جستجوی پیشرفته
بازدید
7144
آخرین بروزرسانی: 1397/04/09
خلاصه پرسش
چرا امام هادی(ع) به جوانی که به ایشان بی‌احترامی ‌کرد، فرمود که به زودی روانه قبرستان خواهی شد؟! چرا امام او را نبخشید و نفرین کرد؟!
پرسش
در مورد امام هادی(ع) و پیشگویی مرگ جوان غافل می‌گویند؛ روزی امام هادی به مجلس ولیمه یکی از فرزندان خلیفه عباسی دعوت شد و امام وارد مجلس شد، حاضرین با دیدن امام به احترامش سکوت کردند، ولی جوانی در این مجلس حضور داشت که احترام امام هادی را نگه نداشت و در مجلس به خنده و حرف‌های یاوه مشغول بود؛ در این هنگام حضرت هادی رو به او کرد و فرمود: «در خنده زیاده‌روی می‌کنی و از یاد خدا غافل هستی در حالی که سه روز بعد در قبرستان خواهی بود». ما روزها را شمارش کردیم دقیقاً پس از سه روز از دنیا رفت و همان روز به خاک سپرده شد؛ آیا این کار امام هادی درست بود؟ چرا آن جوان را نبخشید؟ من به آن جوان حق نمی‌دهم ولی نباید امام هادی زندگی آن جوان را می‌گرفت مگر امامان بزرگوار نبودند؟ این کار امام هادی به آن جوان ظلم بود.
پاسخ اجمالی
گزارشی در برخی منابع روایی این‌گونه آمده است:
سعید بن سهیل بصرى گوید: جعفر بن قاسم هاشمى بصرى پیرو مذهب واقفیه بود، روزی همراه او در سامراء گردش می‌کردیم، ناگهان امام هادى(ع) از آن‌جا عبور کرد و هنگامى که چشمش به جعفر افتاد و به او فرمود: «تا کى در خواب غفلتی؟! آیا هنگامش نرسیده که بیدار شوی؟!». راوى گوید: جعفر به من گفت: فهمیدى مقصودش از این سخن چه بود؟ به خدا سوگند که چیزی به دلم افتاد (که گویا اتفاقی رخ خواهد داد)! پس از چند روز یکى از فرزندان خلیفه، هم ما و هم امام هادی(ع) را به ولیمه‌ای دعوت کرد و به آنجا رفتیم، همگان با دیدن امام و به احترام ایشان ساکت شدند، اما جوانی در مجلس بود که احترام حضرتشان را نگه نداشته و به بذله‌گویی و خنده مشغول بود. امام(ع) رو به او کرد و فرمود: «اکنون با تمام دهانت می‌خندی و از یاد خدا غافلی، با آنکه سه روز دیگر جایت در گورستان خواهد بود؟!» راوی ادامه می‌دهد: این می‌تواند یک معجزه باشد! ببینیم تا چه خواهد شد؟!
بعد از توبیخ امام، آن جوان ساکت شد و از رفتارش دست برداشت. ما هم غذا خوردیم و برگشتیم. فردای آن روز، جوان  بیمار شد و صبح روز سوم درگذشت و عصر همان روز به خاک سپرده شد.[1]
در توضیح این روایت و حل اشکال‌های مطرح شده، به چند نکته باید توجه داشت:
الف. این‌که امام هادی(ع) به آن جوان فرمود: «پس از سه روز از اهل قبرستان خواهی بود»،[2] نه به عنوان لعن یا نفرین آن جوان، بلکه خبر دادن به وقوع حادثه‌ای در آینده به واسطه علم غیب الهی بوده است که در واقع، بدون اطلاع دادن حضرت نیز قرار بود چنین حادثه‌ای رُخ دهد. به همین جهت، عالمان دینی این حدیث را در باب علم ائمه(ع) به آینده،[3] و دلایل امامت و معجزات امام،[4] آورده‌اند. در نتیجه، مباحثی مانند بخشیدن امام(ع) نسبت به آن جوان و... مجالی برای طرح نخواهند داشت.
در همین راستا و بر اساس آموزه‌های دینی، برای انسان‌ها یک اَجَل حتمی (مسمّی) وجود دارد و یک اجل غیر حتمی. در اجل قطعی، همان‌گونه که خدای متعال در قرآن فرموده: «هنگامی که اجل الهی فرا رسد، تأخیری نخواهد داشت»،[5] اما اجل غیر حتمی، تا حدودی متفاوت است و وابسته به تغییرات شرایط و حالات می‌باشد و قابلیت تغییر دارد. به عبارت دیگر؛ خدای متعال برای مرگ انسان‌ها همانند سایر پیشامدهای زندگی، یک قضای حتمی معیّن نموده که هیچ‌کس از آن تخطّی نمی‌نماید و یک قَدَر غیر حتمی قرار داده که قابل تغییر است. آنچه در لوح محفوظ نگاشته می‌شود و برای همگان حتمی است، قضای الهی است و آنچه در لوح محو و اثبات نگاشته می‌شود، قدر الهی است.[6]
با توجه به این مطلب؛ آنچه در این روایت به عنوان خبر دادن امام(ع) مطرح شده است می‌تواند إخبار و اطلاع پیشین از اجل قطعی یا همان قضای الهی که در لوح محفوظ ثبت گردیده، باشد و در نتیجه از ابتدا منوط به دعا یا نفرین آن‌حضرت نبوده و امری قطعی و قضائی حتمی از سوی خداوند متعال برای آن جوان به شمار می‌رود.
ب. بسیاری از عواقب و پیامدهای اعمال انسان به عنوان «عقوبت قهری» عمل وی شناخته شده و در زمره علل و معالیل تخلّف‌ناپذیر به شمار می‌روند؛ در نتیجه، وابسته به إعمال قدرت خارجی به حساب نمی‌آیند.[7]
توضیح آن‌که؛ تبعات و آثار مترتب بر یک عمل (حدّاقل) به چهار صورت قابل تصور است:
1. آن عمل، علت تامّه برای تحقق آن آثار باشد؛
2. آن عمل، علت ناقصه برای وقوع پیامدهای بعدی باشد؛
3. عمل مذکور، صرفاً مُعدّ و زمینه‌ساز برای ایجاد عواقب آن باشد؛
4. اعمال انسان هیچ ارتباطی با نتایج و پیامدهای آن نداشته و فقط در خارج به صورت پشت سر هم تحقق پذیرفته‌اند.
از این میان؛ فرض اول منتفی است؛ زیرا بر اساس ادله عقلی، چیزی مستقل و خارج از اراده و قدرت الهی محقق نمی‌گردد و همه چیز وابسته به خواست و إعمال قدرت او می‌باشد. از طرفی؛ فرض چهارم نیز بر اساس ادله نقلی متعدد که جریان امور عالم و اجرای اراده الهی در شئون جهان را به وسیله اسباب و مسبّبات عنوان نموده‌اند،[8] نفی می‌گردد.
به هر حال؛ اعمال انسان را چه به عنوان علت ناقصه برای عواقب مترتب بر آن لحاظ نماییم و چه به عنوان مُعدّ، در هر صورت باید گفت: نتایج اعمال بی ارتباط با خود اعمال نبوده و این‌گونه نیست که همواره آثار یک عمل را به علتی خارج از خود عمل نسبت دهیم. شاهد این گفتار نیز قضیه سعد بن معاذ[9] و فراگیر شدن قبر او از آتش است که با وجود این‌که پیامبر(ص) بر او نماز گزارده و با پای برهنه او را تشییع نمودند، به سبب عقوبت قهری اعمال و رفتار وی درباره خانواده خویش، دچار عذاب برزخی گردید و این‌گونه نبود که نماز پیامبر(ص) سبب برداشته شدن تمامی عقوبات مترتب بر اعمال و رفتار وی گردد.
نتیجه:
آنچه ضمن حدیث مذکور به عنوان پیامد عمل آن جوان مطرح شد، می‌تواند به عنوان عقوبت قهری و معلول رفتار خودش بوده و هیچ وابستگی به خبردادن امام هادی(ع) به این واقعیت نداشته تا آن‌را نوعی نفرین بدانیم که بهتر بود امام از آن صرف نظر می‌کرد.

[1]. طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 364، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1390ق؛ ابن حمزه طوسى، محمد بن على‏، الثاقب فی المناقب، ص 536، قم، انصاریان‏، چاپ سوم‏، 1419ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏4، ص 414 – 415، قم، علامه‏، چاپ اول‏، 1379ق.
[2]. «وَ أَنْتَ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ مِنْ أَهْلِ الْقُبُورِ»؛ إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 364.
[3]. بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج على البشر، ج ‏7، ص 456، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1413ق.
[4]. إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 364.
[5]. نوح، 4.
[6]. ر. ک: طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 9، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ «اجل مسمی و اجل معلق»، 60121؛ «مرگ و تأخیر آن»، 97.
[7]. ر. ک: حسینی همدانی، محمد حسین، انوار درخشان، ج 7، ص 506، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، 1404ق.
[8]. برای نمونه در روایتی چنین آمده است: «أَبَى اللهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ»؛ کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏1، ص 183، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[9]. ر. ک: فتال نیشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین‏، ج ‏2، ص 377 - 378، قم، رضی، چاپ اول‏، 1375ش.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا نفس و روح مبتلا به خواب یا مرگ مى‏شود؟
    19017 روح و نفس 1387/02/01
    از مسائلی که از گذشته تا به امروز برای انسان محل بحث و نزاع بود، مسئله روح و حقیقت آن است. آیا حقیقت انسان همین جسم مادی و ظاهری است؟ یا ورای آن چیز دیگری وجود دارد که خواص این جسم ظاهری را ندارد و جنبۀ قدسی دارد. ...
  • آیا پیامبر اسلام(ص) جهاد ابتدایی هم انجام دادند؟
    10858 جهاد 1395/04/09
    مسئله جهاد و نبردهای پیامبر اسلام(ص) در مقابل دشمنان اسلام، از مباحث بسیار مهم تاریخی و کلامی جامعه اسلامی است. در پاسخ به این‌ پرسش که آیا پیامبر اسلام جهاد ابتدایی داشته و یا تمام جنگ‌های میان اسلام و کفار و مشرکان جهاد تدافعی بوده، باید گفت که ...
  • مراد از «صحف الله» چیست؟ آیا فقط پنج پیامبر دارای صحف هستند یا خیر؟
    39586 حدیث 1393/07/20
    خداوند در قرآن چهار کتاب آسمانی به نام‌های قرآن(کتاب مسلمانان)، تورات(کتاب یهودیان)، انجیل(کتاب مسیحیان) و زبور(کتاب حضرت داود) نام می‌برد و در جایی دیگر، اشاره می‌کند که صحیفه‌هایی نیز بر حضرت ابراهیم و موسی(ع) نازل شده است. در روایات نیز به برخی از پیامبران دیگر و نزول کتاب ...
  • معنای «حضانت» چیست؟
    5342 حضانت 1396/11/25
    در بررسی لغوی، «حضانت» از ریشه «حضن» گرفته می‌شود، «حِضن» در لغت به «فاصله زیر بغل تا پهلو» گفته می‌شود و «احتضانک الشیء» به معنای چیزی را حمل کردن و یا در بغل گرفتن است، چنان‌که زن فرزندش را در بغل می‌گیرد و با یک سمت خود به ...
  • معنای «واویلا» و «واویلتا» که در عزاداری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد چیست؟
    12632 لغت شناسی 1395/08/02
    «واویلا»؛ صوت مرکب است و از قطعات (وا + ویل + ا) تشکیل شده است. این کلمه، کلمه افسوسی است برگرفته از زبان عربی که در نوحه و ماتم استعمال می‌کنند. لفظ «وا» حرف ندبه است و ندبه به معنای نوحه ماتم و «ویل» به معنای افسوس و ...
  • آیا حدیثی در مورد منفعت موسیقی موجود هست؟
    49196 Laws and Jurisprudence 1388/08/10
    ارباب لغت در تعریف موسیقی گفته اند: موسیقی مأخوذ ازMoosikaیونانی یاMusicaلاتینی است و ریشه آنMosaیاMisseمی باشد که نام یکی از«نه رب النوع»اساطیری یونان وحامی هنرهای زیبا است. در رسائل اخوان الصفا موسیقی به معنای غناء و موسیقار معادل مغنّی ...
  • تعطیل کردن کلاسهای درس، بدون دلیل منطقی، توسط اساتید و متصدیان دانشگاه چه حکمی دارد؟
    5655 رعایت مقررات و قوانین 1396/06/02
    تعطیل کردن موقت برخی کلاسها توسط نهادهای مسئول می‌تواند حسب مصالح و تحت شرایطی آزاد باشد و اساتید نیز در صورتی که امکان جبرانی وجود داشته و نیز بر خلاف قانون دانشگاه نباشد می‌توانند به چنین کاری اقدام نمایند. اما اگر این تعطیلی‌ها خارج از ضوابط و مقررات ...
  • چطور می‌شود که در قرآن تحریفی رخ نداده باشد در حالی که با عوض کردن مصوت‌ها در زبان عربی معنای جمله عوض می‌شود؟
    20770 علوم قرآنی 1387/09/10
    معانی گوناگونی برای تحریف گفته شده است. علمای اسلام بر عدم وقوع تحریف به نقیصه و زیاده آن در قرآن اتفاق نظر دارند. به این معنا که نه چیزی از قرآن کاسته شده و نه چیزی از خارج به آن اضافه شده که در قرآن اصلی نبوده ...
  • سرقت از حرز شکسته شده، چه حکمی دارد؟
    13133 Laws and Jurisprudence 1388/02/10
    از شرایط قطع ید برای سارق این امور است: 1. بلوغ، 2. عقل، 3. اختیار 4. عدم اضطرار، 5. سارق، هتک حرز کند چه تنها و چه مشترک. 6. کالا را از حرز خارج کند. 7. سارق پدر صاحب مال نباشد. 8. در خفا هتک حرز و سرقت ...

پربازدیدترین ها