جستجوی پیشرفته
بازدید
58680
آخرین بروزرسانی: 1390/04/10
خلاصه پرسش
موضوع زره امام علی (ع) که در دستان مردی یهودی مشاهده شد، چیست؟
پرسش
این روزها بسیار صحبت از دادگاهی می شود که امام علی (ع) و فرد یهودی طرف دعوا هستند و ظاهراً دعوا بر سر زرهی است که متعلق به علی (ع) هست و در دست یهودیست و... سؤال حقیر این است: آیا داستان فوق صحت دارد؟ و اگر صحت دارد شاکی کیست؟ آیا فرد یهودی از مولا شکایت کرده و او را به دادگاه کشانده؟ یا مولا از ایشان شکایت کرده؟ یا نزاع و کشمکش آنها منجر به حضور در دادگاه شد؟ زیرا به نظر می رسد که واقعه بر فرض صحت در زمان زمامداری و خلافت مولی بوده و عجیب نیست که مولی به عنوان خلیفه در بازار در دست دست فروشی یهودی زره خود را ببیند و مدعی شود به طوری که قائله ختم به دادگاه شود؟ البته حقیر هرگز در صدد رد داستان نیستم و اهمیت سؤال من همان قسمت اول است؛ یعنی کدام یک دیگری را به دادگاه کشانده است؟
پاسخ اجمالی

1. برخی تاریخ نویسان، طرف دعوا را مسیحی و برخی دیگر یهودی قلمداد کرده اند.

2. این داستان در کتاب های تاریخی و حدیثی نقل شده و شاکی نیز امام علی(ع) بود و کار آن حضرت در دادگاهی کردن موضوع اختلاف، نوعی احترام به اقلیت های مذهبی و رعایت حقوق مدنی آنها بود، که نه تنها در این ماجرا، بلکه در داستان های دیگری هم، چنین چیزی از ایشان مشاهده شده است و عدالت و رعایت حقوق مدنی اقلیت ها از سوی حضرتشان چیز تعجب آوری نیست و گرنه آن حضرت می توانست بدون‌ مراجعه‌ به‌ محکمه، زره‌ خویش‌ را از آن مرد بگیرد.

پاسخ تفصیلی

نخست، دانستن این مطلب لازم است که آنچه در منابع تاریخی نقل شده، برخی تاریخ نویسان، طرف دعوا را فردی مسیحی دانسته و برخی دیگر او را فردی یهودی قلمداد کرده اند [1] ، ولی به هر حال آن مرد – چه مسیحی و چه یهودی - از اهل ذمّه [2] بود.

خلاصه ماجرا بر اساس نقل کتاب های تاریخی و حدیثی (با تفاوت اندکی که میان نقل ها وجود دارد) بدین ترتیب است:

در زمان خلافت و زمامداری امام على (ع) در کوفه، زره آن حضرت گم شد. پس از چندى نزد مردی مسیحى (یا یهودی) پیدا شد. علی (ع) به او فرمود: این زره برای من است، ولی آن مرد انکار کرد و گفت: زره در دست من است، شما که ادعا می‌کنید باید دلیل بیاورید.

امام على (ع)  او را به محضر قاضى برد و اقامه دعوى کرد که این زره از آن من است، نه آن را فروخته ام و نه به کسى بخشیده ام و اکنون آن را در نزد این مرد یافته ام . شریح، قاضى دادگاه، به آن مرد گفت: خلیفه ادعاى خود را اظهار کرد، تو چه مى گویى؟ او گفت : این زره مال خود من است و در عین حال، گفته مقام خلافت (امیر المؤمنین) را تکذیب نمى کنم [ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد].

قاضى رو به امام(ع) کرده و عرضه داشت: شما مدّعى هستید و این شخص منکر است، به همین جهت،   ارائه شاهد بر عهده شماست.

على(ع) خندید و فرمود: قاضى راست مى گوید، اکنون باید شاهد آورم، ولى من شاهدی ندارم. [3]

قاضى روى این اصل که مدّعى شاهد ندارد، به نفع مسیحى (یا یهودی) حکم کرد و او هم زره را برداشت و روانه شد .
ولى مرد مسیحى که خود بهتر مى دانست زره برای چه کسى است، پس از آنکه چند قدم برداشت، برگشت و گفت: این طرز حکومت و رفتار از نوع رفتارهاى بشر عادى نیست، از نوع حکومت انبیاست سپس اسلام آورد و اقرار کرد که زره برای على (ع) است و در مسیر صفّین از دست او افتاد. آنگاه حضرت علی (ع) از اسلام آوردن او خوشحال شد و زره را به او هدیه داد. طولى نکشید که او با شوق و ایمان در زیر پرچم على (ع) و به همراه او با خوارج در جنگ نهروان جنگید. [4]

بنابراین:

1. نزاع و کشمکش میان امام علی (ع) و مرد مسیحی یا یهودی، آن گونه که در پرسش ترسیم و تصویر شده، نبوده است؛ بلکه آنان با احترام و به دور از هر گونه درگیری ظاهری، برای روشن شدن ادعا و احقاق حقّ به سوی قاضی رفتند؛ زیرا نباید تصوّر شود که برای به دست آوردن حق باید نزاعی را انداخته و به طرف مقابل بی احترامی کرده، رفتار انسانی را زیر پا گذاشت، و او را در اجتماع بی آبرو نمود، بلکه با احترام و محبت به طرف مقابل هم می توان طرح دعوا کرد. در این داستان نیز نه امام علی(ع) برای رسیدن به حق خویش خشونت به خرج داد و نه آن طرف مقابل بعد از شنیدن دعوا برآشفت.

2. در این داستان، شاکی و مدعی امام علی (ع) است و مرد مسیحی یا یهودی منکر می باشد و طبیعتا شروع دعوا از جانب مدعی آغاز می شود.

3. گرچه حکم دادگاه بر اساس قرائن و شواهد ظاهری که در مورد سایر دعاوی وجود دارد، صادر شده و در واقع حق به حق­دار نرسیده بود، اما با مسلمان شدن طرف مقابل به دلیل مشاهده رفتار پسندیده امام علی(ع) عملا نتیجه­ای بهتر از آنچه تصور می رفت به دست آمد.

4. شیوه برخورد امام علی(ع) نوعی احترام به اقلیت های مذهبی و رعایت حقوق مدنی آنها بود، که در موارد دیگری نیز این موضوع مشاهده می شود. [5]

رعایت حقوق اقلیت ها از سوی آن حضرت، موضوعی تعجب آور نیست و گرنه آن حضرت می توانست بدون‌ مراجعه‌ به‌ دادگاه، زره‌ خویش‌ را از آن مرد بگیرد.



[1] . شوشترى، قاضى نور الله، ‏احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج 8، ص 534 و 535،   مکتبه آیت الله المرعشى‏، قم، چاپ اول، 1409ق.

[2] . قرار داد ویژه ای که میان حکومت اسلامی با کفار بسته می شود، و بر طبق آن، همان گونه که حکومت اسلامی حفظ امنیت ناموسی، جانی و مالی آنان را برعهده می گیرد، در مقابل، آنان نیز متعهد شده که علاوه بر پرداخت مالیاتی به نام «جزیه»، به قوانین و احکام یک کشور اسلامی احترام گذاشته، به صورت علنی و آشکار مرتکب گناه نشوند. برگرفته از سؤال 12511 (سایت: 12270).

[3] البته در برخی نقل ها اعلام شده که حضرت شاهدانی را نیز ارائه کردند که از طرف قاضی به دلائلی مورد پذیرش قرار نگرفت.

[4] . ابن اثیر،   عز الدین أبو الحسن على بن ابى الکرم‏، الکامل فی التاریخ، ج 3، ص 401، نشر دار صادر، بیروت، 1385ق؛ ابن کثیر دمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر، ‏البدایة و النهایة، ج 8، ص 4 و 5، دار الفکر، بیروت، 1407ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 34، ص 316، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق؛ ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج 1، ص 74 و 75، مؤسسه دار الکتاب، قم، 1410ق.

[5] مانند این که، آن حضرت‌ پیر مرد از کار افتاده‌ نابینایی‌ را می‌بیند که‌ از مردم‌ تقاضای‌ کمک‌ می‌کرد مشاهده‌ نمود بی‌درنگ‌ از حال‌ وی‌ جویا شد و یکی‌ از اطرافیان‌ خود را مأمور رسیدگی‌ به‌ حال‌ و وضع‌ وی‌ نمود. او پس‌ از تحقیق‌ گزارش‌ داد که وی‌ نصرانی‌ است‌ و از مردم‌ درخواست‌ کمک‌ می‌نماید، امام‌ از شنیدن‌ این‌ سخن‌ آثار خشم‌ در چهره‌اش‌ آشکار گردید و فریاد برآورد: او تا جوان‌ بود او را به‌ کار کشیدید و از نیروی‌ او بهره‌ گرفتید و اکنون‌ که‌ پیر و ناتوان‌ گشته‌ وی‌ را به‌ حال‌ خود رها نموده‌ و از احسان‌ و کمک‌ خویش‌ محرومش‌ می‌نمایید؟ آنگاه‌ این‌ فرمان‌ ماندگار را صادر نمود که: «انفقوا علیه‌ من‌ بیت‌المال: برای‌ وی‌ از بیت‌المال‌ مستمری‌ قرار دهید.»(عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، ج 15، ص 66، مؤسسه آل البیت، قم، 1409ق).

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها