لطفا صبرکنید
5020
- اشتراک گذاری
بر اساس آیات قرآن کریم، دلیل اختلاف انسانها، جهل و نادانی، انحراف از فطرت اولیه، تبعیت از هوا و هوس و طغیان و سرکشی است. از سوی دیگر یکی از دلایل و حکمتهای بعثت انبیا(ع)، برداشتن اختلاف میان مردم و دعوت به اتحاد و یگانگی است.[1]
بنابراین، اگر تمام پیامبران(ع) در یک عصر زندگی میکردند، و در یک مکان جمع میشدند با هم اختلاف نداشتند؛ زیرا اولاً: عوامل اختلاف؛ یعنی جهل، انحراف از فطرت، هوا و هوس و طغیان در آنها وجود ندارد.[2] ثانیاً: آنها نه تنها اختلافی با هم نمیداشتند، بلکه هدف از بعثت آنان، رفع اختلاف میان مردم بوده و به همین دلیل آنان همواره منادی وحدت و یگانگی بودند.
به بیان دیگر، با توجه به آنکه تمام پیامبران از جانب خدا مأموریت داشتند و علیرغم برخی تفاوتها در ابلاغ پیام که به دلیل تفاوت مخاطبان و شرایط پیرامونی بود، در اصول هیچ اختلافی نداشتند، و حتی اگر یکی از اولیای الهی برخی رفتارهای ولی دیگر را درک نمیکرد، با روشن شدن حقیقت تسلیم میشد، چنانچه در جریان موسی و خضر(ع) اتفاق افتاد.[3]
امام خمینی(ره) در اینباره میگوید: «ریشه تمام اختلافاتى که فاقد هدف مشخص و مقدسى باشد، به حب دنیا برمیگردد. و اگر در میان شما هم چنین اختلافاتى وجود دارد، براى آن است که حب دنیا را از دل بیرون نکردهاید. و از آنجا که منافع دنیا محدود میباشد، هر یک براى به دست آوردن آن با دیگرى به رقابت برمیخیزد. شما خواهان فلان مقامید، دیگرى نیز همان مقام را میخواهد، قهراً منجر به حسادت و برخورد میگردد. لیکن مردان خدا، که حب دنیا را از دل بیرون کردهاند، هدفى جز خدا ندارند، هیچگاه با هم برخورد نداشته، چنین مصایب و مفاسدى به بار نمیآورند. اگر تمام پیامبران الهى امروز در یک شهر گرد آیند، هرگز با هم دوییت و اختلاف نخواهند داشت؛ زیرا هدف و مقصد یکى است؛ دلها همه متوجه به حق تعالى بوده، از حب دنیا خالى است».[4]
از اینرو است که قرآن به افراد باایمان توصیه میکند که اعتقادشان این باشد: «مادر میان هیچیک از پیامبران او، فرق نمیگذاریم(و به همه ایمان داریم)».[5]
[1]. «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»؛ مردم یک امّت بودند، پس خدا پیامبران بشارتدهنده و ترساننده را بفرستاد، و بر آنها کتاب بر حق نازل کرد تا آن کتاب در آنچه مردم اختلاف دارند میانشان حکم کند، ولى جز کسانى که کتاب بر آنها نازل شده و حجّتها آشکار گشته بود از روى حسدى که نسبت به هم مى ورزیدند در آن اختلاف نکردند. و خدا مؤمنان را به اراده خود در آن حقیقتى که اختلاف مىکردند راه نمود، که خدا هر کس را که بخواهد به راه راست هدایت مىکند. بقره، 213.
[2]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 94 – 99، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[3]. ر. ک: «تعلّم موسى از خضر»، 151.
[4]. امام خمینی، جهاد اکبر، ص 30.
[5]. «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ». بقره، 285.