لطفا صبرکنید
16361
- اشتراک گذاری
گاه تغییر جنسیت یکی از زوجین، در عقد دایم است، و گاه در عقد موقت.
هرگاه عقد دایمی منعقد شود و پس از آن، تغییر جنسیت یکی از زوجین واقع شود، طبیعی است ازدواج سابق، باطل و منحل می شود. در مورد پرداخت مهریه، چهار احتمال (نظریه) وجود دارد. به نظر می رسد: «پرداخت کل مهریه در صورت دخول و پرداخت نصف مهریه در صورت عدم دخول» متقن تر و موافق نظر مشهور فقیهان اسلامی و روایات کثیره است.
هرگاه پس از عقد موقت، مرد تغییر جنسیت دهد، طبیعی است ازدواج موقت باطل می شود. همچنین مرد سابق موظف است تمام مهریه را به زوجه سابق خویش پرداخت کند، ولی هرگاه زن تغییر جنسیت دهد، بر او واجب است که به مقدار زمان تخلف، مهر را برگرداند، البته اگر زوجه با اجازه شوهر، تغییر جنسیت داده باشد ضامن نیست و مرد بایستی تمام مهریه را به او پرداخت کند.
بحث و بررسی درباره مهریه را باید از دو جهت مورد مطالعه قرار داد:
1. تغییر جنسیت و تأثیر آن بر مهریه زوجه در عقد دایم؛
2. تغییر جنسیت و تأثیر آن بر مهریه زوجه در عقد موقت.
1. تغییر جنسیت و مسئله مهریه زوجه در عقد دایم
هرگاه عقد دایمی منعقد شود و پس از آن، تغییر جنسیت یکی از زوجین واقع شود، طبیعی است که ازدواج سابق منحل می شود. در مورد پرداخت مهریه چهار احتمال (نظریه) وجود دارد، که هر یک را به صورت مختصر مورد بررسی قرار می دهیم:
احتمال اول: عدم وجوب پرداخت مهریه مطلقا
احتمال اول آن است که پس از انحلال ازدواج به واسطه تغییر جنسیت یکی از زوجین، به طور مطلق چیزی بر عهده زوج نیست، چه مباشرت صورت گرفته باشد و چه نه. نیز فرقی نمی کند که زوج تغییر جنسیت دهد یا زوجه. در هر حال، علاوه بر بطلان ازدواج سابق، زوج به پرداخت مهریه موظف نیست.
در توجیح احتمال فوق چنین گفته شده است: حقیقت ازدواج عبارت است از معاوضه بضع زن (تمکین) با مهریه، و تغییر جنسیت سبب فسخ این معاوضه است و به ناچار، هر یک از دو عوض، به جای نخست خود باز می گردد. بنابراین، چیزی بر عهده او نیست، بلکه اگر وی، پیش از این، مهریه را پرداخت کرده باشد، مهریه یا عوض آن به او برگردانده می شود.[1]
در پاسخ توجیه فوق باید گفت، اولاً: حقیقت نکاح معاوضه ی بضع زن (تمکین زن) با مهریه نیست، بلکه قوام نکاح، تنها به «ایجاب و قبول» است و «مهریه» به منزله هدیه ای است که مرد آن را به همسرش اهدا می کند و قانون گذار الهی آن را افزون بر ارکان نکاح، واجب کرده است.[2]
ثانیاً: باطل شدن نکاح به سبب تغییر جنسیت، به معنای فسخ نیست، زیرا فسخ نکاح، در صورتی درخور پذیرش است که از قبیل فسخ به سبب خیار و یا رجوع در طلاق باشد، ولی در این جا چنین نیست، بلکه باطل شدن نکاح، بر اثر نبود امکان بقای اعتبار زوجیت است.[3]
احتمال دوم: وجوب پرداخت مهریه مطلقا
احتمال دوم که عده ای از فقیهان شیعه[4] بدان معتقد شده اند، آن است که در صورت تغییر جنسیت و بطلان ازدواج سابق، زوج به پرداخت تمام مهریه موظف است، چه تغییر جنسیت قبل از مباشرت باشد و چه بعد از آن. امام خمینی در این باره می فرماید:
اگر زنی ازدواج کند و پس از ازدواج تغییر جنسیت دهد و تبدیل به مرد شود، ازدواج از هنگام تغییر باطل می شود و شوهر در صورت آمیزش قبل از تغییر جنسیت، باید تمام مهریه زن را بپردازد و در صورت عدم آمیزش، سقوط اصل مهر مشکل و قول به پرداخت تمام مهریه بهتر است.
هم چنین، اگر زنی با مردی ازدواج کند، مرد تغییر جنسیت دهد، ازدواجش از هنگام تغییر باطل می شود و در صورت آمیزش، باید مهریه ی زن را بدهد و در صورت عدم آمیزش، بنابر اقوی باید بپردازد.[5]
در توضیح احتمال دوم گفته شده است به سبب انعقاد عقد نکاح، تمام مهریه بر عهده ی زوج (شوهر) ثابت می شود، پس اگر طلاق واقع شود و یا این که «موضوع ازدواج» به دلیل تغییر جنسیت منتفی گردد، تأثیر در اصل مطلب، یعنی «ثبوت تمام مهریه برای زوجه» ندارد.[6] علاوه بر این، اقتضای ازدواج، این است که زوجه، مالک مهریه می شود و قاعده استصحاب ایجاب می کند که این مالکیت، حتی پس از باطل شدن عقد، به سبب تغییر جنسیت باقی بماند.[7]
احتمال سوم: وجوب پرداخت کل مهر در صورت نزدیکی و نصف مهریه در غیر نزدیکی
هرگاه تغییر جنسیت یکی از زوجین، پس از مباشرت صورت گیرد، پرداخت تمام مهریه به عهده زوج سابق است و هرگاه تغییر قبل از مباشرت صورت گیرد، تنها پرداخت نصف مهریه بر عهده زوج است.[8] قانون مدنی ایران در ماده 1092 به تبعیت از مشهور فقها، پرداخت کل مهریه را منوط به دخول می داند.
در توضیح احتمال فوق باید گفت: بر اساس روایات اسلامی[9] و نیز شهرت فتوایی،[10] پرداخت تمام مهریه به سبب دخول است. پس هرگاه زوجین قبل از دخول، به دلیل طلاق یا تغییر جنسیت از یکدیگر جدا شوند، تنها پرداخت نصف مهریه واجب خواهد بود و هرگاه عمل جراحی تغییر جنسیت پس از دخول باشد، پرداخت تمام مهریه واجب خواهد بود.
احتمال چهارم: سقوط مهریه در صورت عدم کسب اجازه زوجه از زوج
بر اساس این احتمال، اگر تغییر جنسیت از سوی زوجه و بدون رضایت زوج صورت پذیرد، چیزی بر عهده ی زوج نیست، ولی اگر زوج تغییر جنسیت دهد، بایستی مهریه ی زوجه را پرداخت کند. البته اگر تغییر زوج، قبل از مباشرت باشد، تنها نصف مهریه بر عهده وی خواهد بود.[11]
در توجیه احتمال فوق می توان گفت: شوهر بدین منظور اقدام به ازدواج و دادن مهریه کرده که همسری داشته باشد که با او زندگی کند. بنابراین، کسی که همسر او را از دستش خارج کرده و او را تنها گذاشته، نوعی ضرر مالی بر وی وارد کرده است که موجب ضمان می شود؛ از این رو، همسری که اقدام به تغییر جنسیت خودکرده، ضامن مهر است و اگر مهر را پیش از این دریافت کرده، باید آن را رد کند، و اگر هنوز آن را نگرفته، نباید بگیرد.
جمع بندی و نتیجه گیری:
در بحث تغییر جنسیت و مسئله مهریه در عقد دایم، در مجموع چهار احتمال یا نظریه بیان شد. به نظر می رسد نظریه اول، یعنی «عدم وجوب پرداخت مهریه» واضح البطلان است و نظریه ی چهارم از قوت کافی برخوردار نیست. نظریه ی سوم، یعنی «پرداخت کل مهریه در صورت دخول و پرداخت نصف در صورت عدم دخول» متقن تر و موافق نظر مشهور فقیهان اسلامی و روایات زیاد است؛ با این وجود، نظریه ی دوم، یعنی «لزوم کل مهریه مطلقا» خالی از قوت نیست.
2. تغییر جنسیت و تأثیر آن بر مهریه زوجه در عقد موقت
یکی از تمایزهای اصلی نکاح موقت با نکاح دایم این است که مهر در نکاح دایم، رکن اصلی نیست، ولی در نکاح موقت، رکن اصلی محسوب است. از این رو، چنان چه در عقد موقت، مهر ذکر نشود، نکاح باطل است. در هر حال، هرگاه بین مرد و زن، ازدواج موقت منعقد شود و یکی از زوجین تغییر جنسیت دهد، وضعیت مهریه چگونه خواهد بود؟ این مسأله را در دو حالت زیر بررسی می کنیم:
2-1. تغییر جنسیت زوج (شوهر) در عقد موقت و مسئله مهریه
برای مثال، ازدواج موقت میان مرد و زنی برای مدت شش ماه و به مهریه «شش عدد سکه» منعقد شده است. آن گاه مرد پس اتمام ماه سوم، تغییر جنسیت می دهد. طبیعی است ازدواج موقت باطل می شود؛ چون موضوع ازدواج که «مرد و زن» بوده، به «دو زن» تبدیل شده است. همچنین مرد سابق موظف است تمام مهریه را به زوجه سابق خویش پرداخت کند؛ چه این که وی خودش موجب بطلان ازدواج گشته است و موضوع ازدواج با تغییر جنسیت او از بین رفته است. تغییر جنسیت زوج، مانند انصراف زوج از ادامه ازدواج موقت و یا بذل مدت است. هرگاه شوهر در عقد موقت، بقیه مدت را بذل کند و به ازدواج موقت خاتمه دهد، موظف است مهریه بقیه ایام را نیز به زوجه سابق پرداخت کند.[12]
2-2. تغییر جنسیت زوجه در عقد موقت و مسئله مهریه
ظاهراً ازدواج موقت به مقتضای روایات اسلامی[13] از «معاوضات» است؛ یعنی مهریه در آن به منزله ی «عوض» در اجاره است. در هر حال، عقد موقت – چه به صورت تنزیلی و چه به صورت حقیقی – از مصادیق اجاره محسوب می شود و مهریه از ارکان مهم عقد موقت است، به گونه ای که اگر مهریه وجود نداشته باشد، یا مهریه باطل باشد یا مهریه ملک غیر باشد، عقد موقت باطل است، ولی در عقد دایم، اگر مهریه ذکر نشود، عقد دایم صحیح است.
از این رو، فقیهان شیعه معتقدند: چنانچه در عقد موقت، زوجه در بخشی از مدت، تخلف ورزد و از تمکین خودداری ورزد، به همان نسبت از مقدار مهریه کاسته می شود.[14]
نتیجه آن که، اگر زن تغییر جنسیت دهد، بر او واجب است که به مقدار زمان تخلف، مهر را برگرداند. البته اگر زوجه با اجازه ی شوهر، تغییر جنسیت داده باشد ضامن نیست؛ زیرا در این صورت، خود شوهر بر آن اقدام کرده است و شاید اجازه دادن او به ابراء و بخشیدن مدت بازگردد.[15]
[1] ر.ک: محمد مؤمن، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص 111؛ سید محسن خرازی، تغییر الجنس، مجله فقه اهل البیت (عربی)، ش 23 (1379)؛ ص 252.
[2] همان.
[3] همان.
[4] ر.ک: غلام حسین خدادادی، احکام پزشکان و بیماران (فتاوای آیت الله محمد فاضل لنکرانی)، ص 352 – 353؛ آیت الله یوسف صانعی، استفتاءات پزشکی، ج 2، ص 92 – 94.
[5] امام خمینی، تحریرالوسیلة، ج 2، ص 559، مسأله 3.
[6] ر.ک: احمد مطهری، مستند تحریرالوسیلة (مسائل مستحدثه)، ص 192 - 193.
[7] ر.ک: محمد مؤمن، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص 111.
[8] ر.ک: محمد ابراهیم جناتی، رساله توضیح المسائل (استفتاءات)، ج 2، ص 255؛ آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی، گنجینه ی سؤالات فقهی و قضایی، سؤال شماره 5868؛ محمد مؤمن، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص 114.
[9] ر.ک: شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 15، ص 65، باب 54 از ابواب المهور.
[10] ر.ک: آیت الله محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج 31، ص 80.
[11] ر.ک: آیت الله یوسف صانعی، مجمع المسائل (استفتاءات)، ج 1، ص 465؛ همو، استفتاءات پزشکی، چ چهارم، ص 105 – 106.
[12] ر.ک: محمد مهدی کریمی نیا، بررسی فقهی و حقوقی تغییر جنسیت (پایان نامه سطح 4 حوزه قم)، ص 298.
[13] ر.ک: جامع الاحادیث، ج 21، ص 24.
[14] ر.ک: آیت الله محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج 30، ص 168-170؛ سید مصطفی محقق داماد، حقوق خانواده، ص 320.
[15] ر.ک: سید محسن خرازی، تغییر الجنس، مجله فقه اهل البیت (عربی)، ش 23، ص 255.