جستجوی پیشرفته
بازدید
51907
آخرین بروزرسانی: 1393/01/30
خلاصه پرسش
معنای امور اعتباری، انتزاعی و حقیقی چیست؟
پرسش
امور اعتباری، انتزاعی و حقیقی را تعریف کنید؟ همراه با ذکر مثال و ذکر منبع.
پاسخ اجمالی
امور و مفاهیم اصیل یا حقیقی و واقعی؛ عبارت‌اند از آنچه در عالم خارج، تحقق عینى دارند و معلول علّت‌هاى خاص تکوینى می‌باشند؛ مانند تمام موجوداتى که ما در جهان مشاهده می‌کنیم.
اعتبار، در فلسفه، منطق و اصول با معانی مختلفی به‌کار برده می‌شود؛ مانند این‌که گفته شده: مفاهیم اعتبارى، برخلاف مفاهیم حقیقى؛ مفاهیمى هستند که این قابلیت را ندارند که هم در ذهن بیایند و هم در خارج موجود شوند.
مفاهیم انتزاعى، مفاهیمی هستند که وجودشان به وجود منشأ انتزاع آنها است و غیر از این، وجودى ندارند. 
 
پاسخ تفصیلی
امور و مفاهیمی که انسان تصوّر می‌کند یا اصیل‌اند و یا غیر اصیل.
امور متصوّر اصیل
امور و مفاهیم اصیل؛ عبارت‌اند از آنچه در عالم خارج تحقق عینى دارند و معلول علّت‌هاى خاص تکوینى می‌باشند و تنها با انشاى لفظى و قصد و اراده محقق نمی‌شوند، بلکه باید علّت‌هاى خاص آنها موجود باشند؛[1] مانند تمام موجوداتى که ما در جهان مشاهده می‌کنیم. این قسم همان مفهوم حقیقى و واقعی است و در علم اصول فقه نیز هرگاه مفهوم حقیقى اطلاق شود، مراد همین معنا می‌باشد.
امور متصور غیر اصیل
امور و مفاهیم غیر اصیل دو گونه‌اند: الف. اعتبارى (انشائى). ب. انتزاعى.[2]
الف. مفاهیم اعتبارى
اعتبار، اصطلاحی است که در فلسفه، منطق و اصول با معانی مختلفی به‌کار برده می‌شود؛
1. مفاهیم اعتبارى، برخلاف مفاهیم حقیقى؛ مفاهیمى غیر ماهوى هستند؛ یعنی این قابلیت را ندارند که هم در ذهن بیایند و هم در خارج موجود شوند. در این مفاهیم، میان مفهوم و مصداق عینیت برقرار نیست، و حملشان بر مصادیقشان به صورت حمل ماهیت بر افرادش نیست، که از طریق مفهوم بتوان به حقیقت مصداق راه یافت.[3] این دسته از مفاهیم را «معقولات ثانوى» نیز می‌نامند، که خود بر دو دسته‌اند:
أ. مفاهیمى که حیثیت مصداقشان، حیثیت در خارج بودن و منشأ آثار خارجى بودن است؛ مانند: وحدت، فعلیت و وجوب که این امور هرگز بعینه در ذهن وارد نمی‌شوند.[4] این دسته از مفاهیم، «معقولات ثانوى فلسفى» نیز نامیده مى‏شوند.[5]
ب. مفاهیمى که حیثیت مصداقشان، بودن در ذهن است و در خارج تحقق نمی‌یابند؛ مانند مفهوم قضیه، حجّت و معرّف. این مفاهیم را «معقولات ثانوى منطقى» می‌نامند.[6]
2. اعتبار در مقابل اصالت؛ یعنى اعتبارى، چیزى است که تحقق و منشأ اثر بودن آن بالعرض است، در برابر اصیل که تحقق و منشأ اثر بودن آن بالذات است.[7]
3. اعتبارى به معناى آنچه که وجود مستقل و فی نفسه ندارد، بلکه وجودش یک وجود ربطى و وجود در غیر است؛ مانند تمام نسبت‌ها و روابط. [8]
4. مفاهیمى که صرفاً براى دست‌یابى به اهداف و اغراض عملى در زندگى انسان، بر یک سرى موضوعات خاص، حمل و بر آنها تطبیق می‌شوند؛ مثلاً اگر مفهوم «رأس» بر سر انسان یا حیوان که از مصادیق حقیقى آن است اطلاق شود، یک مفهوم حقیقى است. ولى اگر بر یک فرد از انسان، به عنوان علامت و نشانه براى یک سرى اعتبارات و قراردادهاى دیگر مانند رئیس بودن وى و تسلط او بر دیگران مثل تسلط سر بر بدن، اطلاق شود، یک مفهوم اعتبارى است. این قسم را «انشایى» نیز می‌گویند.[9]
دو نکته درباره امور اعتباری
اول: در امور اعتبارى، اعتبارکننده؛ یا شرع است و یا عرف و عقلا. در برخى موارد نظر شرع و عرف در امر اعتبارى یکسان است و در برخى موارد نظر آنها مختلف است؛ مثلاً ملکیت پسر بزرگ‌تر بر برخى اموال میت مانند شمشیر و غلاف‏ آن، انگشتر، و لباس مصرف شده میت. ملکیت فقرا و سادات در خمس و زکات، از اعتبارات شرع مقدس است، و در موارد بسیارى مانند ملکیت انسان نسبت به مال خود، هم شرع آن‌را معتبر می‌داند و هم عرف و عقلا.[10]
دوم: سبب جعل و منشأ اعتبار؛ گاهى امرى تکوینى است؛ مانند مرگ انسان که منشأ ملکیت ورثه نسبت به اموال او است و مرگ امرى تکوینى می‌باشد. گاهى منشأ اعتبار، کاری از کارهای اختیارى انسان است؛ مانند بیع معاطات و صید حیوانات وحشى که افعالى اختیارى و منشأ انتزاع ملکیت هستند. گاهى منشأ انتزاع، کار غیر اختیارى است؛ مانند قتل غیر عمد که فعلى غیر اختیارى است و موجب ثبوت دیه می‌شود. گاهى منشأ انتزاع صیغه‌اى از افعال است، مانند صیغه امر و نهى و سایر الفاظ که منشأ احکام تکلیفى و وضعى هستند، و گاهى منشأ اعتبار تنها قصد و اراده است؛ مانند این‌که شارع بعضى از چیزها را براى مکلفین مباح دانسته، و همین‌طور مانند اباحه تصرّف در اموال، با رضایت صاحب آنها.[11]
ب. مفاهیم انتزاعى
مفاهیم انتزاعى، مفاهیمی هستند که وجودشان به وجود منشأ انتزاع آنها است و غیر از این، وجودى ندارند.[12] به عبارت دیگر؛ همان معناى لغوى انتزاع؛ یعنى برگرفتن و کندن لحاظ شده[13] و انتزاع به این اعتبار است که این امور از امور دیگرى برگرفته و کنده شده‌اند. بنابر این، وجود آنها وابسته و متوقّف بر وجود آن منشأ انتزاع است.
امور انتزاعى بر دو قسم‌اند:
الف. قسمى که منشأ انتزاع آن در خارج است؛ مانند: فوقیت، تحتیت و بنوّت.
ب. قسمى که منشأ انتزاع آن عالَم اعتبار است؛ مانند: سببیت، شرطیت و مانعیت.
در فلسفه، انتزاع به یک عمل خاص ذهنى گفته می‌شود که ذهن پس از درک چند چیز مشابه و مقایسه آنها، از صفت مشترک بین آنها یک مفهوم کلى می‌سازد که قابل صدق بر همه افراد است؛ مانند مفهوم انسان که از ملاحظه حسن، حسین، على، رضا و ... انتزاع شده است.[14]
 

[1]. ملکى اصفهانى، مجتبى، فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص147، قم، نشر عالمه، چاپ  اول، 1379ش.
[2]. همان؛ ر.ک: سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 236، انتشارات دانشگاه تهران‏، چاپ سوم، 1373ش.
[3]. فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص 147 – 148؛ طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 256، مؤسسه نشر اسلامی، قم.
[4]. فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص 148.
[6]. فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص 148؛ جبر، فرید، دغیم، سمیح، العجم، رفیق، جهامى‏، جیرار، موسوعة مصطلحات علم المنطق عند العرب‏، ص 933، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون‏، چاپ اول، 1996م؛ جرجانی، سید علی بن محمد، کتاب التعریفات‏، ص 97، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم، 1370ش.
[7]. فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص 148.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. همان، ص 149 – 150.
[11]. همان، ص 150 – 151.
[12]. همان، ص 149؛ فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 297 و 236؛ ولایى، عیسى‏، فرهنگ تشریحى اصطلاحات اصول، ص 121، تهران، نشر نی‏، ‏چاپ ششم، 1387ش.
[13]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج ‌1، ص 357، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1410ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‌7، ص 42، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[14]. فرهنگ اصطلاحات اصول، ج ‏1، ص 149.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • در عرفان، شوق و اشتیاق به چه معنا است و درجاتش چیست؟
    4513 خلسه 1400/11/17
    «اشْتِیاق»‏ اصطلاحی عرفانى از ماده‌ی «شوق»، عبارت است از مجذوب شدن محب به محبوب در حال وصال، براى نیل به لذات مدام.[1]برخی میل مفرط را اشتیاق معنا کرده‌اند و می‌گویند؛ یکى از مقدمات عامه فعل، شوق مؤکّد است که به دنبال آن جزم و ...
  • چرا تعدد قدما باطل است؟
    13156 علیت و معلولیت 1391/07/27
    قدیم ذاتی و قدیم بالحق، صفتی از صفات اختصاصی ذات واجب تعالی است؛ از این رو ادله­ای که برای نفی تکثر و تعدد از واجب الوجود ذکر می‌شود، برای نفی تعدد نسبت به قدیم نیز ثابت است. به عبارت دیگر، تصور قدیم‌های متعدد همانند تصور شرکای متعدد ...
  • حقیقت وحی چیست؟ آیا بین وحی نازل شده بر حضرت محمد و وحی نازل شده بر پیامبران دیگر فرقی هست؟
    64248 علوم قرآنی 1388/03/09
    وحی در لغت به معنای القای پیام برای دیگری است و در اصطلاح عبارت از سخن الاهی است که خداوند آن را به وسیله پیامبر خود برای هدایت بشر می فرستد و مشخصه بارز رسالت و نبوت است.وحی بر رسول اکرم گاه مستقیم و گاه غیر مستقیم و به ...
  • حکم ترکیب اسامی مذهبی عربی با فارسی چیست؟
    19997 تاريخ کلام 1390/11/27
    ترکیب اسم های عربی – فارسی، اعم از پیشوند یا پسوند فارسی و یا ترکیب دو اسم مستقل فارسی و عربی، از گذشته های دور در میان مردم ما رواج داشته، به ویژه ترکیب با اسامی ائمه (ع)، و این به جهت ارادتی است که شیعه به اهل بیت ...
  • چرا این اصل فلسفی که «هر حادثی محدثی دارد» - و نیز هر اصل فلسفی دیگر - را برگرفته از دانشی تجربی و خطاپذیر ندانیم؟!
    5147 علیت و معلولیت 1398/09/06
     حادث یعنی موجودی که زمانی نبوده و الآن موجود است؛ بنابراین – بدون آن‌که نیاز به تجربه باشد - عقل حکم می‌کند که چنین موجودی خود بخود ایجاد نشده و نیاز به وجودآورنده دارد.[1]فلسفه هر چند از تجربیات استفاده می‌کند، ولی ابزار اصلی فلسفه، ...
  • «تفسیر تخصصی قرآن» به چه معنا است؟
    7097 علوم قرآنی 1394/05/27
    «تفسیر» در اصطلاح علوم قرآنی؛ یعنی روشن کردن مفاهیم و معانى آیات قرآن.[1] برخی اندیشمندان رشته‌های مختلف علوم اسلامی از منظر و دیدگاه رشته تخصصی خود به تفسیر قرآن کریم پرداخته‌ا‌ند که به چنین تفاسیری، تفسیر تخصصی قرآن گفته می‌شود؛ مثلاً: 1. ادیبان از ...
  • در چه صورت غسل جنابت بر انسان واجب می شود؟
    406675 Laws and Jurisprudence 1386/11/08
    سبب جنابت انسان دو چیز است:اول: جماع (نزدیکی) در صورتی که آلت تناسلی مرد به اندازه ختنه‏گاه یا بیشتر داخل شود، در زن باشد یا در مرد در قُبُل باشد یا در دُبُر، بالغ باشند یا نابالغ، حتی اگر منى بیرون نیاید .[1]
  • اگر طنزها و لطیفه‌های مرتبط با قومیتها را به فردی کافر از همان قوم نسبت دهیم، آیا نقل آن جایز می‌شود؟
    5866 غیبت، توهین و تجسس 1396/04/10
    اگر این‌گونه لطیفه‌ها موجب توهین، تمسخر یا آزار گروه یا قومیت خاصی باشد، گفتن آن جایز نیست و انتساب آن به کفار، موجب جواز آن نخواهد بود. در غیر این صورت اشکالی ندارد. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]
  • آیا شیطان فرزندان و یارانی دارد که برای وسوسه انسان‌ها او را یاری کنند؟
    19789 بیشتر بدانید 1398/10/21
    می‌دانیم که «شیطان»، معناى وسیعى دارد و به هر موجود سرکش، طغیان‌گر و موذى شیطان گفته می‌شود.[1]از آیات و روایات استفاده می‌شود که ابلیس دارای فرزندان و یارانی است که کارشان وسوسه انسان‌ها و گمراه کردن آنها است. در قرآن کریم می‌خوانیم:«این‌چنین ...
  • ترجمه و تفسیر دعای «الهی عظم البلاء» چیست؟
    87236 درایه الحدیث 1392/10/24
    این دعا از سه بخش تشکیل شده است: در بخش اول به آزمایش بزرگی که مردم در زمان غیبت به آن مبتلا گشتند اشاره شده است. در بخش دوم بعد از درود بر پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت، به لزوم فرمان‌برداری مؤمنان از آن بزرگواران به ...

پربازدیدترین ها