 90 سوره هود؛ به دلیل عطف توبه بر استغفار با کلمه «ثم» که فاصله و ترتیب را میرساند، و به دلیل آنکه اصل در کلام هر گویندهای تأسیس و اراده معنای جدید است، نشان دهنده مغایرت مفهوم استغفار و توبه است.[22]
برخی هم در فرق بین توبه و استغفار گفتهاند؛ توبه عذاب گناهان را برمیدارد، اما استغفار در خواست پاک کردن و پوشش گناه از اغیار است، تا کسی بر گناه استغفار کننده اطلاع پیدا نکند.[23]
بهترین زمان استغفار
اگر چه استغفار نیاز به زمان و مکان خاص ندارد و در حال و هر زمانی میتوان استغفار نمود، اما برخی از زمانها در پذیرش بهتر و بیشتر استغفار نقش دارد؛ مانند:
1. سحرگاهان: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»؛[24]و در سحرگاهان استغفار مىکردند. «وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالْأَسْحار»؛[25]
«وَ لَا تَغْفُلْ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ بِالْأَسْحَارِ فَإِنَّ لِلْقَانِتِینَ فِیهِ أَشْوَاقا»؛[26] از استغفار هنگام سحر غافل مباش؛ زیرا اهل خضوع و بندگان خاشع در آن هنگام شوق بسیارى دارند.
«پس چنانکه آلودگیهاى دندانهاى خود را با خوردن طعام و خوراک، به وسیله مسواک پاک میکنى، همینطور آلودگیهاى قلبت را به سبب گناهان به وسیله تضرع، خشوع، بیدارى در شب و استغفار در آخر شب و طرف صبح، پاک کن».[27]
2. ماه رجب: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ الِاسْتِغْفَار»؛[28] رسول خدا فرمود ماه رجب ماه استغفار برای امت من است، در این ماه زیاد استغفار کنید.
نتیجه استغفار
استغفار آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی را به دنبال دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
1. آمرزش گناهان: «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم»؛[29] و از خداوند، آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است!
2. دفع بلا و عذاب: بر اساس تصریح قرآن کریم مردمی که اهل استغفار باشند خداوند بر آنها عذاب نازل نمیکند: «وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُون»؛[30] و تا زمانی که استغفار میکنند خداوند عذابشان نمیکند.
امام صادق(ع): «درهای ورود بلا و مصیبت را با استغفار ببندید».[31]
امام رضا(ع): «همانگونه که برگها در فصل پائیز با تکان خوردن درختها میریزد، آثار گناهان نیز با استغفار از میان خواهد رفت».[32]
3. افزایش روزی: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً»؛[33]سپس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است، تا از آسمان برایتان پى در پى باران فرستد.
در همین راستا در روایات آمده است: «أَکْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ»؛[34] زیاد استغفار کنید که باعث به دست آوردن روزی میشود.
اهمیت استغفار
در فرهنگ دینی، درخواست آمرزش از پیشگاه پروردگار، دارای چنان اهمیتی است که قرآن کریم فراوان به آن سفارش کرده و خطاب به مؤمنان میفرماید: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً».[4] «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ».[5]
این اهتمام و جایگاه ویژه است که حتی پیامبران الهی در عین پاکی و طهارت، باز هم از خداوند درخواست آمرزش داشتند: «وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمینَ»؛[6] و بگو: پروردگارا! مرا ببخش و رحمت کن و تو بهترین رحم کنندگانى. «قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِأَخی وَ أَدْخِلْنا فی رَحْمَتِکَ»؛[7] (موسى) گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما.
البته استغفار پیامبران الهی - به دلیل عصمت آنان از هر گناه - به معنای درخواست آمرزش از گناه نیست؛ چرا که آنان از گناهان حتی صغیره معصوماند، بلکه با توجه به جایگاه آنان میتوان استغفارشان را از اشتغال به جنبههای مباح بشری و ضروری زندگی طبیعی؛ مانند خوردن و خوابیدن دانست که مانع از سیر در حالات ملکوتی میشود؛ لذا از این وقفه استغفار میکنند؛[8] چرا که «حسنات الابرار سیئات المقربین» است. بسیاری از کارها برای ابرار و نیکان طاعت است، اما همین کارها برای مقربان معصیت شمرده میشود.[9]
از همینرو است که امام علی(ع) میفرماید، استغفار مقام انسانهای بلند مرتبه است: «الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّیِّین»؛[10]
و قرآن کریم آنرا از اوصاف مؤمنان شمرده است: «الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا»؛[11] همان کسانى که میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم پس گناهان ما را بیامرز.
آری استغفار درجه انسانهای بلند مرتبه؛ راه مقربان، و از بزرگترین اسباب تقرب است. و لازم نیست که برای معصیت و گناهی باشد؛ چرا که سالک الی الله که خواهان رسیدن به مقام قرب الهی است، هنگام تلاش و جدیت در مسیر سلوک وقتی نفس خویش را سست و کاهل میبیند، برای همین سستی استغفار میکند و از پروردگارش دائماً درخواست عفو و بخشش دارد.[12]
ضرورت استغفار
ضرورت استغفار از آنجا روشن میشود که قرآن از یکسو به آن فرمان داده، و از سوی دیگر ترک آنرا توبیخ کرده است: «أَ فَلا یَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ»؛[13] چرا که از یکسو انسانهای عادی بر اثر غفلت و نادانی همواره در معرض گناه قرار دارند؛ لذا نیاز به استغفار و ضرورت آن برای پالایش روحشان امر بدیهی است. از سوی دیگر هیچکس نمیتواند حقوق الهی را چنانکه باید و لایق پروردگار است به جای آورد؛ لذا استغفار در هر حال ضرورت دارد.
استغفار بهترین دعا و بهترین عبادت
استغفار یکی از بهترین دعاها و عبادات است، چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «استغفار و طلب آمرزش، بهترین دعا است»[14] و «بهترین عبادت استغفار است». [15]
بهترین استغفار
پیامبر خدا(ص) ذکری را به جابر بن عبد الله تعلیم فرمود و آنرا «سید الاستغفار»، یا «برترین آمرزشطلبی» نامیدند:
«تَعَلَّمُوا سَیِّدَ الِاسْتِغْفَارِ اللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ خَلَقْتَنِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ أَنَا عَلَى عَهْدِکَ وَ أَبُوءُ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَ أَبُوءُ لَکَ بِذَنْبِی فَاغْفِرْ لِی إِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت»؛[16]
بهترین راه آمرزشخواهی را یاد بگیرید؛ خدایا تو پروردگار من هستى، معبودی جز تو نیست، تو مرا آفریدهاى، و من بنده تو هستم و بر پیمان تو استوار هستم، و اقرار به نعمتهای تو برای خودم را دارم، و به گناه خویش اعتراف دارم. پس مرا بیامرز؛ زیرا جز تو کس دیگرى گناهان را نمیآمرزد. [17]
شروط استغفار
امام علی(ع) برای رسیدن به بالاترین درجۀ استغفار، شش شرط را ذکر میکند که تا انجام نشود، ذکر زبانی فایده چندانی نخواهد داشت:
1. پشیمانی از آنچه انجام داده است. 2. تصمیم جدی بر اینکه دیگر آن گناه را تکرار نکند. 3. حقوقی را که از مردم ضایع کرده به آنها برگرداند. 4. همه واجباتی که از او ترک شده است را به جا آورد. 5. گوشتی که با مال حرام بر بدن او روئیده و رشد کرده را با غم و اندوه (ریاضت) آب کند تا لاغر شود. 6. همانطور که شیرینی معصیت را به جسم و بدن خود چشانیده است سختی عبادت را نیز به جسم و بدن خود بچشاند.[18]
تفاوت استغفار با توبه
روند استغفار و توبه به گونهای کاملاً مجزا نبوده، بلکه به گونهای در هم تنیده است که نمیتوان آن دو را جدا از هم فرض کرد. به عبارتی، بدون آنکه نیت توبه داشته باشیم، استغفار زبانی بیفایده است. و اینگونه نیست که بعد از توبه دیگر نیازی به استغفار مجدد نباشد.
با این نگاه، هیچکدام از آیاتی که توبه و استغفار را با هم ذکر کرده، و یکی را مقدم بر دیگری میکنند - مانند آیات «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ»[19] «أَ فَلا یَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَهُ»،[20] -، لزوماً بر این موضوع دلالت ندارند که حتماً باید یکی از آن دو انجام شده و بعد از مدتی به دیگری پرداخته شود.[21]
البته برخی معتقدند، فرمان توبه پس از استغفار در آیات 3، 52 و 90 سوره هود؛ به دلیل عطف توبه بر استغفار با کلمه «ثم» که فاصله و ترتیب را میرساند، و به دلیل آنکه اصل در کلام هر گویندهای تأسیس و اراده معنای جدید است، نشان دهنده مغایرت مفهوم استغفار و توبه است.[22]
برخی هم در فرق بین توبه و استغفار گفتهاند؛ توبه عذاب گناهان را برمیدارد، اما استغفار در خواست پاک کردن و پوشش گناه از اغیار است، تا کسی بر گناه استغفار کننده اطلاع پیدا نکند.[23]
بهترین زمان استغفار
اگر چه استغفار نیاز به زمان و مکان خاص ندارد و در حال و هر زمانی میتوان استغفار نمود، اما برخی از زمانها در پذیرش بهتر و بیشتر استغفار نقش دارد؛ مانند:
1. سحرگاهان: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»؛[24]و در سحرگاهان استغفار مىکردند. «وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالْأَسْحار»؛[25]
«وَ لَا تَغْفُلْ عَنِ الِاسْتِغْفَارِ بِالْأَسْحَارِ فَإِنَّ لِلْقَانِتِینَ فِیهِ أَشْوَاقا»؛[26] از استغفار هنگام سحر غافل مباش؛ زیرا اهل خضوع و بندگان خاشع در آن هنگام شوق بسیارى دارند.
«پس چنانکه آلودگیهاى دندانهاى خود را با خوردن طعام و خوراک، به وسیله مسواک پاک میکنى، همینطور آلودگیهاى قلبت را به سبب گناهان به وسیله تضرع، خشوع، بیدارى در شب و استغفار در آخر شب و طرف صبح، پاک کن».[27]
2. ماه رجب: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ الِاسْتِغْفَار»؛[28] رسول خدا فرمود ماه رجب ماه استغفار برای امت من است، در این ماه زیاد استغفار کنید.
نتیجه استغفار
استغفار آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی را به دنبال دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
1. آمرزش گناهان: «وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم»؛[29] و از خداوند، آمرزش بطلبید، که خدا آمرزنده مهربان است!
2. دفع بلا و عذاب: بر اساس تصریح قرآن کریم مردمی که اهل استغفار باشند خداوند بر آنها عذاب نازل نمیکند: «وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُون»؛[30] و تا زمانی که استغفار میکنند خداوند عذابشان نمیکند.
امام صادق(ع): «درهای ورود بلا و مصیبت را با استغفار ببندید».[31]
امام رضا(ع): «همانگونه که برگها در فصل پائیز با تکان خوردن درختها میریزد، آثار گناهان نیز با استغفار از میان خواهد رفت».[32]
3. افزایش روزی: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً»؛[33]سپس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است، تا از آسمان برایتان پى در پى باران فرستد.
در همین راستا در روایات آمده است: «أَکْثِرُوا الِاسْتِغْفَارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ»؛[34] زیاد استغفار کنید که باعث به دست آوردن روزی میشود.
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 5، ص 25، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[2]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 7، ص 241، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 609، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[4]. نوح، 10.
[5]. مزمل، 20.
[6]. مؤمنون، 118.
[7]. اعراف، 151.
[8]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 366، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[9]. ر. ک: نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 2، ص 234- 246، اسماعیلیان، قم، 1368ش؛ نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 527- 532، انتشارات امین و رشیدی، تهران، بیتا.
[10]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص: 549. قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[11]. آل عمران، 16.
[12]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 327،(پاورقی) قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[13]. مائده، 74.
[14]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 504، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[15]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، محاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 30، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[16]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 140، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[19]. هود، 3.
[20]. مائده، 74.
[22]. ر. ک: مرکز فرهنگ قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج 3، ص 134، قم، بوستان کتاب، 1382ش.
[23]. کافی، ج 2، ص 437(پاورقی).
[24]. ذاریات، 18.
[25]. آل عمران، 17.
[26]. منسوب به جعفر بن محمد ع(امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 46، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.
[27]. همان، ص 77.
[28]. اشعری قمی، احمد بن محمد بن عیسی، النوادر، ص 17، قم، مدرسة الإمام المهدی عج، چاپ اول، 1408ق.
[29] بقره، 199.
[30]. انفال، 33.
[31]. عده ای از علماء، الأصول الستة عشر، ص 77، قم، دار الشبستری للمطبوعات، چاپ اول، 1363ش.
[32]. کافی، ج 2، ص 504.
[33]. نوح، 10- 11.
[34]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، ص 93، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات