جستجوی پیشرفته
بازدید
35873
آخرین بروزرسانی: 1396/11/24
خلاصه پرسش
مقصود از تیرهای قرعه در آیه 3 سوره مائده چیست؟ و مشرکان چگونه و به چه منظور از آنها استفاده می‌کردند؟
پرسش
مقصود از تیرهای قرعه در آیه 3 سوره مائده چه چیزی است؟ و مشرکان به چه منظور و چگونه از آنها استفاده می‌کردند؟
پاسخ اجمالی
خداوند متعال در بخشی از آیه 3 سوره مائده، حکم به تحریم یازده چیز نموده است. یکی از آنها حیوانى است که به وسیله چوبه‌‏‌هاى تیر - که در جاهلیت با آنها قرعه کشى می‌کردند - قسمت شده باشد. در جاهلیت گاهى حیوانى را ذبح می‌کردند و به وسیله «ازلام» یا همان چوبه‌‏هاى تیر گوشت آنها را میان خود تقسیم می‌کردند. این رسم جاهلى و کار خرافی بود. اسلام از خوردن چنین گوشت‌هایى که براساس یک رسم خرافى به دست می‌آمد، نهى کرده است.
 
پاسخ تفصیلی
خداوند متعال در بخش آغازین آیه 3 سوره مائده، حکم به تحریم یازده چیز داده است که بعضى از آنها در آیات دیگر قرآن نیز بیان شده است. تکرار آن در این آیه جنبه تأکید دارد:
«حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلام...»؛[1] گوشت مردار، خون، گوشت خوک، حیواناتى که به غیر نام خدا ذبح شوند، حیوانات خفه شده، به زجر کشته شده، آنها که بر اثر پرت‌‏شدن از بلندى بمیرند، آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگرى مرده باشند، باقیمانده صید حیوان درنده، مگر آن‌که آن‌را سر ببرید، حیواناتى که روى بت‌ها [یا در برابر آنها] ذبح می‌‏شوند، و قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه‌‏هاى تیر مخصوص بخت آزمایى، [همه] بر شما حرام شده است.
ترجمه واژه‌های کلیدی آیه
1. «میته» حیوانى که در اصل، خوردن گوشت آن حلال است، ولى ذبح شرعى نشده است.
2. «اهلّ» از اهلال به معناى بالا بردن صدا است، و به ماه نو «هلال» گفته می‌شود چون هنگام رؤیت آن صداها بلند می‌شود. تعبیر «ما اهلّ لغیر الله به» یعنى حیوانى که هنگام ذبح، نام غیر خدا بر آن برده شده است.[2]
3. «منخنقه» حیوانى که خفه شده باشد.
4. «موقوذه» حیوانى که با زدن کشته شده باشد. از «وقذ» به معناى ضربت شدید است.
5. «متردیه» حیوانى که با افتادن از پرتگاه کشته شده باشد.
6. «نطیحه» حیوانى که با شاخ زدن حیوان دیگر بر او جان داده باشد.
7. «ذکیتم» از تذکیه به معناى ذبح شرعى با شرایط و آداب خاص خود.
8. «نُصُب» یا جمع «نصاب» و یا مفرد «انصاب» است. به معناى بت‌هایى است که از سنگ ساخته می‌‏شد.
9. «تستقسموا» از «استقسام» به معناى طلب قسمت کردن.
10. «ازلام» جمع «زُلم»، چوبه‌‏هاى تیرى که در جاهلیت به هنگام قرعه کشى از آنها استفاده می‌کردند.
تفسیر
در این بخش از آیه حیواناتى را که خوردن گوشت آنها یا در اصل و یا به سبب عارضى حرام است، برمی‌شمارد که عبارت‌اند از:
1. گوشت مردار: گوشت مردار حیوانى حلال گوشتى است که ذبح شرعى نشده است و یا با اجل خود مرده و یا شرایط لازم در ذبح شرعى رعایت نشده است: «الْمَیْتَةُ».
2. خون حیوان: خون حیوان اگر چه حلال گوشت باشد و ذبح شرعى هم شده باشد، حرام است. در جاهلیت خون حیوان را می‌گرفتند و می‌پختند و می‌خوردند[3] و اسلام این کار را ممنوع کرد؛ شاید بدان جهت که خون‌خوارى قساوت می‌آورد: «وَ الدَّمُ».
3. گوشت خوک: خوک از حیوانات نجس العین است، ولى بسیارى از کفار آن‌را می‌خورند. این‌که گوشت سگ را در ردیف این حیوانات قرار نداد؛ چون کسى گوشت سگ را نمی‌خورد: «وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ».
4. حیوانى که هنگام ذبح آن نام غیر خدا بر آن برده شده است. مشرکان به هنگام ذبح، نام بتان خود را به زبان می‌آوردند، ولى اسلام دستور می‌دهد که موقع ذبح، نام خدا را بزبان بیاورند: «وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللهِ بِهِ».
5. حیوانى که با خفه شدن مرده است. در زمان جاهلیت گاهى حیوان را خفه می‌کردند و می‌خوردند: «وَ الْمُنْخَنِقَةُ».
6. حیوانى که با زدن کشته شده است: «وَ الْمَوْقُوذَةُ».
7. حیوانى که به سبب افتادن از پرتگاه کشته شده است: «وَ الْمُتَرَدِّیَةُ».
8. حیوانى که به سبب شاخ زدن حیوان دیگر بر آن کشته شده است: «وَ النَّطیحَةُ».
البته، حیواناتى که با این سبب‌ها کشته شوند داخل در تحت «میته» هستند. اما این‌که در آیه شریفه اینها را از میته جدا کرده، بدان‌جهت است که در جاهلیت این گونه کشته شدن‌ها را نوعى تذکیه حیوان می‌دانستند ولى اسلام آن‌را نمی‌پذیرد و دستور ذبح شرعى می‌دهد.
9. حیوانى که حیوان درنده از آن خورده و باعث هلاک او شده است. این نوع هم حرام است، مگر این‌که انسان آن حیوان را در حالى دریابد که هنوز آثار حیات در آن وجود دارد و فوراً آن‌را ذبح کند که در این صورت حلال می‌شود: «وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ».
10. حیوانى که براى بتان ذبح شده باشد و قربانى بتان باشد، گوشت چنین حیوانى اگر چه هنگام ذبح نام خدا هم بر آن برده شود حرام است. گفتنی است که مشرکان و بت‌پرستان خدا را قبول داشتند و بت‌ها را شریک او قرار می‌دادند: «وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ».
11. حیوانى که به وسیله چوبه‏‌هاى تیر، که در جاهلیت با آنها قرعه کشى می‌کردند، قسمت شده باشد: «وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلام».[4]
در جاهلیت گاهى حیوانى را ذبح می‌کردند و به وسیله «ازلام» یا همان چوبه‌‏هاى تیر گوشت آنها را میان خود تقسیم می‌کردند و این رسم جاهلى غلطى بود و اسلام از خوردن چنین گوشت‌هایى که براساس یک رسم خرافى به دست می‌آمد نهى کرده است.
آنچه در پرسش مطرح شده این جمله پایانی است. در این باره باید گفت؛ قرآن کریم می‌فرماید: بر شما حرام است که قسمت خود را به وسیله تیرها به دست آورید. در جاهلیت، تیرهایى بود که روى بعضى از آنها نوشته بودند: «خدا مرا امر می‌کند» و روى برخى نوشته بودند «خدا مرا نهى می‌کند» و روى برخى هیچ ننوشته بودند. هر گاه می‌خواستند به سفر بروند یا کار مهمى را آغاز کند. به وسیله همین تیرها فال می‌زدند، اگر تیرى بیرون می‌آمد که بر آن «خدا مرا امر می‌کند» نوشته بود، اقدام می‌کردند و اگر تیرى بیرون می‌آمد که نهى داشت، ترک می‌کردند و اگر تیرى بیرون می‌آمد که هیچ ننوشته بود، تکرار می‌کردند،[5] خداوند متعال، این عمل را حرام شمرده.[6]
در تفسیر على بن ابراهیم آمده است: تعداد تیرها ده عدد بود. هفت عدد آنها سهم داشتند و بقیه پوچ بودند. آن هفت عدد بدین نام‌ها خوانده می‌شدند: فذ، توام، مسبل، نافس، حلس، رقیب و معلى. و آن سه عدد به نام: سفیح، منیح و وغد خوانده می‌شدند. براى آن هفت عدد، هر کدام یک سهم بیشتر از سهم قبلى بود و بدین ترتیب فذ داراى یک سهم و معلى داراى هفت سهم بود؛ آنها حیوانى را می‌کشتند و گوشت آن‌را به چند قسمت تقسیم می‌‏کردند. آن‌گاه تیرها را به دست یک نفر داده، تا به نام افراد بیرون بیاورد. قیمت حیوان بر کسانى بود که تیرهاى پوچ به نامشان بیرون می‌آمد و تیرهاى دیگر به نام هر کس بیرون می‌آمد بر طبق آن سهم می‌‏گرفت. این عمل قمار است. از این جهت خداوند متعال آن‌را تحریم کرده است.[7]
 

[1]. مائده، 3.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 843، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏3، ص 243، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. ر. ک: جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏3، ص 65- 66، بی‌جا، بی‌تا.
[5]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏12، ص 270، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[6]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏3، ص 245.
[7]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ‏1، ص 161- 162، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا شیعیان معتقدند که خداوند توسط جبرئیل به امام علی وحی نازل کرد، ولی اشتباهاً به پیامبر اکرم رسیده؟
    14304 شیعه آماج تهمتها 1388/12/19
    در پاسخ به این پرسش، توجه به نکاتی ضروری به نظر می رسد. الف. مهم ترین چیزی که برای یک محقق فرق و مذاهب لازم است این است که نخست از ...
  • قطب، اوتاد، ابدال، نجباء و صلحاء چه کسانی هستند؟
    54384 انسان کامل 1394/12/27
    عناوین نامبرده شده(قطب، اوتاد، ابدال، نجباء و صلحاء) از اصطلاحاتی است که در برخی کتاب‌های عرفانی آمده است و اشاره به مقاماتی دارد که اهل عرفان در مورد اهل سیر و سلوک و عرفان عملی بر می‌شمارند. اصرار و تأکید بر روی این اصطلاحات هر چند در کتاب‌های ...
  • آیا ارزش معنوی صدقه، متناسب با توانایی مالی فرد سنجیده می‌شود؟
    12575 انفاق و قرض الحسنه 1393/08/22
    در ارزش‌گذاری یک عمل، عوامل بسیاری دخالت دارند؛ مانند اخلاص، کمیت، سختی عمل و... بنابر این اگرچه کمیت و مقدار عمل نیز در ارزش‌گذاری اعمال دخالت دارد، امّا بدون شک میزان و ارزش واقعی بر اساس اخلاص و پاکی خود عمل است. خداوند می‌فرماید: آن‌کس که مرگ و ...
  • در صورتی که چند نفر به زنا کردن مردی شهادت داده و پس از اجرای حکم از شهادت خود برگردند دیه فرد معدوم بر عهده کیست؟
    9117 Laws and Jurisprudence 1388/08/10
    سؤال شما به دفاتر مراجع ارسال گردید و تا این لحظه پاسخ های زیر دریافت گردید:دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):باید دیه کامله در میان چهار نفر تقسیم شود و به صاحبان خون داده شود.دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):این ...
  • آیا در روایات توصیه شد که بدن خود را با روغن‌های گیاهی ماساژ دهیم؟
    3012 حدیث 1402/06/20
     چرب‌کردن بدن با روغن‌های گیاهی، و مالش و یا ماساژ بدن با آنها، روشی است که از گذشته‌های دور در میان بسیاری از جوامع یکی از روش‌های درمان و یا کاهش‌دهنده بیماری‌ها مورد استفاده قرار گرفته و برخی موارد آن امروزه نیز در پزشکی نوین مورد تأیید قرار گرفته است.در ...
  • معنای «رجب» چیست؟
    39644 دیگر موارد 1397/03/19
    «رجب»؛ نام نهمین ماه از ماه‌های قمری است. بر اساس آنچه در کتب لغوی آمده، این ریشه در موارد «بزرگ‌داشت چیزی از روی هیبت آن» مورد استفاده قرار می‌گیرد. و این ماه را نیز از آن رو رجب نامیده‌اند که در دوران جاهلیت، آن‌را بزرگ شمرده و جنگ ...
  • تفسیر آیات 97 تا 99 سوره نساء چیست؟
    15089 تفسیر 1391/12/07
    در شأن نزول آيه 97 سوره نساء،[1] مفسران گفته‌‏اند؛ عده‌ای از مسلمانان كه به ظاهر شهادتين گفته بودند، با وجود این‌که قدرت داشتند از مكه به مدينه هجرت كنند، اما مهاجرت نكردند! زمانی كه رؤساى قريش به طرف بدر براى جنگ با مسلمانان می‌آمدند ...
  • نقش خانواده در گسترش آسیب‌‌های اجتماعی چگونه است؟
    18639 روش شناسی 1392/02/29
    خانواده، کوچک‌ترین نهاد اجتماعى است که اساس و زیرساخت واحدهاى بزرگ‌تر به شمار می‌رود. میزان موفقیت و سهمى که افراد براى ایفاى نقش در واحدهاى بزرگ اجتماعى ایفا می‌کنند بستگى تام به نحوه رشد و تربیت و شکوفایى‏استعدادهاى آنها در کانون مقدس خانواده دارد. خانواده در مسیر ...
  • آیا خلاف قانون کشور عمل کردن مشکل شرعی دارد؟
    28822 رعایت مقررات و قوانین 1391/12/10
    تخلف از قوانین و مقررات نظام اسلامی جائز نیست اما در فرض مثال، چنانچه شرایط معامله رعایت گردد معامله باطل نیست (یعنی فروشنده مالک پول شده و خریدار هم صاحب آن جنس می‌شود)، اما کسی که اقدام به این عمل می‌کند، مرتکب گناه شده است.ضمائم:پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به ...
  • معنای شعایر اسلامی چیست؟ و شعایر اسلامی از دیدگاه قرآن چگونه است؟
    39427 تفسیر 1389/12/26
    شعایر اسلامی، مکان ها و نشان هایی می باشند که خدا آنها را برای عبادت قرار داده و انسان را به یاد خدا می اندازد. برای نمونه، صفا و مروه در قرآن کریم، دو مکان و علامت برای عبادتند که در مراسم حج خدا در آن ...

پربازدیدترین ها