لطفا صبرکنید
بازدید
9994
9994
آخرین بروزرسانی:
1397/04/02
کد سایت
fa86753
کد بایگانی
104256
نمایه
معرفت امام عصر و هشدار درباره عدم معرفت او
طبقه بندی موضوعی
حدیث|امام شناسی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا اگر فردی امام زمان خود را نشناسد و بمیرد، مرگ او مانند مرگ مردم زمان جاهلیت خواهد بود؟
پرسش
احادیث زیر در چه منابعی آمدهاند:
1. «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة»؛
2. «من مات و لیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة»؛
3. «من مات بلا امام مات میتة جاهلیة»؛
پاسخ اجمالی
در ارتباط با موضوع پرسش باید گفت؛ روایاتی پیرامون ضرورت شناخت امام در منابع روایی فریقین نقل شده است؛[1] و به عبارتی مورد پذیرش تمام مسلمانان بوده[2] و از چنان تواتری برخوردار است که در اصل آن نمیتوان تردید کرد، با این توضیح که شیعیان آنرا به ضرورت بیعت با امام معصوم(ع) دانسته، اما برخی از اهلسنت، دایره آنرا گسترش داده و این روایات را شامل افراد غیر معصوم نیز میدانند.
برخی از این روایات عبارتاند از:
1. «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»؛[3] هر کس امام زمانش را نشناسد و در همان حال بمیرد، به مرگ جاهلى مرده است.
2. «مَن ماتَ و لَیسَ فى عُنُقِهِ بَیعَةٌ، ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً»؛[4] کسى که بمیرد و در گردن او بیعتى نباشد، به مرگ جاهلى مرده است.
در این حدیث که از طریق اهلسنت از عبدالله بن عمر نقل شده، لفظ «امام» وجود ندارد. اما در منابع شیعه، همین عبارت، با لفظ «امام» نقل شده است.[5]
3. «مَن مات بِغَیرِ إمامٍ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّة»؛[6] هر کس بدون داشتن امام بمیرد، به مرگ جاهلى مرده است.
برخی از این روایات عبارتاند از:
1. «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»؛[3] هر کس امام زمانش را نشناسد و در همان حال بمیرد، به مرگ جاهلى مرده است.
2. «مَن ماتَ و لَیسَ فى عُنُقِهِ بَیعَةٌ، ماتَ میتَةً جاهِلِیَّةً»؛[4] کسى که بمیرد و در گردن او بیعتى نباشد، به مرگ جاهلى مرده است.
در این حدیث که از طریق اهلسنت از عبدالله بن عمر نقل شده، لفظ «امام» وجود ندارد. اما در منابع شیعه، همین عبارت، با لفظ «امام» نقل شده است.[5]
3. «مَن مات بِغَیرِ إمامٍ ماتَ میتَةً جاهِلِیَّة»؛[6] هر کس بدون داشتن امام بمیرد، به مرگ جاهلى مرده است.
[1]. ر. ک: شوشتری، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 2، ص 306 – 309، قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ اوّل، 1409ق.
[2]. موسوی شفتی، سید اسد الله، الامامة، ص 26، اصفهان، مکتبة حجة الاسلام الشفتی، 1411ق.
[3]. این حدیث به نقل از پیامبر اکرم(ص) در بیشتر منابع کهن شیعی آمده است؛ مانند: صدوق، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 409، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1395ق؛ مفید، محمد بن محمد، الفصول المختارة، ص 325، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبیطالب(ع)، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. ابن بطریق، یحیى بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 319، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق؛ ابن عطیه، جمیل حمود، أبهى المراد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، ج 1، ص 133، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ اول، 1423ق؛ ابن قانع بغدادى، عبد الباقى، معجم الصحابة، ج 8، ص 2963، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1424ق؛ ابن کثیر دمشقى، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، ج 2، ص 302، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1419ق.
[5]. الفصول المختارة، ص 245؛ کراجکى، محمد بن على، کنز الفوائد، ج 1، ص 328، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410ق؛ ابن طاووس، على بن موسى، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج 1، ص 210، قم، خیام، چاپ اول، 1400ق.
[6]. عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 2، ص 303، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة، ص 194، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق؛ ابن طاووس، على بن موسى، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، ص 327، قم، مؤسسة صاحب الأمر، چاپ اول، 1416ق.
نظرات