جستجوی پیشرفته
بازدید
15791
آخرین بروزرسانی: 1398/03/22
خلاصه پرسش
آیا از آن رو که خداوند به شیطان تا قیامت مهلت داد، در ازلی و ابدی بودن همانند خداوند است؟
پرسش
شیطان در ازلی و ابدی بودن خود را با خداوند شریک می سازد؛ چون از خداوند مهلت خواست تا قیامت به او فرصت دهد و خدا پذیرفت؟
پاسخ اجمالی

ابدی بودن به معنای معدوم نشدن در آینده است. شیطان چون که مخلوق خداوند است و هر مخلوقی تحت اراده خالق خود است، نمی تواند به اختیار خود، خودش را در امری با خداوند شریک کند، بلکه هر آن چه که دارد، همانند دیگر مخلوقات، همه از خدا است. مهلت دهی خداوند به شیطان تا قیامت نبوده است و بر فرض که "وقت معلوم" را "قیامت" تفسیر کنیم، زنده ماندن تا قیامت به اذن و اراده خداوند به معنای ابدی بودن نیست.

 

پاسخ تفصیلی

ازلی بودن به معنای: "نداشتن سابقه عدم در گذشته" است؛[1] یعنی فرض نمی شود که در ابتدای امر و گذشته، وجود نداشته باشد. ابدی بودن نیز به معنای معدوم نشدن در آینده است.[2] پس وقتی درباره ابدی یا ازلی بودن صحبت می کنیم، باید به معنای این اصطلاحات، توجه داشته باشیم. و با کمی دقت در معنای این اصطلاحات نیز روشن خواهد شد که، مهلت خواهی شیطان برای زنده ماندن تا قیامت به معنای ازلی و ابدی بودن نیست.

 

مهلت خواهی شیطان

 

شیطان چون که مخلوق خداوند است و هر مخلوقی تحت اراده خالق خود است، نمی تواند به اختیار خود، خودش را در امری با خداوند شریک کند، بلکه هر آن چه که دارد، همانند دیگر مخلوقات همه از خدا است. بعد از آن که شیطان به سبب خطا و تکبرش از درگاه الاهی رانده شد، از خداوند درخواست مهلتی کرد تا بتواند نسل بشر را که به آنان حسادت می ورزید، از صراط مستقیم خارج کند. خداوند نیز با این در خواست او به علت آزمودن بشر، موافقت کرد.

 

داستان اخراج شیطان از درگاه الاهی در آیات متعددی از قرآن آمده است که به یک مورد از آن اشاره می شود تا حقیقت بحث روشن شود.

 

در آیات 38 تا 42 سوره "حجر" به این نکات اشاره شده است. خداوند بعد از اخراج شیطان به او می فرماید: «تا روز قیامت بر تو لعنت و نفرین باد"![3] شیطان در این جا با بی ادبی در محضر خداوند چند مطلب بیان می کند که  به طور مطلق و کامل از طرف خداوند مورد قبول واقع نمی شود.

 

1. می گوید: به من تا روز قیامت (روزی که همه مبعوث می شوند) مهلت بده و زنده نگه دار.[4]

 

2. ابلیس بندگان خداى را منحصر در مخلصین کرده، و سلطنت خود را بر آنان نفى نموده و ما بقى افراد بشر را که بر آنان تسلط دارد بنده خدا ندانسته است‏.[5]

 

3. آن ملعون براى خود در اغواى بشر دعواى استقلال نمود (هم چنان که از ظاهر جمله" لاغوینهم" که در سیاق مخاصمه با خدا و انتقام واقع شده استفاده مى‏شود) و خداى سبحان او را در این ادعا رد نموده پندارش را باطل خواند.[6]

 

پاسخ خداوند در مقابل درخواست اول: خداوند به او مهلت می دهد اما نه تا آن زمان که او می خواهد، بلکه می فرماید: "تو از مهلت یافتگانى!* (امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز وقت معیّنى".[7]

 

مرحوم علامه طباطبائی در این باره می گوید: «این جمله جواب خداى تعالى به ابلیس است و در آن اجابت قسمتى از خواسته او و هم رد قسمتى دیگر آن است. اجابت است نسبت به اصل عمر دادن و رد است نسبت به قیدى که او به کلام خود زد، و آن این که این مهلت تا قیامت باشد، و لذا فرمود مهلت مى‏دهم، اما تا روزى معلوم، نه تا قیامت. و با در نظر گرفتن سیاق دو آیه مورد بحث بسیار روشن به نظر مى‏رسد که" یوم وقت معلوم" غیر از "یوم یبعثون" است. و معلوم مى‏شود خداى تعالى دریغ ورزیده از این که او را تا قیامت مهلت دهد، و تا روز دیگرى مهلت داده که قبل از روز قیامت است».[8]

 

در برخی از روایات "وقت معلوم" به زمان ظهور امام زمان (ع) تفسیر شده است.[9]

 

در مقابل ادعای دوم، خداى تعالى در پاسخش همه افراد بشر را بنده خود خواند. چیزى که هست سلطنت ابلیس را نسبت به بعضى از بندگانش نفى و نسبت به بعضى دیگر اثبات نمود.[10]

 

در مقابل ادعای سوم، فرمود که دشمنى او و انتقامش نیز ناشى از قضاى خدا است، و تسلطش بر بشر ناشى از تسلط او است که او را نسبت به اغواى آنان که به سوء اختیار از او پیروى کنند، مسلط فرموده است.[11]

 

نتیجه این که مهلت دهی خداوند به شیطان تا قیامت نبوده است و بر فرض که "وقت معلوم" را "قیامت" تفسیر کنیم، زنده ماندن تا قیامت به اذن و اراده خداوند به معنای ابدی بودن نیست.

 

 

[1]مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 66، نشر بین الملل.

[2]همان، ص 66.

[3]حجر، 35.

[4]حجر، 36.

[5]حجر، 39، 40؛ نک: طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، ج 12، ص 245، نشر جامعه مدرسین، قم، 1374.

[6]المیزان، ج 12، ص 245.

[7] حجر، 37،38 ، "قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ ، إِلى‏ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ" .

[8]طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ترجمه: موسوی همدانی، محمد باقر، ج 12، ص 234.

[9]بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 366، نشر بعثت، تهران، 1416.

[10]حجر، 42.

[11]حجر، 42.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها