لطفا صبرکنید
9937
- اشتراک گذاری
خداوند بزرگ، انسان، جهان و کتاب معرفتی قرآن را محدود به حد نیافریده است؛ چرا که در این صورت انگیزه ای برای حرکت و کمال وجود نداشت، و هیچ گاه بخش های کشف نشده معارف الاهی، به معنای بی فایده بودن آنها نیست.
کل عالم هستی همچون کتابی با عظمت از آیات الاهی، اصطلاحاً قرآن تکوینی نامیده شده است، همچنان که قرآن نوشته شده هم به عنوان فهرست و نسخه عالم، معروف به قرآن تدوینی است. حال اسرار و شگفتی های عالم، بیرون از حد بوده و محدود به حدی نیست؛ چون عالم هستی تجلیگاه خدا است و خدا هم مطلق و بی حد است و این نقصی بر خداوند نیست که چرا جهان هستی را دارای عجایبی بی پایان آفریده است که حداقل مقداری از آن اگر نگوییم بیشتر آن برای انسان عادی دست نیافتنی می ماند. بلکه نقص بر خدا وقتی وارد است که جهانی را خلق کند که همه آن برای بشر شناخته شود و هیچ چیز جدیدی نداشته باشد. همینطور است کتاب قرآن که اگر دارای معارف سطحی و محدودی باشد نمی تواند محل تجلی حکمت و معارف کامل الاهی باشد؛ چرا که خود انسان هم دارای میل به بی نهایت بوده و در طلب معارفی بی پایان است و هیچ حدی را برای خود نمی شناسد.
از این روی کتاب قرآن از طرفی با ظاهری مبین و آشکار و زبانی سلیس و روان نازل شد که هر فرد عرب زبان ساده و بی سواد می توانست با آن ارتباط برقرار کند و از طرفی دارای ابعاد باطنی بی پایانی است که تا هر حدی که میل معرفتی انسان طالب باشد، قرآن هم معارف خود را در اختیار انسان قرار می دهد که نهایت درجه این معرفت هم همان معرفت خداوند است که غایت نهایی قرآن است. این کاملاً منطبق بر حکت الاهی است که انسان و جهان و کتاب معرفتی قرآن چنین ظرفیتی را دارا باشد؛ چرا که در غیر این صورت انگیزه ای برای حرکت و کمال وجود نداشت.
بنابراین، هیچ گاه بخش های کشف نشده معارف الاهی به معنای بی فایده بودن آنها نیست و نباید با دید ابزاری به این پدیده ها نگریست.