لطفا صبرکنید
بازدید
40383
40383
آخرین بروزرسانی:
1400/02/01
کد سایت
fa52572
کد بایگانی
64658
نمایه
بهترین را برای توبه و جبران گذشته
طبقه بندی موضوعی
استغفار و توبه|دستور العمل ها
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
بهترین راه برای توبه و استغفار و جبران گذشته چیست؟
پرسش
اگر تک تک اعضای بدن را تحت مراقبت و محافظت از گناه قرار دهیم، به نظر شما مناسبترین جریمه برای خطای مرتکب شده در طول روز چه چیزی میباشد؟ مثلاً چشمی که گناه کرده؛ زبانی که گناه کرده؛ دست و پا و گوش چطور؟ جریمههای مناسب برای جبران خطا و جلوگیری از تکرار آن، چیست؟
پاسخ اجمالی
به نظر میرسد شاید بهترین راه جبران گناه - بعد از توبه - آن باشد که انسان تلاش کند تا با تمام توان با همان اعضایی که مرتکب گناه شده، اطاعت خدا نماید و به استغفار و توبه زبانی و یا پشیمانی قلبی بسنده نکند.
در روایت است که فردی همواره ذکر استغفار را بر زبان جاری میکرد. امام علی(ع) با تندی به او فرمود: آیا میدانى شرایط استغفار چیست؟! استغفار درجهای است که افراد بلندمرتبه بدان خواهند رسید. و آن شش مرحله دارد:
اوّل: از آنچه در گذشته از تو سرزده است نادم و پشیمان باشى.
دوّم: تصمیم جدی بگیری که هرگز به آن گناه بازگشت نکنى.
سوّم: حقوق همه مردم را رد کنى تا خدا را ملاقات کنى در حالىکه از حقوق مردم پاک باشى.
چهارم: هر واجبى از واجبات الهى را که ترک و ضایع نمودى انجام دهى و حق آنرا ادا نمایى.
پنجم: گوشتى که از حرام بر بدنت روییده را با ریاضت و عبادت؛ مانند روزه و بیدارى شب، ذوب کنى تا دوباره گوشت بروید.
ششم: به جسم و بدنت سختى عبادت را بچشانى چنانچه به او شیرینى گناه و معصیت را چشانیدهاى.[1]
شاید از تناظر موجود در بند ششم بتوان به این نتیجه دست یافت که سزاوار است هر عضوی که لذت گناه با استفاده از آن حاصل شده را با عبادت و ریاضتهای دشوار تنبیه کرد.
البته، در نقلی از امام صادق(ع) آمده است: «الْقَصْدُ إِلَى اللَّهِ بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنَ الْقَصْدِ إِلَیْهِ بِالْبَدَنِ وَ حَرَکَاتُ الْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ حَرَکَاتِ الْأَعْمَال»؛[2] توجه به طرف خدا با استفاده از دلها بهتر از توجه با بدنهاست و با تغییر و تحول درونی زودتر از رفتارهای ظاهری میتوان به مقام قرب پروردگار رسید.
لازم به توضیح است که این سخن امام صادق(ع) منافاتی با سخن امام علی(ع) ندارد؛ چرا که ریاضت و تهجد ظاهری و بدون توجه قلبی قطعاً منظور امام علی(ع) هم نبوده و آن اثر معنوی را نخواهد داشت. و منظور امام صادق(ع) نیز عبارتی دیگر از همان معناست؛ یعنی انسان باید ابتدا از صمیم قلب متوجه خدا بوده و به صورت بنیادین درون خود را اصلاح کند که اگر چنین شد، خود بخود ریاضتهای جسمی و عبادات را نیز به دنبال خواهد داشت.
در روایت است که فردی همواره ذکر استغفار را بر زبان جاری میکرد. امام علی(ع) با تندی به او فرمود: آیا میدانى شرایط استغفار چیست؟! استغفار درجهای است که افراد بلندمرتبه بدان خواهند رسید. و آن شش مرحله دارد:
اوّل: از آنچه در گذشته از تو سرزده است نادم و پشیمان باشى.
دوّم: تصمیم جدی بگیری که هرگز به آن گناه بازگشت نکنى.
سوّم: حقوق همه مردم را رد کنى تا خدا را ملاقات کنى در حالىکه از حقوق مردم پاک باشى.
چهارم: هر واجبى از واجبات الهى را که ترک و ضایع نمودى انجام دهى و حق آنرا ادا نمایى.
پنجم: گوشتى که از حرام بر بدنت روییده را با ریاضت و عبادت؛ مانند روزه و بیدارى شب، ذوب کنى تا دوباره گوشت بروید.
ششم: به جسم و بدنت سختى عبادت را بچشانى چنانچه به او شیرینى گناه و معصیت را چشانیدهاى.[1]
شاید از تناظر موجود در بند ششم بتوان به این نتیجه دست یافت که سزاوار است هر عضوی که لذت گناه با استفاده از آن حاصل شده را با عبادت و ریاضتهای دشوار تنبیه کرد.
البته، در نقلی از امام صادق(ع) آمده است: «الْقَصْدُ إِلَى اللَّهِ بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنَ الْقَصْدِ إِلَیْهِ بِالْبَدَنِ وَ حَرَکَاتُ الْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ حَرَکَاتِ الْأَعْمَال»؛[2] توجه به طرف خدا با استفاده از دلها بهتر از توجه با بدنهاست و با تغییر و تحول درونی زودتر از رفتارهای ظاهری میتوان به مقام قرب پروردگار رسید.
لازم به توضیح است که این سخن امام صادق(ع) منافاتی با سخن امام علی(ع) ندارد؛ چرا که ریاضت و تهجد ظاهری و بدون توجه قلبی قطعاً منظور امام علی(ع) هم نبوده و آن اثر معنوی را نخواهد داشت. و منظور امام صادق(ع) نیز عبارتی دیگر از همان معناست؛ یعنی انسان باید ابتدا از صمیم قلب متوجه خدا بوده و به صورت بنیادین درون خود را اصلاح کند که اگر چنین شد، خود بخود ریاضتهای جسمی و عبادات را نیز به دنبال خواهد داشت.
.[1] شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 549، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[2]. طبرسى، على بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 257، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1385ق، 1965م، 1344ش.
نظرات