جستجوی پیشرفته
بازدید
5650
آخرین بروزرسانی: 1400/10/21
خلاصه پرسش
آیا علاوه بر «جن» که موجودی نامرئی است، موجود دیگری به نام «غول» نیز وجود دارد؟!
پرسش
غول واقعیت دارد مثل جن؟ در برخی احادیث از غول سوای از جن اسم برده شده است؟
پاسخ اجمالی

در تحلیل لغوی واژه‌ی «غول» باید گفت؛ این واژه به هر چیزی گفته می‌شود که انسان را هلاک می‌کند.[1] در بعضی از لغت‌نامه‌ها، جنس مذکر از جن را «غول» و جنس مؤنث آن‌را «سعلاه» نامیدند.[2] برخی از ارباب لغت نیز گفته‌اند: «سعلاه» نوعی از جن است که در روز خود را به مردم نشان می‌دهد، و «غول» نوعی از جن است که در شب خود را به مردم نشان می‌دهد.[3] برخی نیز معتقدند «غول» نوعی از جن و شیطان و جادوگر آنها است و جمع آن «غِیلَان» است.[4]

بر خلاف «جن» که وجود آن بارها در قرآن مورد تأکید قرار گرفته، از موجودی به نام «غُول» در این کتاب مقدس یاد نشده است. البته «غَول» به فتح غین یک‌بار در قرآن آمده است: «لا فِیها غَوْلٌ»،[5] که به معنای شرابی است که در آن مایه‌ی فساد عقل است‏.

البته اندک روایاتی وجود دارد که غول را نوعی از جن اعلام می‌کند،[6] و جمع آن نیز با تعبیر «غِیلَان»[7] و «غُوَّال‏»[8] است.

در این‌جا صرف نظر از بررسی سند به برخی از این روایات اشاره می‌کنیم:

  1. در یکی از منابع اهل‌سنت از ابو ایوب انصاری نقل شده است: انباری از خرما داشتم و غولی می‏آمد و از آن برمی‌داشت. به رسول خدا(ص) شکایت کردم. حضرت‌شان فرمود: هرگاه او را دیدی، «بسم اللَّه» بگو. من با این روش او را گرفتم. او سوگند خورد که دیگر به انبار من نیاید و من هم او را رها کردم. ابو ایوب به رسول خدا(ص) گفت: او سوگند خورد که دیگر برنگردد. پیامبر(ص) فرمود: او دروغ گفته است و به دروغ عادت دارد. ابو ایوب مجددا او را گرفت و گفت تو را رها نمی‌کنم تا نزد رسول خدا(ص) برم. آن غول گفت: چیزی به تو می‌آموزم تا شیطان به تو نزدیک نشود و گفت: آیة الکرسی بخوان. ابو ایوب این مطلب را به رسول خدا(ص) گزارش داد. آن‌حضرت(ص) فرمود: او با این‌که دروغ‌گو است، در این مورد راست گفته است.[9]
  2. بر اساس گزارش منبعی دیگر از اهل‌سنت، پیامبر(ص) فرمود: «در شب به مسافرت بروید که زمین در شب نورانی دیده می‌شود و چون غول را مشاهده کردید(غول زده شدید)، اذان بگویید».[10]
  3. در روایات شیعه نیز نقل است که زید زراد گفت: سالی به حج رفتیم و چون به خرابه‏های مدینه رسیدیم، یکی از همراهان خود را گم کردیم. مردم مدینه گفتند: جن او را ربوده است! من این قضیه را به امام صادق‌(ع) گفتم. امام(ع) فرمود: به همان جا که گم شد بروید و با آواز بلند بگویید: ای صالح بن علی، جعفر بن محمد(ع) به تو فرمود: آیا جنیان این‌گونه با علی بن ابی‌طالب(ع) عهد و پیمان بستند؟ فلانی را بجویید و به دوستانش برسانید. سپس بگویید: من شما را به آنچه علی بن ابی‌طالب(ع) قسم داده است، قسم می‌دهم رفیق مرا آزاد کنید. زید زراد به نقل از همراه گم‌شده‌اش گفت: چنین کردم و مدتی نگذشت که شخصی که زیباتر از او ندیده بودم از خرابه‏ها نزد من آمد و گفت: در این‌جا مردی از خاندان محمد(ص) است. آیا می‌خواهی ثوابی ببری و به او سلام کنی؟ من هم قبول کردم. مقداری که راه رفتیم، دیگر چیزی ندیدم و بیهوش شدم تا این‌که کسی آمد و من را نجات داد.

زید زراد گفت: این داستان را به امام صادق(ع) گزارش دادم. حضرت‌شان(ع) فرمود: آن غول است که نوعی جن است و انسان‌ها را می‌رباید. وقتی در راه یکی را تنها دیدی از او راه را مپرس و اگر خودش هم راه را نشان داد، در مسیر خلاف آن حرکت کن، و چون او را در ویرانه و یا بیابان دیدی، در مقابل او با صدای بلند اذان بگو و سپس بگو: «سُبْحَانَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّمَاءِ نُجُوماً رُجُوماً لِلشَّیاطِینِ عَزَمْتُ عَلَیک یا خَبِیثُ بِعَزِیمَةِ اللَّهِ الَّتِی عَزَمَ بِهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ رَمَیتُ بِسَهْمِ اللَّهِ الْمُصِیبِ الَّذِی لَا یخْطِئُ وَ جَعَلْتُ سَمْعَ اللَّهِ عَلَی سَمْعِک وَ بَصَرِک وَ ذَلَّلْتُک بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ قَهَرْتُ سُلْطَانَک بِسُلْطَانِ اللَّهِ یا خَبِیثُ لَا سَبِیلَ لَک‏» که ان‌شاء اللَّه او از شما دور می‌شود.[11]

  1. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه غولی در نظرتان آمد، اذان بگویید(تا از شما دور شود و به شما آسیب نرساند».[12]

با این وجود در برخی از روایات وجود چنین موجودی نفی شده است:

رسول خدا(ص) فرمود: «نه عدوی وجود دارد، نه طیره و نه غول»..[13]

در مقام جمع این دو دسته از روایات گفته شده است؛ منظور از روایاتی که وجود غول را نفی می‌کند، آن عقیده از مردم است که غول به هر شکلی درمی‌آید تا انسان‌ها را گمراه و هلاک می‌کند، که این صحیح نیست.[14]

 


[1]. ابن منظور، لسان اللسان(تهذیب لسان العرب)، ج ‏2، ص 286، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1413ق.

[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین،‏ج 11، ص 510، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.

[3]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 60، ص 314، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.

[4]. همان، ص 315.

[5]. صافات، 47.

[6]. «اصناف و گروه‌های جن»، 26895.

[7]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ج 1، ص 49، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.

[8]. عده‌ای از علماء، الأصول الستة عشر، ص 11 – 12، قم، دار الشبستری للمطبوعات، چاپ اول، 1363ش.

[9]. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق، تعلیق، شاکر، أحمد محمد، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 5، ص 168، مصر، شرکة مکتبة و مطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق.

[10]. ابی یعلی تمیمی، أحمد بن علی، مسند أبی یعلی، ج 4 ، ص 153، دمشق، دار المأمون للتراث، چاپ اول، 1404ق.

[11]. الأصول الستة عشر، ص 11 – 12؛ بحار الانوار، ج ‏60، ص 109– 110.

[12]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 298، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[13]. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح المختصر بنقل العدل عن العدل إلی رسول الله(ص)(صحیح مسلم)، محقق، عبدالباقی، محمد فؤاد، ج 4، ص 1744، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.

[14]. بحار الأنوار، ج‏60، ص 315– 316؛ محیی السنة، ابومحمد حسین بن مسعود، شرح السنة، محقق، شعیب الأرنؤوط، محمد زهیر شاویش، ج 12، ص 173، دمشق، بیروت، مکتب اسلامی، چاپ دوم، 1403ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها