لطفا صبرکنید
بازدید
19469
19469
آخرین بروزرسانی:
1396/09/07
کد سایت
fa83312
کد بایگانی
101218
نمایه
اشکالات وارده بر قانون علیت در اثبات واجب الوجود
طبقه بندی موضوعی
اثبات وجود خدای تعالی|ادله عقلی
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات فلسفی|اصطلاحات کلامی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
«برهان علیت» نمیتواند وجود خدا را اثبات کند، زیرا با پذیرش این برهان، برای خود پروردگار نیز باید به دنبال علت باشیم، مگر آنکه بگوییم قانون علیت تنها در جهان مادی است که باز هم نمیتوان با این برهان، خدا را ثابت کرد چون خدا مادی نیست! شما به این نقد چگونه پاسخ میدهید؟
پرسش
باسلام. همانطور که میدانید برهان علیت در طول تاریخ به عنوان یکی از براهین وجود خدا توسط خداباوران مورد استفاده قرار گرفته است. برهان علیت در اثبات وجود خدا به شرح زیر است:
براساس قانون علیت، هر معلول، علتی دارد. همینطور در میان پدیدهها سلسلهای از علل وجود دارد؛ و چون تسلسل علل ممکن نیست، باید علت نخستینی وجود داشته باشد(علت العلل) وجود داشته باشد. این علت العلل خدا است.
بنده فکر میکنم تناقضات و اشکالاتی در این استدلال وجود دارد:
1. بر اساس این استدلال وجود علتی بدون علت، برای وجود جهان الزامی است. این به معنای آن است که در این بین، موجود یا موجوداتی میتوانند بدون علت وجود داشته باشند، حال سوال اینجا است که پس چرا جهان نمیتواند این موجود باشد؟ یعنی به عبارت دیگر، بر اساس سخن برتراند راسل: «اگر هر چیزی باید دلیل و علتی داشته باشد، پس وجود خداوند هم باید علت و دلیل داشته باشد و اگر چیزی بتواند بدون دلیل و علت وجود پیدا کند، بحث دربارهی وجود خدا بیفایده خواهد بود؛ زیرا وجود طبیعت نیز بدون علت ممکن است».
2. با توجه به دیدگاه خداباوران، خداوند علت العلل(علت بیعلت) است، بنابراین اگر قرار باشد خدا علتی نداشته باشد، به این معنا است که علیت جهانشمول نیست؛ یعنی چیز یا چیزهایی وجود دارند که نیاز به علت ندارند. ولی یکی از مقدماتی که باعث شد به فرض وجود خدا برسیم جهانشمول بودن علیت بود. اگر علیت جهانشمول نباشد، باز هم زنجیرهای که تصور میکردیم ما را به خدا میرساند، تشکیل نمیشود.
3. البته جوابی که معمولاً از طرف خداباوران داده میشود این است که جهان نمیتواند بدون علت باشد، ولی خدا میتواند. ولی چطور؟ چه خصوصیتی وجود دارد که آنها را اینچنین میکند؟ قاعدتاً جواب میدهند اینکه جهان مادی است و خدا غیر مادی. حال سؤال اینجا است که مگر ما جایی از خصوصیت مادی بودن و غیرمادی بودن جهان برای رسیدن به علت استفاده کردیم؟ مگر ما جایی علیت را با توجه به خصوصیت ماده ثابت کردیم که اگر زمانی بگوییم چیزی غیر مادی وجود دارد(حتی اگر این تصور درست باشد) از علیت برکنار باشد؟ یا به عبارت دیگر، همانطور که مشخص است برهان علیت تنها برای جهان ماده صدق میکند، در این صورت در این ادعا گفته شده که خدا غیر مادی است. پس در این صورت خدا مشمول قانون علیت نمیشود و نمیتوان وجود خدا را با قانون علیت اثبات کرد.
پاسخ اجمالی
استدلال الهیون این نیست که هر معلولی نیاز به علت دارد، تا مشکلاتی که بیان کردید وارد شود، بلکه محور استدلال این است که موجودی که هستی او عین ذاتش نیست در وجودش و برای پوشیدن لباس هستی نیاز به علت و موجودی دارد که وجود او عین ذاتش باشد، موجودی که نیاز به علت ندارد.[1] آنگاه باید دید آیا این موجوداتی که در طبیعت و در جهان مادی وجود دارند، وجود آنها عین ذاتشان هست یا نه؟ و طبیعتاً هیچ نشانه و دلیلی وجود ندارد که موجودی مادی، وجودش عین ذات او باشد و اساساً چنین چیزی محال عقلی است.
شرح و تبیین این مباحث نیاز به طرح مباحث دقیق فلسفی بر مبنای حکمت متعالیه دارد که فرصت طرح آن در اینجا نیست، و باید به کتابهای فلسفی مانند: اصول فلسفه و روش رئالیسم، بدایه الحکمه، نهایه الحکمه و ... مراجعه کرد.
مشکل اساسی افرادی مانند راسل این است که آشنایی با مباحث دقیق فلسفی بر مبنای حکمت متعالیه نداشتند، و باید گفت غرب از این جهت دچار فقر فلسفی است.
شرح و تبیین این مباحث نیاز به طرح مباحث دقیق فلسفی بر مبنای حکمت متعالیه دارد که فرصت طرح آن در اینجا نیست، و باید به کتابهای فلسفی مانند: اصول فلسفه و روش رئالیسم، بدایه الحکمه، نهایه الحکمه و ... مراجعه کرد.
مشکل اساسی افرادی مانند راسل این است که آشنایی با مباحث دقیق فلسفی بر مبنای حکمت متعالیه نداشتند، و باید گفت غرب از این جهت دچار فقر فلسفی است.
نظرات