جستجوی پیشرفته
بازدید
21171
آخرین بروزرسانی: 1392/11/21
خلاصه پرسش
معنا و توضیح حدیث «ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر» چیست؟
پرسش
معنا و توضیح حدیث «ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر» چیست؟
پاسخ اجمالی
معنای این سخن امام علی(ع) چنین است: «همواره سیل‌هاى خروشان و چشمه‌هاى علم و فضیلت از دامنه کوهسار وجودم جارى است و مرغ دور پرواز اندیشه به قلّه وجود من نمی‌رسد». این تعبیر بیانگر این نکته لطیف و ظریف است که وجود امام، به کوه عظیمى تشبیه شده که داراى قلّه بسیار مرتفعى است و طبیعت این گونه کوه‌ها و قلّه‌ها این است که نزولات آسمانى را در خود جاى می دهد و سپس به صورت مستمرّ به روى زمین‌هاى گسترده و دشت‌ها جارى می‌سازد و گل‌ها و گیاهان و درختان را بارور می‌کند و از سوى دیگر هیچ پرنده دور پروازى، نمی‌تواند به آن راه یابد.
 
پاسخ تفصیلی
این جمله بخشی از سخنان امام علی(ع) در خطبه‌ای معروف به شقشقیّه[1] است که مشتمل بر شکایت در امر خلافت و سپس ترجیح دادن شکیبایى در برابر آن و آن‌گاه بیعت مردم با او می‌باشد.
امام علی(ع) می‌فرماید: «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ وَ إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَیْتُ عَنْهَا کَشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِی بَیْنَ أَنْ أَصُولَ بِیَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْیَةٍ عَمْیَاءَ یَهْرَمُ فِیهَا الْکَبِیرُ وَ یَشِیبُ فِیهَا الصَّغِیرُ وَ یَکْدَحُ فِیهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى یَلْقَى رَبَّهُ‏ فَرَأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِی نَهْباً...»؛[2] به خدا سوگند! او پیراهن خلافت را بر تن کرد در حالى‌که خوب می‌دانست موقعیت من در مسئله خلافت همچون محور سنگ آسیاب است [که بدون آن هرگز گردش نمی‌کند]، سیل خروشان [علم و فضیلت] از دامنه کوهسار وجودم پیوسته جارى است و مرغ [دور پرواز اندیشه] به قلّه [وجود] من نمی‌رسد [وقتی چنین دیدم]، در برابر آن پرده‌اى افکندم و پهلو از آن تهى نمودم و پیوسته در این اندیشه بودم که آیا با دست بریده [و نداشتن یار و یاور، به مخالفان] حمله کنم یا بر این تاریکى کور، صبر نمایم، همان ظلمت و فتنه‌اى که بزرگسالان را فرسوده، کودکان خردسال را پیر و مردم با ایمان را تا واپسین دم زندگى و لقاى پروردگار رنج می‌دهد. سرانجام دیدم بردبارى و شکیبایى در برابر این مشکل، به عقل و خرد نزدیک‌تر است، به همین دلیل شکیبایى پیشه کردم [نه شکیبایى آمیخته با آرامش خاطر، بلکه] در حالى‌که گویى در چشمم خاشاک بود و استخوان راه گلویم را گرفته بود، چرا که با چشم خود می‌دیدم میراثم به غارت می‌رود.[3]
نکاتی درباره خطبه شقشقیه
1. این خطبه از مهم‌ترین خطبه‌هاى نهج البلاغه است و چون مسائل مربوط به خلافت بعد از رسول خدا(ص) را بی‌پرده شرح می‌دهد براى گروهى جنجال برانگیز شده است. نکته‌هایى در این خطبه وجود دارد که در هیچ‌یک از خطبه‌هاى نهج البلاغه نیست و در عین کوتاهى، یک دوره تاریخ اسلام مربوط به عصر خلفاى نخستین در آن خلاصه شده است. تحلیل‌هاى دقیق و جالبى دارد که براى صاحب‌نظران، بسیار قابل مطالعه است و نکاتى در آن دیده می‌شود که در هیچ جاى دیگر دیده نخواهد شد.[4]
2. این خطبه با صراحت، این حقیقت را بیان می‌کند که بعد از رسول خدا(ص)، امام علی(ع) از همه شایسته‌تر براى مقام خلافت و جانشینی بود و شدیداً تأسف می‌خورد که چرا خلافت از محور اصلى تغییر داده شد.
3. امام علی(ع) نخست شکایت خود را از نخستین مرحله خلافت بیان می‌دارد، سپس دلیل روشنى براى این معنا ذکر می‌کند که به هیچ وجه قابل انکار نیست، مى‏فرماید: «یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْرُ»؛ یعنی سیل‌هاى خروشان و چشمه‌هاى علم و فضیلت از دامنه کوهسار وجودم پیوسته جارى است و مرغ دور پرواز اندیشه به قلّه (وجود) من نمی‌رسد.
«ینحدر»، به معنای «فرو می‌ریزد و پایین می‌آید»، و «و لا یرقى»، به معنای «بالا نمی‌رود» است که در دو جهت مختلف و در برابر هم قرار گرفته و بیانگر نکته لطیف و ظریفى است و آن این‌که وجود امام، به کوه عظیمى تشبیه شده، که داراى قلّه بسیار مرتفعى است و طبیعت این گونه کوه‌ها و قلّه‌ها این است که نزولات آسمانى را در خود جاى می‌دهد و سپس به صورت مستمرّ به روى زمین‌هاى گسترده و دشت‌ها جارى می‌سازد و گل‌ها و گیاهان و درختان را بارور می‌کند و از سوى دیگر هیچ پرنده دور پروازى، نمی‌تواند به آن راه یابد.
این تشبیه اشاره به همان چیزى است که در قرآن مجید درباره نقش کوه‌ها در آرامش و آبادى زمین آمده: «وَ أَلْقى‏ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلًا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»؛[5] خداوند در زمین، کوه‌هاى محکم و ثابتى افکند تا اضطراب و لرزش آن‌را نسبت به شما بگیرد و نهرهایى [به وسیله آنها] ایجاد کرد و راه‌هایى در آن قرار داد تا هدایت شوید. آرى اگر شبکه کوه‌هاى عظیم نبودند فشار درونى زمین از یکسو و تأثیر جاذبه ماه و خورشید و جزر و مدّ پوسته زمین از سوى دیگر و فشار وزش طوفان‌ها از سوى سوّم، آرامش را از انسان‌ها می‌گرفت و آب‌هایى که از آسمان نازل می‌شد به صورت سیلاب عظیمى به دریاها می‌ریخت و ذخیره آبى به صورت نهر و چشمه وجود نداشت.
4. در این‌جا پرسشی مطرح می‌شود که «ینحدر عنّى السّیل، و لا یرقى الىّ الطّیر» یک ادعا است، دلیلش چیست؟ پاسخ این است: هر کسی که کمترین ارتباطى با تاریخ اسلام و مسلمانان داشته باشد، مقام بی‌نظیر امام على(ع) را در علم و دانش می‌داند؛ زیرا علاوه بر احادیث فراوانى که از پیامبر اکرم(ص) در زمینه علم وسیع حضرت على(ع) نقل شده و علاوه بر این‌که همه علوم اسلامى طبق تصریح جمعى از دانشمندان اسلامى از وجود او سرچشمه گرفته و او بنیان‌گذار این علوم محسوب می‌شود و در تمام دوران خلفا هر زمان مشکل مهمّى در مسائل مختلف اسلامى پیش می‌آمد و همه از حلّ آن عاجز می‌ماندند، به على(ع) پناه می‌بردند و حلّ نهایى را از او می‌خواستند، تنها مطالعه خطبه‌ها و نامه‌ها و کلمات قصار آن‌حضرت در نهج البلاغه براى پى بردن به این حقیقت کافى‏ است. هر انسان منصفى، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، نهج البلاغه را به دقّت مطالعه کند در برابر عظمت علمى آن‌حضرت سر تعظیم فرود می‌آورد و مفهوم جمله «ینحدر عنّى السّیل، و لا یرقى الىّ الطّیر»، عملاً بر او ظاهر و آشکار می‌شود.[6]
 

[1]. نام این خطبه از عبارتی در این خطبه گرفته شده است که امام (ع) در پاسخ درخواست «ابن عباس» براى ادامه خطبه، به او فرمود: «تلک شقشقة هدرت ثمّ قرّت»؛ یعنی: «این شعله آتشى بود که از دل زبانه کشید و فرو نشست».
[2]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، خطبه 3، ص 48، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، پیام ‏امام (‏شرح ‏تازه ‏و جامعى ‏بر نهج ‏البلاغه)، ج 1، ص 317 - 318، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، تهران، 1417ق.
[4]. همان، ص 319.
[5]. نحل، 15.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها