جستجوی پیشرفته
بازدید
1871
آخرین بروزرسانی: 1401/05/13
خلاصه پرسش
در مباحث منطقی؛ چرا جنس را یک ماهیت مبهمه می‌دانند؛ اما نوع را این‌گونه ارزیابی نمی‌کنند؟
پرسش
الجنس ماهیة مبهمه را توضیح دهید؟
پاسخ اجمالی

بی‌گمان جنس مانند دیگر کلیات منطقی در زمره‌ی معقولات ثانی به شمار می‌آید. در این مسئله نیز تردید وجود ندارد که بین این ماهیت و سایر ماهیات یک تفاوت آشکار وجود دارد. تفاوت بین ماهیت جنس با دیگر ماهیات در این است که جنس همواره یک ماهیت مبهم به شمار می‌آید، در حالی که سایر ماهیات به هیچ وجه دارای ابهام نیستند.

علت ابهام در ماهیت جنس چیزی جز ابهام در منشأ پیدایش آن نیست. منشأ انتزاع جنس در جهان خارج چیزی جز «ماده مبهم»، یا «هیولای اولی» نیست. همان‌گونه که منشأ انتزاع فصل چیزی جز «فعلیت صورت» نخواهد بود. به این ترتیب گفته می‌شود، همان‌گونه که ماده از آن جهت که ماده می‌باشد مبهم و ناقص است و پیوسته فعلیت و تحصّل خود را از صورت فعلیه کسب می‌کند، جنس هم از آن جهت که تمام مشترک بین انواع مختلفة الحقایق است، مبهم و ناقص است و پیوسته تحصل خود را در ضمن فصول منطقی می‌یابد. بدین معنا که ماهیت جنس به طور مستقل به هیچ وجه قابل اشاره عقلی نیست؛ زیرا جنس عبارت است از: یک ماهیت ناقص که بدون انضمام فصول و دائر شدن بین انواع هرگز نمی‌تواند تحقق یابد.

با توجه به آنچه در معنای جنس گفته شد، اگر کسی بگوید بین یک جنس و یک نوع ماهیت چه تفاوت وجود دارد؟ چرا جنس را یک ماهیت مبهم به شمار می‌آورند، در حالی که نوع در زمره‌ی ماهیات متحصل واقع می‌شود؟

در جواب این پرسش می‌گویند؛ ابهام در معنای جنس چیزی جز ابهام در هستی آن نیست. سنخ وجود جنس به گونه‌ای است که جز به نحو دائر بودن بین انواع گوناگون به نحو دیگری تحقق نمی‌پذیرد. به عبارت دیگر، خصلت وجودی جنس خصلت ابهام است و بدون فصل مقسم تحصل پیدا نمی‌کند. به همین جهت است که فصل منطقی نسبت به جنس مقسم به شمار می‌آید نه مقوم، در حالی که معنای نوع به گونه‌ای دیگر است و در وجود آن به هیچ وجه ابهام دیده نمی‌شود؛ زیرا وجود نوع می‌تواند در عقل و جهان ادراک بدون عوارض مشخصه که از سوی افراد پیدا می‌شوند تحقق داشته باشد.

بنابر این، ابهام در جنس و عدم ابهام در نوع به نحوه‌ی هستی و خصلت وجودی آنها مربوط می‌شود.

البته در مقام ذات و ماهیت، بدون در نظر گرفتن نحوه هستی آنها نه در جنس ابهام وجود دارد و نه در نوع. این از آن‌رو است که ماهیات در مقام ماهوی و تقرر ذاتی هیچ‌گونه ابهام ندارند؛ زیرا یک ماهیت از آن جهت که ماهیت است هیچ چیز جز ماهیت نیست. این یک قاعده عقلی و فلسفی است که حکما گفته‌اند: «الماهیة من حیث هی لیست الا هی».[1]


[1]. ر. ک: ابراهیمی دینانی، غلامحسین، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ج 3، ص 214- 219، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، با همکاری، مرکز نشر دانشگاهی، 1360؛ محصله یا معدوله بودن قضیه «الماهیة من حیث هی لیست الا هی»، 114742.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها