لطفا صبرکنید
6611
- اشتراک گذاری
وقتی مادر موسی(ع)، او را به نیل سپرد، و سپس اطرافیان فرعون او را نجات دادند، آسیه به همسرش فرعون گفت او را نگه داریم تا مایه روشنی چشم ما گردد:
«قُرَّتُ عَینٍ لِی وَ لَک لا تَقْتُلُوهُ عَسى أَنْ ینْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً»؛[1] [این نوزاد] براى من و تو مایه چشمروشنی است، او را نکشید، شاید سودی از او به ما برسد و یا او را به فرزندى بگیریم. ولى آنان آگاه نبودند [که دشمنشان را به دست خود مىپروردند].
بر اساس صریح قرآن کریم، آسیه(همسر فرعون) محبّت قلبی خود نسبت به موسی(ع) را ابراز کرد و پیشنهاد او در نهایت مورد پذیرش فرعون قرار گرفت، اما در این کتاب مقدس به واکنش فرعون در آن زمان اشارهای نشده است.
اما در روایات، توضیح بیشتری در این زمینه وجود دارد:
ابن عباس نقل میکند که همراهان فرعون هنگامی که موسی(ع) را یافتند او را برای کشتن نزد فرعون آوردند، اما آسیه مانع آنان شد و به فرعون گفت که او را نکشید! او چشم روشنی من و تو است! فرعون پاسخ داد: چشم روشنی تو آری! اما چشم روشنی من خیر!
پیامبر خدا(ص) فرمود: «سوگند به کسی که به او سوگند میخورند، اگر فرعون نیز مانند همسرش، موسی را به عنوان چشم روشنی خود میپذیرفت، خداوند او را هم مانند همسرش هدایت میکرد».[2]
در بیان این روایت باید گفت اینگونه نیست که آسیه تنها به دلیل ابراز محبت زبانی رستگار شده باشد و فرعون تنها به خاطر خودداری از ابراز محبت در معرض هلاکت قرار گرفته باشد، بلکه باید به ریشهها نیز توجه کرد. یک گفتار و کردار و نیز خودداری از یک سخن و یا یک رفتار، میتواند حاکی از روحیه و اندیشهای باشد که سالها در ذهن انسان جای گرفته و در لایههای پنهان فرد مخفی مانده است و این سخن، تنها نمادی از آن باطن است،[3] مانند آنچه ابلیس در برابر خدا گفت و بر آدم سجده نکرد.[4]
[1]. قصص 9.
[2]. سمرقندى، نصر بن محمد بن احمد، بحر العلوم، ج 2، ص 396، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، بیتا؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 7، ص 378، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. «مقایسه کلام و سکوت»، 9135؛ «معیار درستی و حقانیت یک سخن»، 103983؛ «معیار پذیرش سخن درست از نادرست»، 48271؛ «نهی از سخن گفتن بدون علم و نهی از تکبر»، 48260.
[4]. «توبه نکردن شیطان»، 6836؛ «شیطان و نافرمانی و توبه»، 7270؛ «غفلت از یاد خدا و همنشینی با شیطان»، 14026؛ «اهداف و برنامههای شیطان»، 234.