جستجوی پیشرفته
بازدید
1
آخرین بروزرسانی: 1404/06/30
خلاصه پرسش
«عزت» با «اقتدار» چه فرقی دارد؟
پرسش
«عزت» با «اقتدار» چه فرقی دارد؟
پاسخ اجمالی

«عزت» و «اقتدار» دو واژه‌ای هستند که مشتقات آنها بارها به صورت جداگانه و یک بار کنار هم در قرآن کریم مورد استفاده قرار گرفته‌اند:

«کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ».

  1. «عزت»، مصدری است از ریشه «ع ز ز» که یکی از معانی آن بزرگى و والایى است. عزت نفس به معنای حمایت از نفس و بزرگ و گرامی داشتن نفس است.[1] در مقابل عزت نفس، ذلت نفس قرار دارد که به معنای خواری، زبونی و پست نمودن نفس است.[2]

عزت حالتی است که مانع شکست انسان می‌شود.[3] و عزیز کسی است که قاهر و چیره است و مقهور کسی نمی‌شود؛ در همین راستا، زمین عزاز به زمین بلندی می‌گویند که آب و سیل بر آن چیره نمی‌شود، و همواره از دسترس آن به دور است. گفتنی است که این واژه در معانی؛ مانند غلبه و چیرگی، امتناع، شکست‌ناپذیری و... به کار رفته است.

خدای متعال در قرآن کریم می‌‌فرماید:

«مَن کاَنَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَللّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا»؛[4] کسى که خواهان عزّت واقعی است، تمام عزّت براى خدا است.[5]

عزت در اصطلاح، ناظر به همان قدرت برتر چیره و شکست‌ناپذیر و غیرقابل نفوذ است، و انسان عزیز کسی است که به این حالت روحی و روانی دست یافته باشد که کسی او را خوار و ذلیل نکند و بر وی چیره نشود.[6]

البته واژه «عزّت» گاه برای تکبر و خودبزرگ‌بینی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد:

«وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ»؛ اگر به او گفته شود که تقوا پیشه کن، تکبرش او را به گناه می‌کشاند.

  1. «اقتدار» و «قدرت»، به معنای توانایی و استطاعت انجام فعل و یا ترک آن، از روی اراده و اختیار است.

«وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُقْتَدِرًا»؛ و خداوند توانایی انجام هر کاری را دارد.

با بررسی دو واژه «عزت» و «اقتدار» در قرآن، می‌توان در بیشتر موارد آنها را لازم و ملزوم هم دانست؛ یعنی اگر گفته می شود فردی قدرتمند است، طبیعتا شکست‌ناپذیر است. و بالعکس.

اما در برخی تحلیل‌ها، کمی‌ بیشتر به ارتباط این دو واژه پرداخته شده است که بدون تأیید و یا رد، به یکی از آنها اشاره می‌کنیم:

واژه «اقتدار» یکی از مفاهیم کلیدی در علوم انسانی، به ویژه علوم سیاسی و روان‌شناسی اجتماعی است. در دنیای کنونی، دولت‌ها نماد قدرت ملت در مفاهیم سیاسی جدید هستند، و اقتدار دولت بیانگر اقتدار ملت و جامعه سیاسی است که آن‌را پدید آورده است.

در علوم سیاسی مبنای تمام مباحث و مسائل دانش سیاسی، قدرت و امور مربوط و یا مرتبط با آن است. این مسئله در تحلیل و تبیین قرآنی رنگ و رویی دیگر به خود می‌گیرد. به این معنا که جا بجایی روشنی میان دو مفهوم عزت و قدرت صورت می‌گیرد و همان نقش و کارکردی را که مفهوم قدرت در علوم سیاسی و دانش‌های دیگر ایفا می‌کند، به مفهوم عزت منتقل می شود و قدرت در سایه عزت معنا و مفهوم درست می‌یابد.[7]


[1]. بستانی، فواد افرام، مترجم، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، ص 608، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.

[2]. همان، ص 37.

[3]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص 563، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.

[4]. فاطر، 10.

[5]. ر. ک: «عوامل و اسباب عزت».

[6]. ر. ک: https://quran.isca.ac.ir/

[7]. ر. ک: اقتدار از نگاه اسلام و عرصه‌های آن  

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها