لطفا صبرکنید
27237
- اشتراک گذاری
روایاتی پیرامون تخریب برخی مساجد و اماکن متبرک در دوران ظهور امام زمان (عج) به وسیله خود آن حضرت در منابع روایی شیعه وارد شده است. این روایات از جهت متن و سند قابل بررسی و توجیه می باشند. اشاره به تخریب در این روایات به معنای از حیز انتفاع ساقط کردن تمام آنها نیست. در برخی موارد ساخته نشدن براساس موازین شرع علتی برای تخریب آنها است. زمانی نیز هدف از تخریب، بنای مجدد آنها بر اساس وضع اولیه آن - قبل از تغییرات غیر قابل قبول حاصل شده در دوران های مختلف- است.
از جمله اقداماتی که به امام زمان (عج) در هنگام ظهور آن حضرت نسبت داده شده است، و برخی روایات هم به آن اشاره دارد، تخریب برخی مساجد و اماکن متبرکه است.
ریشه این مسئله به روایاتی باز می گردد که پیرامون دوران ظهور سخن گفته و در برخی منابع روایی شیعه نقل شده است. البته این روایات از جهت متن و سند قابل دقت و بررسی هستند.
از جمله این روایات می توان به روایت ابو بصیر از امام صادق (ع) اشاره نمود. امام صادق می فرماید: قائم مسجد الحرام و مسجد الرسول را خراب می کند تا آنها را به وضعیت اصلی خود برگرداند و خانه کعبه را نیز به موضع خود بر می گرداند. و آن را بر اساس خود بنا می کند.[1]
روایت دیگر از ابو بصیر بدون انتساب به امام صادق (ع) نقل شده است که اشاره به تخریب مساجد چهارگانه کوفه و... دارد.[2]
در رابطه با سند این روایات باید گفت: در سند این دو روایت علی بن حمزه بطائنی قرار دارد که از سران واقفیه بوده و تضعیف شده است.
شیخ طوسی در کتاب الغیبة در رابطه با عدم اعتماد به روایات واقفیه پس از نقل حکایت هایی در مذمت آنان گفته است: ... روایاتی که در مورد طعن بر راویان واقفی مذهب رسیده است، بیش از آن است که بتوان شمرد، و آنها در کتاب اصحاب موجود است و من بخشی از آنها را نقل می کنم.[3]
البته شاید بتوان گفت ضعف یک راوی در سلسله سند یک روایت دلیلی قطعی برای رد آن نباشد و چه بسا ضعف آن با روایات دیگر جبران شود. لذا در صورت پذیرش این دو روایت باید به چند نکته اشاره کرد:
الف: دین و مذهب همواره انسان ها را از سطحی نگری و تجمل گرایی زاید منع کرده است. در طول تاریخ اسلام به واسطه تسلط حکومت های نالایق که برداشت صحیحی از تعالیم اسلام نداشتند، مظاهر فرهنگ تمدن اسلامی به اشکال مختلف مورد تغییر قرار گرفت و ظاهر تجمل گرایی به مؤسسات دینی نیز سرایت نموده است. مساجدی که در صدر اسلام محل دعوت به دین و ارشاد و هدایت بود و حتی تصمیمات حکومتی مهم؛ نظیر امر به جهاد با مشرکان در آن جا تصمیم گیری می شد. و در واقع محل عروج انسان به شمار می رفت، در آخر زمان بعضی از این مساجد اهمیت خود را از دست داده و به جای تعلیم و ارشاد دینی در آنها، به گسترش کمی و تزیین آنها پرداخته می شود، در حالی که خالی از مؤمنان است؛ به همین دلیل است که پیامبر اکرم (ص) می فرماید: زمانی بر امت من خواهد رسید .... که مساجدشان در ظاهر آباد است، در حالی که از هدایت تهی و ویران می باشد... .[4] امام زمان بر اساس رسالتی که دارد که همانا اصلاح دین و مبارزه با انحرافات دینی است به مقابله با این پدیده بر می خیزد و به پالایش مساجد از مظاهری که مورد رضایت دین نیست می پردازد، تا بار دیگر مساجد کانون توحید و خدا پرستی و عبادت و عروج انسان گردد.
ب: دیگر این که امور اصلاحی امام فراگیر است و شامل تمام حوزه های دین می شود. لذا وقتی سخن از خراب کردن مسجد به میان می آید از حیز انتفاع انداختن آن نیست، بلکه از روایات دیگر به همین مضمون استفاده می شود که حضرت در کیفیت بنای مساجد به شکلی که برای مردم مزاحمت ایجاده کرده، نظر دارد و برطرف کردن این اشکال نسبت به اماکن دینی از وظایف حکومت دینی است که امام در رأس آن قرار دارد. این امر نه تنها مذموم نیست، بلکه این پیام را برای انسان ها به همراه دارد که دین حتی در مقدس ترین مقوله ها ضامن حقوق آنها می باشد.
ابو بصیر از امام صادق (ع) در حدیثى طولانى روایت نموده که حضرتش فرمود: هنگامى که قائم ما قیام کرد چهار مسجد را در کوفه منهدم مىکند، هیچ مسجد مشرفى را نمىگذارد جز این که کنگره و اشراف آن را خراب مىکند و به حال ساده و بدون اشراف مىگذارد. شاهراهها را توسعه می دهد. هر گوشهاى از خانهها که واقع در راه عمومى است خورد می کند، و ناودان ها که مشرف به راه مردم است برمی دارد.[5]
با توجه به روایت فوق روشن می شود که رعایت حقوق مردم که امروزه از آن به عنوان حقوق شهروندی یاد می کنیم، واجب و ضروری است و نباید به آن تعرض نمود، حتی با مستمسک قرار دادن امور دینی.
ج. در مورد تخریب مساجد چهارگانه کوفه که در برخی روایات آمده و در روایت فوق به آن اشاره شد، می توان گفت مراد از آن مساجدی باشد که زمان بنی امیه در کوفه ساخته شده اند. این مساجد توسط فرماندهان لشکر یزید و به شکرانه کشته شدن امام حسین (ع) در کوفه بنا شدند که بعدها به نام مساجد ملعونه شناخته شدند.[6]
نام این مساجد در گفتاری امام باقر (ع) آمده است که می فرماید: در کوفه مساجدی مبارک و مساجدی ملعون وجود دارد، اما مساجد مبارک ... و اما مساجد ملعونه همانا مسجد اشعث بن قیس، مسجد جریر بن عبد الله بجلی، مسجد ثقیف و مسجد سماک است.[7]
همچنین حضرت علی (ع) از نماز گزاردن در پنج مسجد در کوفه نهی می نمود؛ مسجد اشعث بن قیس کندی، مسجد جریر بن عبدالله بجلی، مسجد سماک بن مخرمه، مسجد شبث بن ربعی و مسجد تیم.[8] چهار مسجد از این مساجد را امام باقر (ع) به مساجد ملعونه تعبیر نموده اند که ممکن است در زمان حضرت قائم وجود داشته باشند و توسط ایشان تخریب شوند.
د. حضرت مهدی (عج) نیز در برخورد با بدعت ها و انحرافات اعتقادی مانند پیامبر رفتار می نماید و به مانند سیره وی عمل می کند. پیامبر اکرم (ص ) در شرایطی که برخی از منافقان با بهره برداری از احساسات دینی مردم با ساختن مسجد ضرار سعی در ضربه زدن از درون به دین و ایجاد تفرقه میان مؤمنان بودند،[9] دستور تخریب مسجد ضرار را صادر نمود. از انتقاد شدید قرآن نسبت به مسجد ضرار و از شدت عملی که پیامبر اکرم (ص) از خود نشان داد و دستور ویران نمودن مسجد به خوبى روشن است که قصد و هدف هر کارى تا چه اندازه در باره آن مؤثر است. رویارویی منافقان با دین با سوء استفاده از امور مقدس، منحصر به زمان خاصی نیست. لذا پس از دوران پیامبر اکرم (ص) و تاکنون شاهد فعالیت منافقان و فرقه های منحرف در قالب ایجاد اماکن مذهبی هستیم که به کانونی جهت تضعیف و تحریف دین تبدیل شده اند، که اساسا امام زمان نیز مانند پیامبر( ص) با این جریانات برخورد خواهد کرد و دستور تخریب پایگاه های آنان که حتی ممکن است در پوشش مسجد باشد را صادر خواهد نمود.
هـ . نکته دیگری که می توان یادآور شد، این است که بسیارى از مساجد و مشاهد طبق هندسه اسلامى ساخته نشده است، بلکه به هم چشمى با کلیساهاى مسیحى ساخته شده و کلیساهاى مسیحى هم به هم چشمى با معابد بت پرستان ساخته شده است و چون بررسى عمیقى به میان آید، برخى مساجد و مشاهد همان نقشه ساختمان هاى بت پرستان و تجدید هیکل ها و معابد بت پرستان روم و یونان است و با وضع عبادت عمومى و ساده اسلامى مناسبتى ندارد و اگر حکومت نافذ و اسلامى واقعى بر پا شود آن را خراب مىکند.[10]
و. همچنین در طول تاریخ مساجدی به دست حاکمان جائر و با اموالی غصبی و ناحق ساخته شده اند که این امر از نظر شرع مردود می باشد و قاعدتا امام زمان (ع) که حکومتی بر مدار قسط و عدل برپا می نماید، از این امر غافل نبوده و به برطرف نمودن این مشکل خواهد پرداخت.
ز. در مورد تخریب مسجد الحرام، کعبه، و مسجد النبی نیز روایات حاکی از ویران کردن آنها و از حیز انتفاع ساقط کردن نیست، بلکه آنچه در روایات بدان تصریح شده است، خراب کردن و بنای مجدد آنها است که این امر دلایل خاص خود را دارد. برای مثال خانه کعبه در طول دوره های مختلف تاکنون دچار دگرگونی شده است و بنا به روایتی پیامبر اکرم (ص) قصد اصلاح آن را داشت، لکن شرایط اجتماعی مانع از این امر بود.[11]
مسجد پیامبر نیز از این قاعده مستثنا نبوده و بنا به روایاتی در زمان هایی بدون رعایت اصول شرعی دچار تغییر و تحول در ساختمان آن گردیده است. براساس این روایات خلیفه دوم مسجد پیامبر (ص) را تخریب نمود و برآن افزود و در اثنای این توسعه دادن، خانه عباس عموی پیامبر را نیز ضمیمه آن نمود. همچنین مقام ابراهیم (ع) را از خانه خدا دور ساخت، در حالی که مقام نزدیک بیت بود.[12]
در هر صورت، پس از پیامبر بدعت هایی در دین به وجود آمد که دامنه آن به اماکن مقدس نیز سرایت کرد. لذا حضرت امیر (ع) می فرماید: والیان پیش از من امور بزرگی را که مخالف با نظر پیامبر است انجام دادند ... پس چگونه است اگر فرمان دهم تا مقام ابراهیم را به جایی برگردانند که رسول خدا قرار داد ... و خانه جعفر بن ابی طالب را از مسجد خارج سازم.[13]
بنابراین، در زمان حضور امام مهدی (ع) به واسطه بسط سلطه و قدرت حکومت و انقیاد جامعه از امام، انتظار می رود بسیاری از بدعت ها که در طول تاریخ در حوزه های مختلف دین ایجاد شده است، اصلاح شود و از آن جمله اصلاح برخی از مساجد و اماکن متبرک است که همان گونه که گفته شد دچار دگرگونی شده اند.[14]
بر اساس آنچه گفته شد، روشن می شود که تخریب مساجد و یا ویران کردن برخی مساجد و بازسازی آنها در عصر مهدی منتظر (عج) امری دور از انتظار و عجیب نخواهد بود. برخی از مساجد به دلیل عدم رعایت اصول شرعی بنا شده اند و نیز برخی از آنها تغییر ماهیت داده و پایگاهی برای مبارزه با دین شده اند که بر اساس روایات یاد شده تخریب می شوند. همچنین برخی مساجد به دلایل تغییراتی که در طول زمان در حدود آن ایجاد شده، تخریب و بر اساس اولیه خود باسازی خواهند شد.
[1] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 332، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، 1407 ق.
[2] همان، ص 333.
[3] طوسی، ابو جعفر ،الغیبة، ص 43، مؤسسة المعارف الإسلامیة قم ،چاپ اول ، 1411 ق.
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج 8، ص 307، دارالکتب الإسلامیة، طهران، چاپ چهارم ، 1365ش.
[5] دوانی، علی، مهدى موعود، ترجمه، ج 13، بحار الانوار، متن، ص1121، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ بیست و هشتم، 1378 ش.
[6] الغارات، ج 2، ص 325.
[7] شیخ صدوق، الخصال، ج1، ص300، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول ، 1362 ش.
[8] الخصال، ج1، ص302.
[9] توبه، 107.
[10] کافى، ترجمه کمرهاى، ج 3، ص 707 ، انتشارات اسوه، قم چاپ سوم، 1375 ش.
[11] حلی، یحیی بن حسن، العمدة، ص 317.
[12] بحارالأنوار، ج 31، ص 33، مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان، چاپ چهارم ، 1404 ق.
[13] کافی، ج 8، ص 58.
[14] بحارالأنوار، ج 34، ص 168.