جستجوی پیشرفته
بازدید
29387
آخرین بروزرسانی: 1393/03/03
خلاصه پرسش
اینکه از انسان، بیش از حد طاقت او نمی‌خواهند یعنی چه؟
پرسش
لطفاً در مورد آیه «لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا»، توضیحاتی بفرمایید. با تشکر
پاسخ اجمالی
خداوند متعال در قرآن کریم در ارتباط با تکالیف و وظایفی که متوجه بندگان کرده، می‌فرماید: «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها، لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ...»؛[1] خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمى‌‏کند، هر کس هر کار خیرى کسب کرده به سود او است، و هر کار بدى کسب نموده به زیان او است.
آنچه در این آیه محور بحث است، واژه «وسع» می‌باشد.
راغب اصفهانی در معنای «وسع» می‌گوید: «السَّعَةُ تقال فی الأمکنة، و فی الحال، و فی الفعل کالقدرة و الجود».[2]
«وسع» از «سعة» - به فتح س و ع- به معناى فراخى و گسترش است، خواه در مکان باشد؛ مانند «أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها».[3] خواه در حال؛ مثل «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ».[4] و خواه در فعل باشد؛ نظیر «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ».[5]، [6]
بر اساس این تعریف، مفسران می‌گویند وسع، به معناى توانایی و تمکن،[7] کنایه از ظرفیت نفس است.[8] اضافه آن به نفس(وُسْعَهَا) شامل هر گونه توان نفسانى از قدرت دریافت، اراده، اختیار و اعمال می‌شود و هر چه در طریق کمال این میدان‌ها وسیع‌تر و توان اندیشه و اراده بیشتر گردد، تکلیف و مسئولیت افزایش می‌یابد؛ یعنى در هر مرتبه‌‏اى که وسعى مى‌‏یابد همتش افزون‌‏تر و ناتوانیش کمتر و تکلیف و مسئولیتش بیشتر و یا شدیدتر می‌گردد.[9]
علامه طباطبائی می‌گوید؛ کلمه «وسع» به معناى توانایى و تمکن است، اصل در آن وسعت مکانى بوده، بعدها قدرت آدمى چیزى نظیر ظرف تصور شده، که افعال اختیارى آدمى از آن صادر مى‌‌شود، در نتیجه کارهایى که از انسان سر مى‌‌زند در حدود قدرت و ظرفیت او است، حال یا کم است و یا زیاد، و آنچه از آدمى سر نمى‌‏زند ظرفیتش را نداشته، در نتیجه این استعمال، معناى وسعت به طاقت منطبق شده، و در آخر طاقت را وسع نامیده، گفتند: (وسع آدمى) یعنى طاقت و ظرفیت قدرت او.[10]
وی معتقد است، تمام حق خدا بر بنده این است که شنوایی و طاعت داشته باشد،«وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» و معلوم است که انسان تنها در پاسخ فرمانى طاعت مى‌‏گوید که اعضا و جوارحش بتواند آن فرمان را انجام دهد؛ چرا که اطاعت به معناى مطاوعه است؛ یعنى تأثیر پذیرى قوا و اعضاى آدمى در اثر فرمان کسى که به او امر مى‏‌کند. اما چیزى که مطاوعه بردار نیست؛ مانند این‌که به کسى امر کنند که با چشم خود بشنود، و با گوش خود ببیند، و یا در آن واحد در چند مکان دور از هم حاضر شود، چنین چیزى نه قابل اطاعت است، و نه آمر حکیم، تکلیفى مولوى در باره آن صادر مى‌‏کند. پس اجابت نمودن فرمان خدا با سمع و طاعت، تحقق نمى‌‏پذیرد، مگر در چهارچوب قدرت و اختیار انسان و این افعال مقدور و اختیارى است که انسان به وسیله آن براى خود نفع و یا ضرر کسب مى‌‏کند. پس کسب، خود بهترین دلیل است بر این‌که آنچه آدمى کسب کرده و متصف به آن شده، وسع و طاقت آن‌را داشته است.
از این بیان به خوبى روشن می‌شود که جمله «لا یُکَلِّفُ اللَّهُ ...» کلامى است مطابق با سنتى که خداوند در بین بندگانش جارى ساخته، و آن سنت این است که از مراحل ایمان آن مقدار را بر هر یک از بندگان خود تکلیف کرده که در خور فهم او باشد، و از اطاعت آن مقدارى را تکلیف کرده که در خور نیرو و توانایى بنده باشد، و نزد عقلا و صاحبان شعور نیز همین سنت و روش معمول و متداول است.[11]
بنابر این، خداوند در تکالیفى که کرده، هم توان جسمى و امکانات مادى و ابزارهاى موجود را در نظر گرفته، و هم توان فکرى و میزان معرفت انسان‌ها را لحاظ کرده است؛ لذا همان‌گونه که تکلیف یک ثروت‌مند در انفاق مال با تکلیف یک فقیر فرق دارد، تکلیف انسان‌هاى آگاه و روشن با افراد عوام نیز فرق دارد. ممکن است یک عمل از شخصى عمل نیک و شایسته تلقى شود و همان عمل از شخص دیگرى عمل بد و ناپسند به حساب آید.
آنچه از جمله دوم آیه «لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ» استفاده می‌شود؛ این است که تکلیفى که از جانب خداوند متوجه انسان شده، براى تنظیم زندگى و به نفع او است و براى خدا هیچ‌گونه سودى ندارد. تنها کسى که از آن سود مى‌‏برد خود انسان است. بعضى از تکلیف‌ها محدودیت مى‌‏آورد ولى همین محدودیت باعث ایجاد نظم و انضباط در جامعه و در نتیجه رفاه و آسایش انسان مى‌‏گردد.
اکنون که تمام انسان‌ها تحت تکلیف هستند، روشن است که هر کار خوبى انجام دهند براى آنها و هر کار بدى که از آنها سربزند، باز براى آنها است و اگر به تکلیف عمل کرد سودى مى‌‏برد و اگر عمل نکرد زیان مى‌‌بیند.[12]
 

[1]. بقره، ۲۸۶.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 870، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. نساء، 97. «مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید»؟!
[4]. طلاق، 7. «آنان‌که امکانات وسیعى دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند».
[5]. اعراف، 156. «و رحمتم همه چیز را فراگرفته است».
[6]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏7، ص 217، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[7]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 443، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[8]. طالقانى، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج ‏2، ص 278، تهران، شرکت سهامى انتشار، چاپ چهارم، 1362ش.
[9]. همان.
[10]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 443؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 684، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
[11]. همان، ص 443- 444.
[12]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج‏ 2، ص 55، بی جا، بی تا.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها