جستجوی پیشرفته
بازدید
26271
آخرین بروزرسانی: 1398/02/15
خلاصه پرسش
چرا در آیه وضو، «مرافق» به صورت جمع آمده، اما «کعبین» به صورت تثنیه است؟
پرسش
چرا در آیه وضو، «مرافق» به صورت جمع آمده، اما «کعبین» به صورت تثنیه است؟
پاسخ اجمالی
آیه وضو که بیان کننده کیفیت وضو ساختن است، در آیه ششم سوره مائده آمده است که در آن خداوند می‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‌اید! هنگامى که به نماز می‌‌ایستید، صورت و دست‌‌ها را تا آرنج‌‌ها بشویید! و سر و پاها را تا مفصل‌‌ها [برآمدگى پشت پا] مسح کنید!....».[1]
معنای کلمات مرتبط
«مرافق» که به معنای آرنج‌‌ها است، بر وزن مفاعل، جمع کلمه «مرفق» بر وزن مَفعِل یا مِفعَل است و مرفق به معنای آرنج می‌‌باشد.[2]
«کعبین»، تثنیه «کعب» است، برای «کعب»  سه معنا ذکر شده است: 1. استخوان برآمده پشت پا. 2. استخوان موجود بین مفصل ساق پا و قدم پا که استخوان ساق بر روی آن قرار می‌گیرد. 3. استخوان(قوزک) بر آمده در دو طرف طرف مفصل پا.[3]
چرایی تثنیه آمدن کعبین
در بیان چرایی و علت این تعبیر در آیه وضو، بین علمای شیعه و اهل سنت اختلاف نظر است:
نظریه علمای اهل سنت
در نظر علمای اهل سنت کعب به معنای سوم (استخوان بر آمده در دو طرف طرف مفصل پا) است؛ در نتیجه از آن‌جا که در هر پا دو عدد قوزک وجود دارد، تعبیر به کعبین آمده است. به بیان دیگر، مراد از کعبین، تنها یک پای شخص وضو گیرنده است؛ زیرا در هر پا؛ دو کعب(کعبین) وجود دارد. اما مرافق به جهت نگاه به تمام وضو گیرندگان جمع بسته شده است.[4]
نظریه علمای شیعه
علمای شیعه با رد معنای سوم کعب، در مورد دو معنای دیگر کعب اختلاف نظر دارند: برخی معنای اول را برگزیدند و برخی معنای دوم را. در هر صورت جمع مرافق به جهت نگاه به تمام وضو گیرندگان است. اما تثنیه کعبین به جهت وجود کعب(استخوان برآمده پشت پا یا استخوان موجود بین مفصل ساق پا و قدم پا) در دو پا است. به عبارت دیگر، در واقع هر کدام از پاها یک «کعب» دارد. در این آیه «کعبین» آمده تا بگوید: به سوی همان برآمدگی که در مجموع دو پا، دو عدد است(در هر پا یک کعب) مسح بکشید.[5]
شاید بر نظریه علمای شیعه اشکالی مطرح شود، مبنی بر این‌که اگر در هر پا؛ یک «کعب» وجود دارد؛ چرا مانند مرافق به صیغه جمع نیامده است؟ یعنی با توجه به این‌که هر دست یک مرفق بیشتر ندارد، ولی نسبت به همه مردم سنجیده شده، پس در مورد کعب نیز باید به صورت جمع می‌آمد.
در پاسخ به این اشکال گفته شده است: تعبیر به کعبین خود دلیل بر این است که مقصود از آن، قوزک و بر آمدگی در دو طرف پا نیست؛ زیرا در این صورت هم به جهت این که انسان در مجموع دو پا چهار کعب دارد و هم به قرینه مرافق می‌بایست کعاب می‌آمد و آوردن کعبین و تغییر عبارت از جمع به تثنیه به دلیل دفع این شبهه است.[6] بیان دیگر این تعبیر به «کعبین» بیان کننده این است که منظور دو پای یک شخص وضو گیرنده است. پس واضح است که در دو پا، دو کعب وجود دارد، و در آیه مبارکه، هم کعبین آمده است.[7]
اشکالات بر نظریه اهل سنت
نظریه اهل سنت مشکلاتی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
1. همان‌گونه که اشاره کردیم، طبق نظر اهل سنت هر انسان چهار کعب دارد، پس آوردن «کعاب» -به صیغه جمع- اشکالی نداشت؛ زیرا در صورت هم با واقعیت هماهنگ بوده و مطابق با سیاق و عبارت قبلی(مرافق) می‌بود؛ یعنی بدون هیچ منعی می‌‌توانست در آیه مورد نظر، به صورت جمع، یعنی «کعاب» استعمال شود، با این‌که به صیغه تثنیه آمده است! [8]
2. اگر منظور از آیه، یک پا از دو پای وضو گیرنده باشد، با مشکل مهمی مواجه خواهیم شد و آن این‌که آیه که در مقام بیان شیوه ساختن وضو است، فقط به یک پا اشاره می‌کند، و در این صورت چه بسا چنین نتیجه‌گیری شود که؛ مسح بر یک پا کافی بلکه بیشتر از آن جایز نیست!؛ با آن‌که بنابر فتوای اهل سنت شستن هر دو پا واجب است.
3. مشکل دیگر این است که در این صورت غایت و انتهای مسح و این‌که به سمت کدام کعب باید باشد مبهم خواهد بود.[9] توضیح این‌که دو استخوان کنار پا؛ مشهور به قوزک است و در دو طرف ساق پا قرار گرفته است. اگر مراد آیه از کعبین، دو قوزکی باشد که دو طرف پایین ساق پا است، در این صورت این اشکال پیش می‌آید که به کدام سمت باید مسح کشید(یا شست)، و انتهای مسح یا شستن؛ کدام کعب است، کعب سمت چپ یا سمت راست؟
بنابراین، می‌توان نظریه دوم(نظریه علمای شیعه) را به عنوان نظریه‌ای مورد قبول پذیرفت.
 

[1]. مائده، 6، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْن ....».
[2]. صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج ‏6، ص 286، دار الرشید، مؤسسة الإیمان، دمشق‏، بیروت، چاپ چهارم، 1418ق.
[3]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج4، ص 288، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش؛ ر. ک: بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 730، اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1375ش؛ الجدول فی اعراب القرآن، ج ‏6، ص 286.
[4]. ر.ک: شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج 2، ص 22، دار ابن کثیر، دار الکلم الطیب، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1414ق؛ شیخ مفید، محمّد بن محمد بن نعمان، المقنعة، ص 44 - 45، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
[5]. همان؛ ابن زهره حلبی، حمزة بن علی، غنیة النزوع إلی علمی الأصول و الفروع، ص 58، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، چاپ اول، 1417ق. همچنین در کتاب لغوی قاموس قرآن شبیه این مطلب آمده و نویسنده می‌گوید: تثنیه آمدن کعبین براى آن است که بفهماند در هر پا یک کعب وجود دارد درباره دست‌ها که «المرافق» آمده روشن است که نسبت به عموم مردم است و گرنه معلوم است که هر شخص دو مرفق دارد و اگر «الى الکعاب» گفته میشد بیشتر احتمال می‌رفت که در هر پا دو قوزک مراد است. نک: قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 113، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش.
[6]. جرجانى، سید امیر ابو الفتح حسینى، تفسیر شاهى، ج ‌1، ص 31، نوید، تهران، چاپ اول، 1404ق. وی می‌گوید: کعبین گفتن دلیل است که مراد از کعب ظنبوب نیست چنانچه عامه گفته‌‌اند، بلکه مفصل یا قبۀ قدم است چنانچه بعضى گفته‌‌اند؛ زیرا که اگر مراد از کعبین ظنبوبین بود هر آینه لازم بود که به صیغۀ جمع (کعاب) مى‌‌گفت نه تثنیه (کعبین) چون که در هر یک نفر چهار تا است در هر قدم دو تا؛ یکى راست دیگرى چپ و آوردن مرفق با صیغۀ جمع (مرافق) موجب احتمال دیگرى نمى‌‌بود؛ زیرا در یک نفر دو تا مرفق یکى در دست راست و دیگرى در دست چپ است، از این‌ست جمع آوردن مرافق را باید مجموع افراد مکلفین حمل کرد تا این‌که مصداق محقق باشد و اما در کعب اگر جمع مى‌‌گفت محتاج به حمل به افراد مکلفین نمى‌‌شد؛ از جهت تحقق جمع در هر فردى، پس تثنیه آوردن کعب دلیل است بر این‌که در هر فرد مکلف دارای دو تا کعب است؛ یکى در قدم راست و دیگرى در قدم چپ.
[7]. سید مرتضی، علی بن حسین، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 116، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1415ق.
[8]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، محقق، شفیعی، حسین، فراهانی، محمد، ج 22، ص 96، اسراء، قم، 1389ش.
[9]. اصل این اشکال را می‌‌توان در تفسیر تسنیم مشاهده کرد؛ ر.ک: تفسیر تسنیم، ج 22، ص 96.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها