لطفا صبرکنید
1
حکما معتقدند که شانس و بخت به معنای تحقق چیزی بدون علت، از نظر عقلی محال است.
اما در نهج البلاغه و تعدادی از منابع دیگر،[1] سخنی از امام علی(ع) نقل شده است که برخی آنرا تأییدی بر تأثیر بخت و شانس و اقبال در زندگی انسانها دانستهاند:
«عَیْبُکَ مَسْتُورٌ مَا أَسْعَدَکَ جَدُّک».[2]
واژه کلیدی این سخن کوتاه که از آن معنای شانس و بخت برداشت شده، واژه «جَدّ» است.
این واژه در دانش لغت چند معنا دارد که یکی از آنها معنای «عظمت» است که تنها استعمال قرآنی این واژه در آیه شریفه «إنَّهُ تَعالى جَدُّ رَبَّنا»[3] نیز ناظر به همین معنا است.
«بهره»، «نصیب»، «نعمت» و «بخت»، از دیگر معانی این واژه است.
گفتنی است؛ بیشتر مترجمان و شارحان نهج البلاغه در حدیث مورد پرسش، این واژه را به معنای «بهره» و «نصیب دنیوى»، که گاهى از آن به «بخت» و «شانس» نیز تعبیر میشود، ترجمه و معنا کردهاند؛ و در ترجمهی آن گفتهاند: «عیب تو (از چشمها) پنهان است تا وقتى دنیا به تو اقبال دارد، و بخت با تو همراه است».[4]
از نظر ما و با توجه به تنها استعمال قرآنی این واژه که بیان شد، این سخن امام علی(ع)، ارتباطی با موضوع بخت و اقبال و شانس ندارد؛ بلکه به نظر میرسد امام(ع) به این واقعیت اجتماعی اشاره میکند که در تعاملات میان مردم، غالبا اینگونه است که اگر دنیا به کسى رو آورد و موقعیت او را از نظر ثروت، یا پست و مقام بالا ببرد، اطرافیانش تمام عیبهای او را به فراموشى سپرده، حتی گاهى عیبهای او به عنوان ویژگیهای مثبت او برمیشمارند!
بر عکس، هنگامى که دنیا از کسی روبگرداند، دیگران به دنبال عیبجویی از او برآمده و حتی ویژگیهای برجسته او را عیب معرفی میکنند و این اشتباه بزرگى است که بسیارى از مردم گرفتار آن هستند!
شبیه این گفتار، سخن حکیمانه دیگری از امام(ع) است که فرمود:
«إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ»؛[5]
اگر دنیا به کسى روى آورد نیکیهاى دیگران را به او وام میدهد و هنگامى که از او روبرگرداند، نیکیهاى خودش را نیز از او سلب میکند.[6]
از اینرو، ما روایت موجود در پرسش را تأییدی بر تأثیر شانس و بخت در زندگی انسانها نمیدانیم؛ زیرا:
- همانگونه که اشاره شد واژه «جدّ» معانی متعدد دارد؛ مانند: بزرگی، بهره، نصیب، دنیا، و ...، دلیلی وجود ندارد که آنرا در این حدیث لزوما به معنای شانس و بخت ترجمه کنیم؛ بلکه میتوانیم عبارت مذکور را چنین معنا کنیم:
«عیب تو پنهان است تا زمانی که بزرگیات با تو باشد». یا «عیب تو پنهان است تا زمانی که از دنیا بهره و نصیب داشته باشی» و ...
- حتی اگر معنای «جدّ» در روایت را شانس و بخت بدانیم و یا روایت دیگری در مورد بخت و اقبال بیابیم، لزوما معنایش شانس و بختی نیست که در میان مردم از آن سخن گفته میشود؛ بلکه میتواند به معنای قضا و قدر الهی باشد.[7]
[1]. تنها منبعى به جز نهج البلاغه که براى این جمله ذکر شده کتاب ربیع الابرار زمخشرى است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 48).
در کتاب تمام نهج البلاغه این حدیث در لابلاى خطبه وسیله ذکر شده است (این خطبه در نهج البلاغه نیامده و در کتاب تمام نهج البلاغه نیز از جلد هشتم کافى نقل شده، در حالى که با مراجعه به کافى روشن میشود که این حدیث در آنجا نیست، هر چند جملههاى بعد از آن ذکر شده است و معلوم نیست کتاب تمام نهج البلاغه آنرا از کجا آورده است؟). (تمام نهج البلاغه، ص 166). البته این حدیث مورد بحث علاوه بر کتاب ربیع الابرار زمخشرى در کتب دیگرى از دانشمندان هم عصر زمخشرى یا بعد از او نیز آمده است. ر. ک: سایت جامع نهج البلاغه و تفسیر».
[2]. شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 478، حکمت 49، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[3]. جن، 3.
[4]. مانند: ترجمه، شهیدی، فیض الاسلام، مکارم شیرازی.
[5]. نهج البلاغه، ص 470، حکمت 9.
[6]. ر. ک: «سایت جامع نهج البلاغه و تفسیر».
[7]. ر. ک: «شانس و اقبال»، 630.