جستجوی پیشرفته
بازدید
13348
آخرین بروزرسانی: 1397/11/04
خلاصه پرسش
عبارت «رب الارباب» را که در برخی روایات و ادعیه وجود دارد، چگونه می‌توان تفسیر کرد که شرک‌آمیز نباشد؟
پرسش
عبارت «رب الارباب» که در برخی روایات و ادعیه وجود دارد، معنایش چیست و چگونه می‌توان آنرا تفسیر کرد که شرک‌آمیز نباشد؟
پاسخ اجمالی
 همانگونه که در پرسش آمده در برخی ادعیه مأثور و منقول از ائمه(ع)، خداوند به نامهایی؛ مانند: رب الارباب، ملک الملوک، سید السادات، اله الآلهه و ... خوانده میشود؛ جمیل بن دراج از امام صادق(ع) نقل میکند: نزدیکترین لحظه تقرّب انسان به خداوند آن لحظه‏اى است که انسان در حال سجده باشد و خدا را بخواند. سپس امام رو به جمیل میکند و میفرماید: تو در سجده‏هایت چه میگویى؟ جمیل گفت: قربانت شوم. شما به من تعلیم دهید. امام(ع) فرمود: در حال سجده بگو: «اى مُنعم مُنعمان، اى شاه شاهان، اى سرور سروران، اى کوبنده سرکشان و ای رب الارباب(خداى خدایان)؛ صلوات خود را بر محمد و آل محمد نثار کن و آنچه میخواهم به من عطا کن؛ چرا که من بنده توام و زمام من در کف تو است». سپس هر چه میخواهى درخواست کن که خدا، جواد و بخشنده است و هیچ درخواستى در نظر او بزرگ نمیآید.[1]
روشن است که این تعبیرات نه تنها شرک آمیز نیست، بلکه بیان کننده دقیقترین مفاهیم توحیدی است.
توضیح اینکه برخی بر این باورند که بین خالق و مخلوق تباین وجود دارد، برای اثبات توحید باید هر گونه تأثیری را از غیر خدا سلب کرد و هر گونه واسطه را باید انکار کرد تا بتوان به حقیقت توحید رسید، اما این نظریه،
1. مخالف مشهودات حسی است؛ زیرا تأثیر عوامل طبیعی، مشهود همگان است.
2. مخالف با علوم تجربی است؛ زیرا بنای علوم تجربی بر تأثیر عوامل طبیعی است.
3. مخالف با برهان عقلی است؛ زیرا از نظر مبانی عقلی موجودات عالم بدون واسطه نمیتوانند از منبع فیض و خداوند کسب فیض کنند، و قابلیت دریافت مستقیم فیض ندارند، بلکه باید سلسله مراتب در دریافت فیض و قاعده سنخیت رعایت شود.
4. این نظریه مخالف با آیات قرآن است؛ زیرا در آیات متعددی از قرآن کریم بسیاری از امور به عوامل طبیعی استناد داده شده است؛ مانند: «... زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده میبینى، اما هنگامى که آب باران بر آن فرو میفرستیم، به حرکت درمیآید و میروید و از هر نوع گیاهان زیبا میرویاند».[2]
5. مخالف با روایات است؛ زیرا اسناد امور به عوامل طبیعی و پذیرفتن واسطه‌‌های فیض از نظر روایات به حدی روشن است که ائمه(ع) به صورت قاعده کلی بیان نمودند. امام صادق (ع) فرمود: «خدا خوددارى و امتناع فرموده که کارها را بدون اسباب فراهم آورد، پس براى هر چیزى سبب و وسیله‏اى قرار داد».[3]
 بنابراین توحید حقیقی آن است که در عین باور به اسباب عادی و پذیرش واسطه‌‌های فیض، خداوند را همه کاره و مسبب الاسباب بدانیم؛ از اینرو تعبیر رب الارباب و ملک الملوک بیان کننده قهاریت، سیطره و غلبه قدرت خداوند بر تمام اسباب و مسببات و بر تمام قدرتها است.
شاید به همین جهت اهل معرفت بر این باورند که رب الارباب به اعتبار اسم اعظم و تعیّن اول، خداوند است که منشأ تمام اسماء و صفات و غایة الغایات است؛ یعنی تمام توجهات و اشارات به سمت او است.[4]
 

[1]. به  عنوان نمونه یک روایت را نقل میکنیم: «مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ إِذَا دَعَا رَبَّهُ وَ هُوَ سَاجِدٌ فَأَیَّ شَیْ‏ءٍ تَقُولُ إِذَا سَجَدْتَ قُلْتُ عَلِّمْنِی جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقُولُ قَالَ قُلْ یَا رَبَ‏ الْأَرْبَابِ‏ وَ یَا مَلِکَ الْمُلُوکِ وَ یَا سَیِّدَ السَّادَاتِ وَ یَا جَبَّارَ الْجَبَابِرَةِ وَ یَا إِلَهَ الْآلِهَةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا ثُمَّ قُلْ فَإِنِّی عَبْدُکَ نَاصِیَتِی فِی قَبْضَتِکَ ثُمَّ ادْعُ بِمَا شِئْتَ وَ اسْأَلْهُ فَإِنَّهُ جَوَادٌ وَ لَا یَتَعَاظَمُهُ شَیْ‏ءٌ». کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج3، ص323، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. حج، 5.
[3]. کافی، ج1، ص 183.
[4]. «ربّ الأرباب هو الحقّ باعتبار الإسم الأعظم و التعیّن الأول الذی هو منشأ جمیع الأسماء و غایة الغایات، إلیه تتوجّه الرغبات کلها، و هو الحاوی لجمیع المطالب النّسبیة، و إلیه الإشارة بقوله وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّکَ الْمُنْتَهى»‏. التهاونی، محمد على، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج1، ص 841، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، چاپ اول، 1996م.
 
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها