جستجوی پیشرفته
بازدید
12351
آخرین بروزرسانی: 1396/09/10
خلاصه پرسش
پروردگار در آیه 64 سوره‌ی اسراء خطاب به ابلیس می‌فرماید: «و با آوازت هر کدام از آنان را که توانستی فریب ده»! تفسیر مختصری از آیه ارائه نموده و مراد از «صوت» و «آواز» شیطان را بیان کنید؟!
پرسش
در آیه 64 سوره‌ی اسراء خداوند به ابلیس می‌گوید: «از آنان هر کس را توانستی با آوازت به سوی باطل تحریک کن». چرا گفته با صوتت؟ منظور از صوت چیست؟
پاسخ اجمالی
در آیه مورد نظر، راه‌های نفوذ شیطان و ابزارهای که در وسوسه‌‏هاى خود از آنها کمک می‌گیرد، بیان شده است که یکی از آنها «صدا» است که برخی معتقدند مراد از آن، ترانه‌‏های حرام و ساز و آواز است. برخى هم می‌گویند: هر صدایى که مردم را به فساد دعوت کند، صدا و آواز شیطان است. گروهی برآنند؛ منظور از «صوت» در این‌جا دعوت است. دیدگاه‌های دیگری نیز در این زمینه ارائه شده است که با مراجعه به تفاسیر قرآن کریم می‌توان اطلاعات بیشتری به دست آورد.
پاسخ تفصیلی
خدای متعال در آیه‌ی 64 سوره اسراء، راه‌های نفوذ شیطان و برخی اسباب و وسائلى را که در وسوسه‌‏هاى خود از آنها کمک می‌گیرد را بیان کرده است:
«وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً»؛
هر کدام از آنها را می‌توانى با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیاده‌‏ات را بر آنها گسیل دار؛ و با آنان در ثروت و فرزندانشان شریک شو؛ و با وعده‌ها سرگرمشان کن، ولى شیطان جز فریب و دروغ، وعده‌اى به آنها نمی‌‏دهد.
عبارات پروردگار در این آیه، اگرچه به صورت امر و دستور می‌باشد، اما در حقیقت باید آن‌را نوعی تهدید ارزیابی کرد. چنان‌که ابن عباس می‌گوید؛ معمولاً هر گاه بخواهند کسى را تهدید کنند، می‌‏گویند: هر چه می‌‏خواهى بکن که سر انجام، نتیجه کارت را خواهى دید!
در این‌جا خدای متعال تهدید را به صورت امر آورده است.[1] مانند آن‌جا که فرمود: «اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ ...»؛[2] هر کارى می‌‏خواهید بکنید، او به آنچه انجام می‌‏دهید بینا است!
با ذکر این مقدمه باید گفت که در این آیه، چند موضوع قابل توجه است:
1. «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ». "استفزز" به معناى هل دادن به آرامى و به سرعت است؛[3] یعنى هر کس از پیروانت را خواستى با صدا و خواندنت به گناه برخیزان؛ نظیر چوپان که با صداى خود حیوانات را جمع، یا متفرق می‌‏کند. منظور از «صوت» در این‌جا وسوسه شیطان است. و ظاهراً به عنوان باطل و بی‌‏معنا بودن، به «استفزاز» که صدای چوپان‌ها است تشبیه شده است؛ زیرا گوسفندان فقط صدا را می‌‏شنوند و معناى آن‌را نمی‌‏دانند.
بنابر این معناى آیه شریفه این می‌‏شود که با آوازت از نسل آدم، هر کس را که می‌‏توانى گمراه کرده و به معصیت وادار کن، که البته به حکم آیات سوره حجر،[4] این افراد کسانى خواهند بود که ابلیس را دوست داشته و از او پیروی کنند. و گویا "استفزاز با آواز" کنایه از خوار کردن آنان با وسوسه‌‏هاى باطل و خالى از حقیقت است، و این‌که شیطان و پیروانش شبیه چوپان و رمه هستند که گلّه با یک صدای چوپان به راه ‏افتاده، و با صدایى دیگر می‌‏ایستند، با آن‌که ورای این صداها، هیچ معنایی نهفته نیست.[5]
البته مجاهد می‌گوید: منظور از «صوت» ترانه‌‌ها و ساز و آواز است. برخى هم می‌گویند: هر صدایى که مردم را به فساد دعوت کند، آواز شیطان است.[6]
برخی نیز صوت شیطان را به معنای دعوت شیطان دانسته‌اند.[7]
2. «وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ» «جلب» به معنای سوق دادن و راندن چیزی از جایی به جای دیگر است.[8] «خیل» به معنای اسبان،[9] کنایه از سواره نظام است، و «رجل» به معنای نیروهای پیاده.
معنای این جمله این است که براى به راه انداختن آنان به سوى معصیت، به لشکریانت اعم از سواره نظام و پیاده نظام دستور ده تا پیوسته بر سر آنان بزنند، و این گویا اشاره است به این که لشکریان شیطان بعضی‌‏شان تندکار و بعضى کندکارند، هم‌چنان‌که وضع هر لشکرى این‌گونه است؛ بعضى سواره و بعضى پیاده‌‏اند، پیاده‏‌ها را به کارى می‌‏گمارند که نیاز به سرعت عمل نداشته باشد.[10]
3. «وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ». شرکت شیطان در اموال آن است که اموال از راه حرام به دست آید، و یا در راه حرام خرج شود که خواست و نظر شیطان در اموال دخیل باشد. شرکت در اولاد آن است که فرزندان از راه حرام  و زنا به دنیا آیند، و یا تربیت آنها بر اساس خواسته‌های شیطان باشد و مطابق تعالیم الهی تربیت نشوند.
مشارکت شیطان در مال در حقیقت کنایه از هر چیزی است که از راه غیر مشروع به دست آید؛ مانند این‌که اموال دیگران را غصب کنیم، یا از راه ربا به دست آید و... و مشارکت در اولاد در حقیقت کنایه از فرزندان نامشروع، یا کشتن فرزند از ترس فقر و تربیت نادرست آنها است.[11]
از امام باقر(ع) در مورد مشارکت شیطان در مال و فرزند سؤال شد، آن‌حضرت فرمود: آنچه مال حرام باشد، شیطان در آن شریک است. و فرمود: شیطان وقت آمیزش، انسان را همراهى می‌‏کند و فرزند با نطفه او و نطفه مرد به وجود می‌‏آید وقتى که حرام باشد.[12]
البته ممکن است فرزندى براى انسان از راه حلال به دنیا آید، اما او را به تربیت دینى و صالح تربیتش نکند و به آداب خدایى مؤدبش نسازد، در نتیجه سهمى از آن فرزند را براى شیطان قرار داده، و سهمى را براى خودش. این‌گونه است دیگر چیزها؛ یعنی مالی را که از راه حلال به دست آورده، در راه حرام خرج نماید. و این همان مشارکت شیطان در مال و فرزندان است.[13]
4. «وَ عِدْهُمْ ...». در این بخش خطاب به شیطان می‌فرماید به آنها وعده‌‏هاى باطل بده و در نتیجه به کارهاى حرام و عدم توبه وادارشان کن: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ»؛[14] یعنى شیطان به ایشان وعده نمی‌‏دهد، مگر وعده دروغین و گول زننده؛ به این معنا که خطا را در نظرشان صواب و باطل را به صورت حق جلوه می‌‏دهد.
5. البته قرآن کریم در پایان این آیه، در مقام تذکر و نصیحت فرمود: «شیطان فقط فریفته شدن را وعده می‌‏دهد».
گفتنی است که این اختیار به شیطان از طرف خدا روى حکمت نظام خلقت داده شده است، آن هم درباره آنهایى که از شیطان پیروى می‌‏کنند، نه بندگان خدا که در باره آنها فرمود: تو هرگز سلطه‌‏اى بر بندگان من، نخواهى یافت. (و آنها هیچ‌گاه به دام تو گرفتار نمی‌‏شوند).[15]

[1]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏6، ص 657، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. فصلت، 40.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، ج ‏13، ص 146، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.
[4]. مانند: آیه 39.
[5]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏13، ص 146.
[6]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیر عاملی، احمد، ج ‏6، ص 499، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
[7]. بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق، شحاته، عبدالله محمود، ج 2، ص 540، بیروت، دار إحیاء التراث، چاپ اول، 1423ق؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، المرعشلی‏، محمد عبد الرحمن، ج 3، ص 261، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.
[8]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 268، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[9]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 304، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.                  
[10]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏13، ص 146.
[11]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏5، ص 63، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[12]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق، مصحح، رسولى محلاتى، سید هاشم،‏ ج ‏2، ص 299، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.‏
[13]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏13، ص 146.
[14] بقره، 268.
[15]. اسراء، 65.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا «اخلاق فضیلت» ارتباطی با «فضیلت‌مندی» به معنای دینی آن دارد؟
    5977 انسان شناسی 1396/11/03
    اخلاق فضیلت، به عنوان شاخه‌ای از اخلاق هنجاری،[1] بر رفتار فضیلت‌مندانه با دیدگاهی غایت‌اندیشانه و کمال‌طلبانه تأکید دارد و در آن تلاش می‌شود مبنایی عقلانی و کامل برای گزاره‌ها و کنش‌های رفتاری وضع شود که مبتنی بر سعادت‌محوری با توجه به «خیر» است.
  • «ضروری دین» و «ضروری مذهب» یعنی چه؟
    1467 1402/06/21
    در پاسخ به این پرسش، توضیح مختصری در مورد این دو اصطلاح که کاربرد فراوانی در متون اسلامی دارد، ارائه می‌کنیم:ضروری دین: آنچه تمام فرقه‌ها و گروه‌های اسلامى آن‌‏را جزو آموزه‌های قطعی و تردیدناپذیر دین اسلام می‌دانند؛ ضروری دین نامیده می‌شود. اموری مانند توحید و یگانگی پروردگار، ...
  • فلسفه انفاق به فقیران چیست؟
    17933 تفسیر 1389/03/05
    گاهی گفته می‌شود: اگر فلانى فقیر است لابد کارى کرده که خدا می‌خواهد فقیر بماند، و اگر ما غنى هستیم لابد عملى انجام داده‌ایم که مشمول لطف خدا شده‌ایم، بنابراین نه فقر آنها و نه غناى ما هیچ‌کدام بی‌حکمت نیست! در حالی که دستور الهی به انفاق به ...
  • آیا ارتباط جنسی جن‌ها برای زاد و ولد مثل انسان‌ها است؟
    89185 تفسیر 1391/11/03
    از آیات متعدد قرآن کریم، استفاده می‌شود که، جنّیان چون انسان‌ها با یکدیگر سخن می‌گویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا می‌ترسانند. همچنین همانند انسان‌ها تکلیف، زندگی، مرگ و عقاب و ثواب دارند. اما این‌که تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است ...
  • آیا دعای نوری که بر روی کفن می‌نویسند، دارای سند معتبر است؟
    32609 درایه الحدیث 1392/06/14
    آنچه با عنوان «دعای نور» در برخی سایت‌های اینترنتی آمده، در منابع حدیثی و ادعیه یافت نشد، بلکه آنچه سفارش شده که بر روی کفن نوشته شود، «دعای جوشن کبیر» است که سید ابن طاوس و دیگران از پیامبر اکرم(ص) و امام کاظم(ع) نقل کرده‌اند و فقها نیز ...
  • آیا علت انکار خدا نارسائی در دلایل اثبات خداست؟
    14477 Islamic Philosophy 1390/09/05
    این حقیقت که انبیای الاهی با همه حکمت و براهین قاطع خود، باز هم مورد انکار افراد کافر در زمان خود قرار گرفته اند، نشانگر عناد منکران است؛ چرا که نمی خواهند حق را تصدیق کنند، نه این که دلایل کافی ارائه نشده، یا دلایل منکران همگی رد نشده ...
  • آیا باید در ازدواج موقت عده نگه داشت؟ آیا زنان فاحشه هم باید عده نگه بدارند؟
    62475 Laws and Jurisprudence 1387/04/30
    زن (غیر باکره) که به خاطر طلاق یا مرگ همسر، از او جدا شد، حتما باید عدّه نگه دارد (مگر این که یائسه باشد) و در زمان عده، نمی تواند به عقد دیگری در آید. حال اگر زن بگوید عدّه‏ام تمام شده است، با دو شرط از او قبول مى‏شود:
  • کسی که نمی دانسته سیگار روزه را باطل می کند، روزه هایی که با کشیدن سیگار گرفته، علاوه بر قضا کفاره هم دارد یا نه؟
    66938 Laws and Jurisprudence 1387/06/23
    نظرحضرت امام خمینی (ره) و سایر مراجع معظم تقلید این است که:"اگر (روزه دار) به واسطه ندانستن مسئله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى‏کند، چنانچه مى‏توانسته مسئله را یاد بگیرد، بنابر احتیاط واجب کفاره بر او ثابت مى‏شود و اگر نمى‏توانسته مسئله را یاد بگیرد، یا اصلًا ملتفت ...
  • آیا با وجود فقیر، می‌توان زکات فطره را جهت سایر موارد پرداخت کرد؟
    13847 زکات فطره 1393/05/06
    فطریه را می‌توان در یکی از هشت موردی که در بحث زکات مال بیان می‌شود مصرف نمود (که جهت اطلاع از آن می‌توانید به نمایه 6221 (موارد مصرف زکات) مراجعه نمایید)، ولى احتیاط مستحبّ[1] آن است که فقط به فقراى شیعه پرداخت شود.
  • «العلّة تعمّم و تخصص» به چه معنا است؟
    12958 مبانی فقهی و اصولی 1392/08/21
    عبارت «العلة تعمم و تخصص»؛ اصطلاحی مرتبط با علم اصول فقه است؛ اگرچه در دیگر علوم و حتی در بیانات عرفی نیز به کار گرفته می‌شود. اگر حکمی بیان شود که علت واقعی نیز در آن آمده باشد، می‌توان با توجه به علت ذکر شده، موارد مشابهی که ...

پربازدیدترین ها