لطفا صبرکنید
3026
- اشتراک گذاری
دربارهی این پرسش ابتدا باید گفت، گرچه انجام هر کار نیکی پسندیده است، ولی صرف مصلحت و نیک بودن یک عمل، موجب فتوا به استحباب آن عمل نمیگردد، بلکه آنچه اکنون از استحباب فقهی به ذهن متبادر میشود، -مانند سایر احکام خمسه- نیازمند دلیل شرعی خاص است، که در اینباره بیشتر، روایات معصومین(ع) مورد استفاده قرار میگیرند. حال اگر مجتهد، از سخن معصوم(ع)، ترجیح و برتری اقدام به یک عملی را استنباط نماید -نه لزوم و وجوب آنرا- فتوا به استحباب آن عمل میدهد.
اما، آنچه در این استنباط، مجتهد را یاری میسازد، برخی امور، از جمله موارد زیر است:
- وجود برخی واژگان؛ مانند «احب» و «ینبغی»، در کلام معصوم(ع) که نسبت به یک عمل، بیان شده باشد؛ مانند استدلال فقها به حدیثی درباره استحباب امساک برای مسافری که در ماه رمضان به وطنش رسیده و در سفر افطار کرده است.[1]
- بیان پاداش دنیوی یا اخروی برای یک عمل؛ مانند استحباب قرائت برخی سورههای قرآن.[2]
- اینکه در جایی امر به انجام عملی شود، ولی در جایی دیگر نسبت به ترک آن رخصت داده شود؛ مانند استحباب خواندن نمازهای پنجگانه در وقت فضیلت آن.[3]
و ...
البته بسیاری از امور به صورت کلی دارای وجوب و یا استحباب میباشند، اما فقها نمیتوانند به تبیین تمام مصادیق آن بپردازند، به عنوان نمونه، کمک به فقرا در یک حکم کلی، مستحب است، و در برخی موارد نیز مصادیقی برای چگونگی کمک ذکر شده است، اما طبیعی است که روشهای فراوانی وجود دارد که تمامشان در روایات ذکر نشده و طبیعتا فقیه نیز از این نگاه نمیتواند حکم به استحباب آن بدهد، اما با این وجود میتواند از باب تطبیق مصادیق، آنرا مستحب و یا واجب اعلام کند.
[1]. حلّى، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى، تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 163، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، بیتا.
[2]. ر. ک: نمایه 872 (ثواب قرائت سوره های قرآن).
[3]. ر. ک: نمایه 25268 (جواز خواندن نماز در سه وقت از دیدگاه شیعه).