لطفا صبرکنید
بازدید
13170
13170
آخرین بروزرسانی:
1394/02/10
کد سایت
fa49581
کد بایگانی
60820
نمایه
حقیقت علم از نظر ابن سینا
طبقه بندی موضوعی
علم حضوری و حصولی|حکمت نظری و عملی|آراء شناسی
اصطلاحات
ابن سینا ، ابو علی سینا|علم ، دانش بشری
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|شخصیتها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
حقیقت علم از نظر ابن سینا چیست، کیف نفسانی به چه معنا است؟
پرسش
حقیقت علم از نظر ابن سینا چیست؟ و این سخن که علم کیف نفسانی است، به چه معنا است؟
پاسخ اجمالی
یکی از مباحث مهم و به تعبیر خواجه نصیر طوسی از امور پیچیده این عالم،[1] شناخت حقیقت علم است. علاوه بر اینکه حقیقت علم دارای جهات و ابعاد مختلف است؛ به همین جهت گاهی یک دانشمند تعریفهای متعددی از ان ارائه میکند. از ابن سینا نیز تعاریف متعددى از علم به جا مانده است:
1. وى گاهى علم را اینگونه معرفی میکند: علم عبارت است از هیئتی که در نفس در اثر مواجهه بین عالم و معلوم پدید میگردد.[2] برخی به این جهت به ابن سینا نسبت میدهند که علم در نظر وی امر اضافی است (منظور از اضافه یکی از مقولات عرضی است).
2. گاهی نیز علم را به معناى حصول و وجود حقیقت شیء مدَرک نزد مدِرک تعریف کرده است.[3]
1. وى گاهى علم را اینگونه معرفی میکند: علم عبارت است از هیئتی که در نفس در اثر مواجهه بین عالم و معلوم پدید میگردد.[2] برخی به این جهت به ابن سینا نسبت میدهند که علم در نظر وی امر اضافی است (منظور از اضافه یکی از مقولات عرضی است).
2. گاهی نیز علم را به معناى حصول و وجود حقیقت شیء مدَرک نزد مدِرک تعریف کرده است.[3]
[1]. طوسی، خواجه نصیر الدین، اجوبه المسائل النصیریه(20 رساله)، ص 78، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى، چاپ اول، 1383ش.
[2]. «و العلم هیاه تحصل فى العالم توجد مع وجود المعلوم و تبطل مع عدمه. فبطلان العلم مع عدم ذات الشىء المعلوم یعنى الامر الذی له المعلوم صفه، و هو الذی من خارج، بل العالمیه امر زائد على التضایف الذی بینهما. ا لا ترى ان المعدوم ایضا معلوم و لا ذات له من خارج؟ فللعالم مع کل معلوم هیاه خاصه، فالعلم لیس هو وجود المعلوم فى ذاته؛ اذ لیس وجود الشىء فى ذاته سببا لحصول العلم، و الا لم یکن علم بالمعدوم، بل العلم وجود هیاه فى ذات العالم: فالشیء اذا کان معلوما ثم یصیر لا معلوما فالحاله تتغیر فى العالم، لا النفس الاضافه مطلقه». شیخ الرئیس ابن سینا، التعلیقات، ص 12، بیروت، مکتبه الاعلام الاسلامى، 1404ق.
[3]. «ادراک الشیء - هو ان تکون حقیقته متمثله عند المدرک - یشاهدها ما به یدرک - فاما ان تکون تلک الحقیقه نفس حقیقه الشیء - الخارج عن المدرک - اذا ادرک - فیکون حقیقه ما لا وجود له بالفعل فی الاعیان - الخارجه مثل کثیر من الاشکال الهندسیه - بل کثیر من المفروضات - التی لا تمکن اذا فرضت فی الهندسه - مما لا یتحقق اصلا- او یکون مثال حقیقته مرتسما فی ذات المدرک - غیر مباین له و هو الباقی». طوسی، خواجه نصیر الدین، شرح الاشارات و التنبیهات، ج 2، ص 308، قم، نشر البلاغه، چاپ اول، 1375ش.
نظرات