جستجوی پیشرفته
بازدید
6709
آخرین بروزرسانی: 1398/01/31
خلاصه پرسش
چرا نمی‌توان گفت که اشیا خود بخود بوجود آمده‌اند؟
پرسش
شبهه خود بخود بوجود آمدن اشیاء: به واسطه این شبهه برهان نظم، برهان امکان و وجوب - و شاید همه براهین عقلی دیگر- خدشه‌دار می‌شود و اثبات وجود صانع نمی‌کند. تقریر برهان امکان: برخی توضیح متفاوتی از برهان امکان ارائه داده‌اند که چنین است: «وجود خارجی یا واجب الوجود بالذات است، فهو المطلوب. یا ماهیتی ممکن الوجود است که با فرض وجود خارجى آن یقیناً واجب الوجود است؛ زیرا هر چیزى تا واجب نشود موجود نمی‌شود. وجوب آن بالغیر است (اگر بالذات باشد خلاف فرض است)، پس علت می‌خواهد. علتش وجوب بالغیر یا بالذات دارد که اگر بالغیر باشد بالاخره به یک وجوب ذاتى برمی‌گردد: لاستحالة الدور و التسلسل؛ زیرا ممکن الوجود، اگر موجود باشد، ضرورتاً معدوم نیست: لاستحالة اجتماع النقیضین. و آنچه ضرورتاً معدوم نیست، ضرورتاً موجود است». اشکال: شما فرمودید شیء دو حالت بیشتر ندارد: یا وجودش بالذات است، یا بالغیر و اگر بالذات باشد پس همیشه وجود داشته؛ چون وجود برایش «بالذات» ضروری بوده و کسی وجود را به او نداده است. من می‌گویم از کجا می‌گویید خود بخود به وجود نیامده باشد؟ یعنی زمانی معدوم بوده، سپس خود بخود بود شده. در اینحالت نه دیگری به او وجود داده، و نه خودش بالذات وجود داشته، بلکه شق سومی است و آن: خود بخود به وجود آمدن است؛ یعنی نه ممکن الوجود است و نه واجب الوجود.
پاسخ اجمالی
در پاسخ ابتدا باید به تبیین موضوع پرداخت تا در نهایت، امکان‌ناپذیر بودن وجود خودبخودی، روشن گردد.
وجود در هر شیئی یا معلول است یا نیست. اگر وجودی علت نداشت، آن‌را «واجب الوجود بالذات»، یا «واجب بنفسه» و یا همان «وجود خود بخودی» می‌نامیم؛ البته نه به این معنا که ابتدا ذات آن وجود داشته و این ذات اقتضای وجود خود را نموده باشد؛ زیرا این فرض، منجر به «دَور» می‌شود، بلکه به این معنا که خودش به خودی خود همواره موجود بوده و در وجود داشتنش، نیازمند چیزی (از درون یا بیرون) نیست. پس واجب الوجود، یعنی چیزی که وجودش محتاج غیر نبوده و همواره، ضرورت وجود داشتن را به همراه دارد. از چنین وجوبی به وجوب بالذات یا بنفسه یا خود بخودی تعبیر می‌شود.
اما اگر وجود در یک شیء، معلول بود، در این‌صورت نیازمند علت است. به این شیء که وجودش محتاج علت است، «واجب بالغیر» یا «ممکن بالذات» گفته می‌شود. حال اگر علت وجود شیء، بیرون از شیء لحاظ شود و سلسله علت‌ها را به واجب الوجود منتهی ننماییم، در این صورت به «تسلسل» می‌انجامد. اگر هم علت وجود یافتن شیء را درون خود شیء لحاظ کنیم، در این‌صورت به «دَور» می‌انجامد و باید شیء، پیش از وجود یافتن، موجود باشد.
پس ملاک واجب یا غیر واجب بودن شیء، احتیاج یا عدم احتیاج آن شیء در وجود داشتن است، اگر در وجود داشتن محتاج بود، در این‌صورت واجب الوجود بالذات نیست و اگر احتیاجی در آن راه نداشت، آن‌را واجب بالذات می‌نامیم.
با توجه به این موضوع، آنچه در پرسش بدان اشاره شده، با چند نقد جدی روبرو خواهد شد که در ادامه به آنها اشاره می‌نماییم:
1. عبارت «خود بخودی» مرادف با «بنفسه» یا «بذاته» بوده، و اگر موجودی به خودی خود، موجود باشد، آن‌را واجب الوجود می‌نامیم. در حقیقت «خود بخود»، یعنی بدون علت یا دلیل و هنگامی که وجودی خود بخودی باشد، آن‌را در اصطلاح فلسفی واجب الوجود بالذات می‌خوانیم.
2. معلول بدون علت محال است؛ زیرا معلول یعنی چیزی که دارای علت است و نمی‌شود چیزی هم دارای علت باشد(یعنی معلول باشد) و هم دارای علت نباشد(استحاله اجتماع نقیضین). یکی از اشکالات فرض مذکور این است که وجود شیءِ غیر واجب بالذات را معلول لحاظ کرده است: «زمانی معدوم بوده سپس خود بخود بود شده»، در عین حال منکر هر نوع علتی در خارج یا در ذات شیء می‌باشد. چنین فرضی صحیح نبوده و به اجتماع نقیضین منتهی می‌گردد.
3. ارتفاع نقیضین محال است؛ به این معنا که نمی‌شود شیئی خارج از یک شیء و نقیضش فرض شود. اشکالی که در یکی از فروض سؤال به وجود می‌آید؛ این است که این امر سبب ارتفاع نقیضین می‌گردد.
توضیح آن‌که اگر بگوییم «وجود غیر واجب» در عین آن‌که معلول است، علت آن نه ذات شیء است و نه غیر آن شیء(یعنی نه واجب بالذات است و نه بالغیر)، در این‌صورت باید قائل شویم، علتی برای شیء خارج از نقیضین تحقق یافته و این فرض محال است؛ زیرا نقیضین یعنی دو چیزی که نه با هم جمع می‌شوند و نه خارج از آنها چیزی قابل فرض است.
خلاصه آن‌که در «وجود خود بخودی»، چند فرض متصور است:
الف) این وجود خود بخودی، غیر معلول و واجب بالذات باشد(مطلوب).
ب) وجود خود بخودی، معلول یا غیر واجب بالذات باشد. این فرض نیز به چند صورت قابل تصور است:
1. وجود خود بخودی، معلول بدون علت باشد(اجتماع نقیضین).
2. وجود خود بخودی، معلول ذات خود باشد(دور).
3. وجود خود بخودی، معلول غیر باشد. این حالت نیز به چند فرض منتهی می‌گردد:
3- 1. وجود خود بخودی، معلول غیر بوده و سلسله علل به واجب بالذات منتهی گردد(مطلوب).
3- 2. وجود خود بخودی، معلول غیر بوده، اما سلسله علل به واجب بالذات منتهی نگردد(تسلسل).
3- 3. وجود خود بخودی، معلول غیر بوده، اما این غیر خارج از ذات شیء و سلسله علل تحقق یابد(ارتفاع نقیضین).
با نگاهی به فروض مذکور دانسته می‌شود که وجود خود بخودی یا واجب بالذات است، یا منتهی به آن و با اندکی دقّت درخواهیم یافت که سایر فروض به لحاظ عقلی ممتنع می‌باشند.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • امیدبخش‌ترین آیه قرآن کدام است؟
    19920 تفسیر 1393/12/26
    قرآن کریم سرشار از آیات مژده و امید است. اما در این‌که کدام‌یک از آیاتش امید بیشتری به مؤمنان می‌دهد، سخن پیشوایان دین در این زمینه متفاوت است که شاید این تفاوت، ناظر به جنبه‌های مختلف امیدبخشی‌ باشد: ۱. ابوحمزه ثمالی می‌گوید؛ از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) ...
  • انصار چه کسانی بودند؟
    38930 تاريخ بزرگان 1388/12/03
    "انصار" جمع ناصر، از ریشه "نصر" به معنای یاوران است. در صدر اسلام به ساکنانمسلمانمدینهو اطرافآن، به ویژه افراد دو قبیلهاوسوخزرج،انصار گفته می‌شد؛ چرا که آنان به یاریپیامبر اسلام (ص)ومسلمانان مهاجر مکیو نقاط دیگر پرداختهبودند و در نشر ...
  • منظور از مباحات عامه، اباحه تملک و اباحه انتفاع چیست؟
    19535 General Terms 1393/04/17
    مباح بودن به معنای حلال بودن است. اموالى که متعلق حق هیچ‌کس نیست، در فقه از آنها با عنوان «مباحات عامّه» یا «مشترکات و منافع عامّه» تعبیر شده است. چیزهایى که شارع آنها را براى همه مشترک یا مباح قرار داده است، دو قسم است: 1. ...
  • هجوم‌آورندگان به خانه حضرت فاطمه(س) چند نفر بودند و چه افراد سرشناسی در میان آنان حضور داشتند؟
    31035 تاریخ 1394/07/14
    بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع حدیثی و تاریخی؛ به صورت پراکنده در نقل‌های مختلفی که درباره این بی‌حرمتی نقل شده است، نام تعدادی از افراد که به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم آورده، یا دستور هجوم دادند وجود دارد. البته مشخص نیست که تعداد دقیق آنان چند نفر ...
  • گزارش‌های تاریخی موجود پیرامون شخصیت حر بن یزید ریاحی که در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را ارائه کنید؟
    33792 تاريخ بزرگان 1394/07/21
    یکی از افرادی که نامش در میان شهدای کربلا و یاران امام حسین(ع) جاودانه ماند، و مُهر شهادت وی در درگاه الهی ثبت شد، «حُرّ بن یزید ریاحی» است.نسب حر بن یزیدنسب حر را چنین ذکر کرده‌اند: «حر بن یزید بن ناجیة بن قَعنَب،
  • حدیث حارث همدانی در مورد حاضر شدن امام علی(ع) بر بالین محتضر را چگونه ارزیابی می¬کنید؟
    26219 درایه الحدیث 1392/04/27
    حاضر شدن پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) از جمله حضرت علی(ع)، هنگام مرگ، نزد تمامی انسان‌ها حتی کسانی که بر دین‌های دیگر می‌باشند از اموری است که اخبار مستفیضه بر آن دلالت دارد.[1] البته در نحوه و چگونگی این حضور سخنانی بیان شده است ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    23986 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • فرق بین «صراحت» و «ظهور» چیست؟
    15284 مبانی فقهی و اصولی 1390/12/22
    دلالت یک عبارت بر مقصود گوینده، گاهی آن قدر صریح است که احتمال خلاف در آن منتفی است. در این جا می گویند عبارت نص و صریح است، اما گاهی دلالت یک عبارت بر قصد گوینده صریح نیست، بلکه معانی متعدد از آن محتمل است، ولی در ...
  • آیا کلمه «حضرت» در روایات نیز به کار برده شده است؟
    14525 لغت شناسی 1394/01/22
    کلمه «حضرت» در لغت به معنای «حضور» و «نزد» می‌باشد.[1] این کلمه در عربی به صورت «حضرة» نوشته می‌شود. مثلاً وقتی می‌گوییم: «حضرت امام صادق(ع)» در روایات نیز به کار برده شده است که فارسی زبانان به عنوان احترام و ادب قبل از اسامی ...
  • افطاری دادن در کدام روز برابر مهمان کردن صد هزار پیامبر، امام و شهید است؟
    23611 حدیث 1392/10/28
    اطعام نمودن و غذا دادن به برادران دینی از کارهایی است که در اسلام مورد تأکید قرار گرفته و برای آن اجر و پاداش فراوانی قرار داده شده است. اما متن موجود در پرسش، تلفیق و خلط دو روایتی است که هر کدام دارای خاستگاه مخصوص به خود ...

پربازدیدترین ها