لطفا صبرکنید
27557
- اشتراک گذاری
آنچه را که تعالیم و آموزههای دینی به ما میگوید؛ این است که خداوند «ستار العیوب» است؛ یعنی عیبهای بندگان را میپوشاند و از دید دیگران مخفی نگهمیدارد. منظور از عیبها در اینجا گناهان و خطاهایی است که از بندگان سرمیزند. در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: «از خدا خواستم که حساب امت مرا به من واگذارد تا پیش امتهاى دیگر رسوا نشود، پس خداى عز و جل به من وحى کرد، اى محمد نه، بلکه من حسابشان را میرسم و اگر گناهى از آنها سر زده از تو پوشیده مىدارم که پیش تو نیز رسوا نشوند. بنابر این، اگر انسان در این دنیا موفق به توبه واقعی شود، خداوند او را مورد لطف و رحمت خویش قرار میدهد، از گناهانش میگذرد، همانگونه که در این دنیا آبرویش را حفظ کرده، در آخرت نیز گناهانش را از دید دیگران مخفی نگهمیدارد.
در مورد پرسش مطرح شده؛ یعنی پوشاندن عیوب و گناهان بندگان در قیامت، باید گفت؛ آنچه را که تعالیم و آموزههای دینی به ما میگوید این است که خداوند «ستار العیوب» است؛ یعنی عیبهای بندگان را میپوشاند و مخفی نگه میدارد. منظور از عیبها در اینجا گناهان و خطاهایی است که از بندگان سرمیزند. نکتۀ جالب و قابل دقت این است که این صفت خداوند به صیغه «مبالغه» بیان شده است؛ یعنی بسیار پوشاننده؛ یعنی فراتر از آنچه را که برای ما قابل تصور است. این صفت از ویژگیهای خداوندی است که نسبت به بندگانش بسیار مهربان و بخشنده میباشد؛ رحمتش بر همه چیز و همه کس گسترده است. لذا اگر گناهی را بخشید نه تنها آن را میپوشاند و منتشر نمیکند، بلکه حتی آن را به روی خود بنده نیز نمیآورد تا وی در مقابل عظمت و بزرگیش شرمنده شود.
در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: «از خدا خواستم که حساب امت مرا به من واگذارد تا پیش امتهاى دیگر رسوا نشود، پس خداى عز و جل به من وحى کرد، اى محمد نه، بلکه من حسابشان را میرسم و اگر گناهى از آنها سر زده از تو پوشیده مىدارم که پیش تو نیز رسوا نشود».[1] از این رو است که اگر انسان بارها گناه کند و توبهاش را بشکند او تواب است و دوباره توبهاش را میپذیرد و نقض پیمانهایش را نادیده میگیرد.
گفتنی است که نسپردن حساب امت به پیامبر و پوشیده نگهداشتن اعمالشان بر آن حضرت، به معنای عدم اطلاع آنها از اعمال بندگان نیست؛ چرا که ما معتقدیم پیامبر اسلام(ص) و ائمهی(ع) در همین دنیا هم بر اعمال ما ناظرند. اما این که خدا میفرماید من خود اعمال آنها را بررسی میکنم تا پیش تو نیز رسوا نشوند، منظور گشودن پرونده امت در قیامت در حضور خود آنان است تا موجب شرمساری بندگان گناهکار پیش رسول خدا نشود.
با توجه به این ویژگی است که در دعاها و مناجاتهای وارده از سوی پیشوایان دین فراوان به این موضوع اشاره شده است. ما در این فرصت به اختصار به چند نمونۀ از آنها اشاره خواهیم کرد.
1.«إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى»؛[2] ای خدایی که در دنیا گناهان مرا پوشاندی، من به پوشاندن آنها در آخرت محتاجترم.
2. «وَ اغْفِرْ لِی مَا خَفِیَ عَلَى الْآدَمِیِّینَ مِنْ عَمَلِی وَ أَدِمْ لِی مَا بِهِ سَتَرْتَنِی»؛[3] خدایا گناهان مرا که بر بندگانت مخفی است، ببخش و آنچه را پوشاندی همچنان از دیگران مخفی نگهدار.
در این دعا منظور از ادامۀ پوشاندن و مخفی نگهداشتن، به یقین مخفی نگهداشتن آنها در آخرت است.
3. «أَنَّ النَّبِیَّ (ص) قَالَ: مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا یَقِفَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى قَبِیحِ أَعْمَالِهِ وَ لَا یُنْشَرَ لَهُ دِیوَانٌ فَلْیَقْرَأْ هَذَا الدُّعَاءَ فِی دُبُرِ کُلِّ صَلَاةٍ وَ هُوَ اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَکَ أَرْجَى مِنْ عَمَلِی وَ إِنَّ رَحْمَتَکَ أَوْسَعُ مِنْ ذَنْبِی اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ ذَنْبِی عِنْدَکَ عَظِیماً فَعَفْوُکَ أَعْظَمُ مِنْ ذَنْبِی اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ أَکُنْ أَهْلًا أَنْ أَبْلُغَ رَحْمَتَکَ فَرَحْمَتُکَ أَهْلٌ أَنْ تَبْلُغَنِی وَ تَسَعَنِی لِأَنَّهَا وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین»؛[4]
هر کس دوست دارد که خداوند اعمال زشت او را در روز قیامت برملا نسازد و نامۀ عملش (بدیهایش) در نزد مردم گشوده نشود، بعد از هر نماز این دعا را بخواند: بار خدایا گذشت تو امیدوارتر از عمل من است و رحمت تو وسیعتر از گناهم. خدایا اگر گناهم بزرگ است عفو و گذشت تو بزرگتر از گناه من است. اگر من لایق رحمتت نیستم، اما رحمت تو که شامل حال من میشود؛ چراکه رحمتت وسیعتر از هر چیزی است، یا ارحم الراحمین.
4. «وَ أَلْبِسْنِی مِنْ نَظَرِکَ ثَوْباً یُغَطِّی عَلَیَ التَّبِعَاتِ وَ تَغْفِرُهَا لِی وَ لَا أُطَالَبُ بِهَا إِنَّکَ ذُو مَنٍّ قَدِیمٍ وَ صَفْحٍ عَظِیمٍ وَ تَجَاوُزٍ کَرِیم»؛[5] خدایا لباسی بر من بپوشان که پرده بر بدیهای من اندازد و مرا بیامرز ....
در پایان تذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که اگر چه قرآن میفرماید؛ روز قیامت روزی است که پردهها کنار میرود و اسرار برملا خواهد شد.[6] همچنین می فرماید: «چنان نیست که آنها (درباره معاد) مىپندارند، بلکه نامه اعمال نیکان در «علیّین» است! و تو چه مىدانى «علیّین» چیست! نامهاى است رقمخورده و سرنوشتى است قطعى، که مقربان شاهد آنند!»[7] اما در باره مفهوم و گستره این آیات باید گفت:
اولاً: آیهای که میگوید قیامت اسرار برملا خواهد شد، این آیه ناظر به کسانی است که با بار گناه از دنیا رفته و موفق به توبه نشده اند، نه کسانی که از روی جهل و نادانی مرتکب گناهی شده اند و توبه نمودهاند. در ذیل آیه 9 سوره طارق روایتی که در آن روای می گوید: از رسول خدا(ص) پرسیدم: این سرائرى که خدا بندگان را در آخرت به آنها مىآزماید چیست؟ گفت: «سرائر شما اعمال شما از نماز، روزه، زکات، وضو و غسل جنابت و هر واجب دیگر است؛ زیرا که همه اعمال سرائر پنهان است، پس اگر کسى بخواهد، مىتواند نماز ناخوانده بگوید که نماز خواندم، و وضو ناگرفته بگوید که وضو گرفتم، و گفته خدا: یوم تبلى السرائر در همین خصوص است».[8] بنابر این، آیه نظر به کسانی دارد که با کفر و نفاق از دنیا رفته اند.
ثانیاً: مقربان و اولیای الاهی که از اعمال انسانها با خبرند، آنها در همین دنیا نیز بر اسرار ما اطلاع دارند، اما این به معنای انتشار آن به دیگران نیست.
ثالثاً: قیامت روزی است که در آن روز؛ انسان از برادر، از مادر و پدر، و زن و فرزندانش خود مىگریزد، در آن روز هر کدام از انسانها وضعیتى دارند که او را کاملًا به خود مشغول مىسازد![9]
نتیجه این که اگر انسان در این دنیا موفق به توبه واقعی شود، خداوند او را مورد لطف و رحمت خویش قرار می دهد و نه تنها از گناهانش می گذرد، بلکه او محبوب خداوند واقع می شود؛ لذا امروز، پیش از آن که آن روز فرارسد روز، خوب است به پروردگارمان پناه بریم تا مگر گناهانى را که مرتکب شدهایم، پیش از رسوا شدن در برابر گروه بزرگ گواهان روز قیامت، و پیش از چشیدن عذاب، بر ما ببخشاید.
.[1] پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص 517، دنیاى دانش، تهران، 1382 ش، «سألت الله أن یجعل حساب أمتی إلى لئلا تفتضح عند الامم، فأوحى الله عز و جل إلى: یا محمد بل أنا أحاسبهم فإن کان منهم زلة سترتها عنک لئلا تفتضح عندک».
[2]. ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال، ج 2، ص 686 دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1409 ق.
[3]. طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 593، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، چاپ اول، 1411 ق.
[4]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 83، ص 37، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.
[5]. مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 594.
[6]. «یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»؛ در آن روز که اسرار نهان (انسان) آشکار میشود، طارق، ۹.
[7] . مطففین، ۱۸- ۲۱.
[8]. عروسى حویزى، عبد على بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 552، انتشارات اسماعیلیان، قم، 1415 ق.
[9]. عبس، ۳۴- ۳۷.