لطفا صبرکنید
بازدید
6856
6856
آخرین بروزرسانی:
1397/01/03
خلاصه پرسش
چه افراد سرشناس و با چه سِمَتهایی در ایجاد فاجعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) نقش اصلی را داشتند؟
پرسش
میخواستم سلسله مراتب دشمنی امام حسین(ع) را بدانم؛ مثلاً یزید، شمر، ابن زیاد و... هرکدام چه سمتی در آن موقع داشتند که به دشمنی آنحضرت پرداختند؟
پاسخ اجمالی
در شهادت امام حسین(ع) افراد زیادی در رتبههای مختلف، دست داشتند. در اینجا به برخی از این افراد اشاره میشود:
1. یزید بن معاویه بن ابی سفیان: او در زمان قیام و شهادت امام حسین(ع) حاکم مطلق مناطق اسلامی بوده و خود را خلیفه مسلمانان میخواند! یزید، عامل اصلی شهادت امام بود؛ چرا که ابتدا او بود که دستور کشتن آنحضرت را صادر کرد.[1]
2. عبیدالله بن زیاد(ابن مرجانه): او در زمان قیام امام حسین(ع) والی بصره بود. اما با متشنج شدن اوضاع کوفه، یزید بن معاویه او را با حفظ سمت به امارت کوفه نیز منصوب کرد. عبیدالله توانست قبل از امام حسین(ع) خود را به کوفه برساند و با خدعه و فریب وارد شهر شود. ورود او به شهر منتهی به تسلط بر اوضاع کوفه و منزوی کردن مسلم بن عقیل و در نهایت به شهادت رساندن او شد.[2] ابن زیاد علاوه بر کنترل شدید مبادی ورودی شهر کوفه، سپاه بزرگی را تجهیز و آماده کرده و آنان را برای نبرد با امام حسین(ع) روانه کرد.
3. عمر بن سعد بن ابی وقاص: طبق شواهد تاریخی، قبل از واقعه عاشورا، عدهای از مردم، با خبر بودند که عمر بن سعد از قاتلان امام حسین(ع) است. حتی امام علی(ع) و امام حسین(ع) این مطلب را به طور صریح یا کنایه به او فهماندند. با این حال؛ او به وسوسه دستیابی به امارت و فرمانداری منطقه ری، به عنوان فرمانده میدانی لشکر یزید، در کربلا حضور پیدا کرد. گزارش شده که او ابتدا چندان مایل به جنگیدن نبود و از این رو بعد از گفتگو با امام حسین(ع) با حضرتشان به این توافق رسید که آنحضرت از مسیر خود برگشته و از آمدن به کوفه خودداری کند و با ارسال نامهای به عبیدالله، این توافق را به اطلاع او رساند. اما با مداخله شمر – که در آن زمان هنوز در شهر کوفه بوده و به سپاه کوفیان نپیوسته بود - این توافق مورد پذیرش عبیدالله بن زیاد قرار نگرفته و او به کمتر از کشتن یا تسلیم امام، رضایت نداد و شمر را با نامهای حاوی این تصمیم به سمت عمر بن سعد فرستاد. شمر دستور داشت که اگر عمر سعد، از جنگ با امام خودداری کرد، خودش فرماندهی لشکر را بر عهده بگیرد و سر عمر را نیز برای عبیدالله بفرستد! عمر بن سعد با این تهدید و نیز با طمع در فرمانروایی ری از توافق خود منصرف شده و در نتیجه فاجعه کربلا به فرماندهی او رقم خورد.[3]
4. شمر بن ذی الجوشن: بر اساس آنچه گفته شد، شمر را میتوان جانشین و قائم مقام عمر بن سعد دانست. او همچنین فرماندهی جناح چپ لشکر را بر عهده داشت و طبق برخی نقلها، او کسی بود که شخصاً امام حسین(ع) را به شهادت رساند.[4]
این افراد کسانی هستند که مهمترین نقش را در شهادت امام حسین(ع) ایفا کردند. از اینرو، در زیارت عاشورا با ذکر صریح نامشان، مورد لعن قرار گرفتهاند: «اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً».[5]
افراد سرشناس دیگری را نیز میتوان نام برد که سهم زیادی در جنایات عاشورا داشتهاند؛ از جمله:
1. سنان بن انس: او از سران سپاه عمر سعد بود که در شهادت امام حسین(ع) مشارکت داشت. طبق برخی نقلها او سر مطهر امام حسین(ع) را از بدن مبارک ایشان جدا کرد.[6]
2. عمرو بن حجاج زبیدی: فرماندهی جناح راست سپاه عمر سعد به او سپرده شده بود.
3. عزرة بن قیس احمسی: او فرمانده سواره نظام لشکر بود.
4. شبث بن ربعی ریاحی: او فرمانده پیاده نظام لشکر کوفه بود.[7]
1. یزید بن معاویه بن ابی سفیان: او در زمان قیام و شهادت امام حسین(ع) حاکم مطلق مناطق اسلامی بوده و خود را خلیفه مسلمانان میخواند! یزید، عامل اصلی شهادت امام بود؛ چرا که ابتدا او بود که دستور کشتن آنحضرت را صادر کرد.[1]
2. عبیدالله بن زیاد(ابن مرجانه): او در زمان قیام امام حسین(ع) والی بصره بود. اما با متشنج شدن اوضاع کوفه، یزید بن معاویه او را با حفظ سمت به امارت کوفه نیز منصوب کرد. عبیدالله توانست قبل از امام حسین(ع) خود را به کوفه برساند و با خدعه و فریب وارد شهر شود. ورود او به شهر منتهی به تسلط بر اوضاع کوفه و منزوی کردن مسلم بن عقیل و در نهایت به شهادت رساندن او شد.[2] ابن زیاد علاوه بر کنترل شدید مبادی ورودی شهر کوفه، سپاه بزرگی را تجهیز و آماده کرده و آنان را برای نبرد با امام حسین(ع) روانه کرد.
3. عمر بن سعد بن ابی وقاص: طبق شواهد تاریخی، قبل از واقعه عاشورا، عدهای از مردم، با خبر بودند که عمر بن سعد از قاتلان امام حسین(ع) است. حتی امام علی(ع) و امام حسین(ع) این مطلب را به طور صریح یا کنایه به او فهماندند. با این حال؛ او به وسوسه دستیابی به امارت و فرمانداری منطقه ری، به عنوان فرمانده میدانی لشکر یزید، در کربلا حضور پیدا کرد. گزارش شده که او ابتدا چندان مایل به جنگیدن نبود و از این رو بعد از گفتگو با امام حسین(ع) با حضرتشان به این توافق رسید که آنحضرت از مسیر خود برگشته و از آمدن به کوفه خودداری کند و با ارسال نامهای به عبیدالله، این توافق را به اطلاع او رساند. اما با مداخله شمر – که در آن زمان هنوز در شهر کوفه بوده و به سپاه کوفیان نپیوسته بود - این توافق مورد پذیرش عبیدالله بن زیاد قرار نگرفته و او به کمتر از کشتن یا تسلیم امام، رضایت نداد و شمر را با نامهای حاوی این تصمیم به سمت عمر بن سعد فرستاد. شمر دستور داشت که اگر عمر سعد، از جنگ با امام خودداری کرد، خودش فرماندهی لشکر را بر عهده بگیرد و سر عمر را نیز برای عبیدالله بفرستد! عمر بن سعد با این تهدید و نیز با طمع در فرمانروایی ری از توافق خود منصرف شده و در نتیجه فاجعه کربلا به فرماندهی او رقم خورد.[3]
4. شمر بن ذی الجوشن: بر اساس آنچه گفته شد، شمر را میتوان جانشین و قائم مقام عمر بن سعد دانست. او همچنین فرماندهی جناح چپ لشکر را بر عهده داشت و طبق برخی نقلها، او کسی بود که شخصاً امام حسین(ع) را به شهادت رساند.[4]
این افراد کسانی هستند که مهمترین نقش را در شهادت امام حسین(ع) ایفا کردند. از اینرو، در زیارت عاشورا با ذکر صریح نامشان، مورد لعن قرار گرفتهاند: «اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً».[5]
افراد سرشناس دیگری را نیز میتوان نام برد که سهم زیادی در جنایات عاشورا داشتهاند؛ از جمله:
1. سنان بن انس: او از سران سپاه عمر سعد بود که در شهادت امام حسین(ع) مشارکت داشت. طبق برخی نقلها او سر مطهر امام حسین(ع) را از بدن مبارک ایشان جدا کرد.[6]
2. عمرو بن حجاج زبیدی: فرماندهی جناح راست سپاه عمر سعد به او سپرده شده بود.
3. عزرة بن قیس احمسی: او فرمانده سواره نظام لشکر بود.
4. شبث بن ربعی ریاحی: او فرمانده پیاده نظام لشکر کوفه بود.[7]
[2]. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج 1، ص 459 - 460، طائف، مکتبة الصدیق، چاپ اول، 1414ق.
[3]. ر.ک: ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 45، ص 48 – 52، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
[4]. همان، ج 23، ص 190. در همین زمینه، ر.ک: قاتلان امام حسین(ع) 47180.
[5]. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 776، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، چاپ اول، 1411ق.
[6]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 2، ص 24، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[7]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 5، ص 422، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
نظرات