لطفا صبرکنید
بازدید
20524
20524
آخرین بروزرسانی:
1393/07/24
خلاصه پرسش
غنی بودن خدا را از نظر عقلی اثبات کنید؟
پرسش
غنی بودن خدا را از نظر عقلی اثبات کنید؟
پاسخ اجمالی
خداوند در قرآن می فرماید: " اى مردم! شما همگى در پیشگاه خداوند، فقیرید و فقط او بىنیاز و ستوده است."[1]
صفت غنی و بی نیازی از جمله صفات ثبوتیه خداوند است. اثبات صفات خداوند، نوعاً بعد از اثبات وجودخداوند مقدور است. صفت غنی، به معنای بی نیازی خداوند، نیز بعد از اثبات وجود برای خداوند و اثبات واحد بودن و بی علت بودن خداوند میسر است. ما در این جا تنها برهان وجوب و امکان را که به نوعی به همان غنی و بی نیازی خداوند از جهت عدم احتیاج به علت و ایجاد کننده است، بر میگردد، بیان می کنیم.
اگر غنا را به معنای بی نیازی در اصل وجود بدانیم و با این معنا بخواهیم وجود خدا را اثبات کنم، برهان وجوب و امکان را می توان چنین تقریر کرد.
برهان وجوب و امکان ( فقر و غنی) [2]
تمام موجوداتى که در این جهان مىبینیم همه روزى معدوم بودهاند سپس لباس وجود بر تن کردهاند، و یا به تعبیر دقیق تر روزى هیچ نبودهاند و سپس وجود شدهاند، این دلیل بر آن است که آنها" معلول" وجود دیگرى هستند و از خود هستى ندارند، و مىدانیم هر وجود معلولى وابسته و قائم به" علت" خویش و سراپا نیاز و احتیاج است، و اگر آن علت نیز معلول علت دیگرى باشد او هم به نوبه خود محتاج و نیازمند خواهد بود، و اگر این امر تا بىنهایت، تسلسل ( ادامه) پیدا کند، مجموعهاى از موجودات نیازمند و فقیر خواهیم داشت، مسلم است که چنین مجموعهاى هرگز وجود نخواهد یافت، چرا که بىنهایت نیاز، نیاز است، و بىنهایت فقر، فقر. هرگز از بى نهایت صفر عددى به وجود نمىآید و از بى نهایت وابسته استقلالى حاصل نمىشود.
از اینجا نتیجه مىگیریم که سرانجام باید به وجودى برسیم که قائم به ذات است و مستقل از تمام جهات، و علت است و معلول نیست، و او واجب الوجود است. چنین موجودی که علت مطلق است، از همه بی نیاز است و همه در اصل وجود و استمرار آن، محتاج او هستند.[3]
بیان این احتیاج این است که؛ خداى تعالى مبدأ تمامى خلائق، و دهنده تمامى کمالات است، پس خود او باید داراى هر چیز باشد که موجودات محتاج به آنند، زیرا کسی که چیزی می دهد نمی تواند فاقد آن چیز باشد. پس او غنى على الاطلاق است، چون اگر از جهتى غنى و از جهتى دیگر محتاج باشد، نمىتواند از آن جهت، دهنده کمال باشد و این خلف فرض است، زیرا گفتیم که او دهنده هر کمال است.[4]
همچنین به سوالهای؛ 3438 (سایت: 4376) همین سایت نگاه کنید[5].
صفت غنی و بی نیازی از جمله صفات ثبوتیه خداوند است. اثبات صفات خداوند، نوعاً بعد از اثبات وجودخداوند مقدور است. صفت غنی، به معنای بی نیازی خداوند، نیز بعد از اثبات وجود برای خداوند و اثبات واحد بودن و بی علت بودن خداوند میسر است. ما در این جا تنها برهان وجوب و امکان را که به نوعی به همان غنی و بی نیازی خداوند از جهت عدم احتیاج به علت و ایجاد کننده است، بر میگردد، بیان می کنیم.
اگر غنا را به معنای بی نیازی در اصل وجود بدانیم و با این معنا بخواهیم وجود خدا را اثبات کنم، برهان وجوب و امکان را می توان چنین تقریر کرد.
برهان وجوب و امکان ( فقر و غنی) [2]
تمام موجوداتى که در این جهان مىبینیم همه روزى معدوم بودهاند سپس لباس وجود بر تن کردهاند، و یا به تعبیر دقیق تر روزى هیچ نبودهاند و سپس وجود شدهاند، این دلیل بر آن است که آنها" معلول" وجود دیگرى هستند و از خود هستى ندارند، و مىدانیم هر وجود معلولى وابسته و قائم به" علت" خویش و سراپا نیاز و احتیاج است، و اگر آن علت نیز معلول علت دیگرى باشد او هم به نوبه خود محتاج و نیازمند خواهد بود، و اگر این امر تا بىنهایت، تسلسل ( ادامه) پیدا کند، مجموعهاى از موجودات نیازمند و فقیر خواهیم داشت، مسلم است که چنین مجموعهاى هرگز وجود نخواهد یافت، چرا که بىنهایت نیاز، نیاز است، و بىنهایت فقر، فقر. هرگز از بى نهایت صفر عددى به وجود نمىآید و از بى نهایت وابسته استقلالى حاصل نمىشود.
از اینجا نتیجه مىگیریم که سرانجام باید به وجودى برسیم که قائم به ذات است و مستقل از تمام جهات، و علت است و معلول نیست، و او واجب الوجود است. چنین موجودی که علت مطلق است، از همه بی نیاز است و همه در اصل وجود و استمرار آن، محتاج او هستند.[3]
بیان این احتیاج این است که؛ خداى تعالى مبدأ تمامى خلائق، و دهنده تمامى کمالات است، پس خود او باید داراى هر چیز باشد که موجودات محتاج به آنند، زیرا کسی که چیزی می دهد نمی تواند فاقد آن چیز باشد. پس او غنى على الاطلاق است، چون اگر از جهتى غنى و از جهتى دیگر محتاج باشد، نمىتواند از آن جهت، دهنده کمال باشد و این خلف فرض است، زیرا گفتیم که او دهنده هر کمال است.[4]
همچنین به سوالهای؛ 3438 (سایت: 4376) همین سایت نگاه کنید[5].
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات