
لطفا صبرکنید
18200
- اشتراک گذاری
به اعتقاد شیعیان، پیامبران الهی و جانشینان آنان باید معصوم از خطا و لغزش باشند، تا در پیشبرد اهداف و رهبری مردم موفق باشند، در کتابهای کلامی معنای عصمت، و شرایط آن به صورت مشروح تبیین شده است و با احاطه بر معنای عصمت شبهات احتمالی، نظیر آنچه در سؤال آمده است برطرف میشود.
متکلمان مسلمان به طور خلاصه موضوع عصمت را در سه مرحله مورد بحث قرار دادهاند:
عصمت در پذیرش وحی، تبلیغ و رساندن وحی، مصون بودن از معصیت و گناه، یعنى هرچه مخالف با مقام عبودیّت و منافى احترام و موجب هتک مقام مولا است نباید از معصوم سر بزند، چه راجع به گفتار باشد یا راجع به افعال و این سه مرحله را میتوان در یک جمله خلاصه کرد و آن وجود امری است از جانب خدا در انسان معصوم، که او را از خطا و گناه مصون دارد.
با توجه به معنایی که برای عصمت بیان شده است، اموری که در کودکی از امام حسن و امام حسین(ع) در بول کردن در دامان پیامبر(ص) انجام گرفته و یا دنبال پرنده دویدن امام صادق(ع) از اموری نیست که به مقام عصمت خدشهای وارد کند؛ زیرا امامان معصوم(ع) در جنبۀ بشری مانند انسانهای دیگر هستند، و ادرار کردن غیر اختیاری در کودک، از امور طبیعی و لازم برای انسان است، و ربطی به مقام عصمت ندارد، و در مورد دوم باز داشتن از آزار پرنده در مورد امام صادق(ع) توسط پدر یا پدر بزرگ ایشان، نیز جنبۀ توبیخی نداشت؛ زیرا این امور از لوازم کودکی است.
همچنین آثار فضل و بزرگی در کودکی اهلبیت(ع) نیز با مسائل ذکر شده، تضادی ندارد؛ زیرا در روایات متعدد آمده است که رسول خدا(ص) در کودکی با حسن و حسین(ع) بازی میکرد، و این لازمۀ طبیعی رشد هر کودکی است و در این زمینه فرقی بین معصومان با دیگران نیست؛ اما بازی آنان به گونهای نبود که از جلالت و بزرگی آنان بکاهد، و آنان را در نگاه مردم کوچک نماید.
افعال کودکانه معصومان(ع) با مقام عصمت آنان منافات ندارد، و این امر لازمۀ رشد و نمو هر انسانی است. در کتابهای اعتقادی به صورت مفصل مقصود از عصمت و محدودۀ آن بیان شده است که خلاصۀ آن چنین است:
عصمت انبیا و اوصیاء(ع) در سه مرحله است:
- در موضوع پذیرش وحی، یعنى قلب پیامبر باید طورى باشد که در حال نزول وحى خطا نکند و وحى را همانطور که وارد است به خود بگیرد، و در پذیرش کم و زیاد ننماید.
- موضوع تبلیغ و رساندن وحى است؛ یعنى پیامبر همانطور که وحى را گرفته باید برساند، در رساندن نباید دچار خطا و اشتباه گردد؛ نباید وحى را فراموش کند یا در رساندن آن کم و زیاد نموده؛ و به صورت غیر واقع آنرا تبلیغ نماید.
- موضوع معصیت و گناه است؛ یعنى هرچه مخالف با مقام عبودیّت و بندگی و منافى احترام و موجب هتک مقام مولا است نباید از او سر بزند، چه راجع به گفتار باشد یا راجع به افعال، و به طور کلّى این سه مرحله را میتوان در یک جمله اختصار نمود و آن وجود امری است از جانب خدا در انسان معصوم که او را از خطا و گناه مصون دارد.
و اما خطا در غیر این سه موضوع، مثل خطا در امور خارجیّه نظیر اشتباهاتی که انسان در حواسّ خود میکند یا در ادراکات امور اعتباریّه و مانند خطا در امور تکوینیّه از نفع و ضرر و صلاح و فساد از محلّ نزاع و مورد گفتوگوى شیعه و سنى خارج است.[1]
با توجه به معنای عصمت، ادرار کردن در کودکی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به مقام آنان ضرری نمیرساند؛ زیرا این امور از لوازم رشد و خلقت انسان است، و رسول خدا(ص) از اینکه کودک را به این جهت مورد آزار قرار دهند نهی کرده است. در روایت ادرار کردن امام حسین(ع) چنین آمده است:
امّ فضل میگوید: روزى رسول خدا(ص) فرزندش حسین(ع) را که طفلى شیرخوار بود، از من گرفت و در آغوش کشید. کودک روى لباس پیامبر(ص) ادرار کرد. من او را به تندى از پیامبر(ص) گرفتم، به گونهاى که کودک گریه کرد. پیامبر(ص) فرمود: آرام باش اى امّ فضل! آب، این آلودگى را پاک میکند؛ اما چه چیزى این کدورت را از دل حسین(ع) میزداید؟![2]
نکتهای که در روایت به آن توجه شده، جنبۀ عاطفی و ارزش شخصیت کودک است که صدمه نبیند و ادرار کردن کودک امر طبیعی دانسته شد که با مقداری آب برطرف میشود و شاید پیامبر(ص) میخواست از اینراه، عشق و علاقۀ شدید خود به نوادگانش را به مسلمانان ابراز کند.
در مورد نهی امام صادق(ع) توسط امام باقر(ع) یا امام سجاد(ع) از پراندن پرستو نیز نهی توبیخی نبوده است.
جمیل بن دراج میگوید: از امام صادق(ع) از کشتن یا آزار رساندن پرستو در حرم خدا سؤال کردم؟ حضرت پاسخ داد: آنان را نکشید! من با پدر بزرگم امام سجاد(ع) بودم که ایشان مرا دید که پرندگان را اذیت میکنم! به من فرمود: پسرم آنها را نکش و اذیت نکن؛ زیرا آنان به چیزی آسیب نمیرسانند.[3]
روایت بیش از این دلالت ندارد که آزار امام صادق(ع) در کودکی، دویدن دنبال پرندگان بود که از این کار منع شده بود.
این روایت و امثال آن در مقام احکام کشتن و آزار رساندن حیوانات غیر موذی در حرم مکه است که فقیهان احکام فقهی را از آن استفاده کردهاند.[4]
[1]. ر. ک: حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسی، ج 1، ص 10، مشهد، علامۀ طباطبائی، 1426ق.
[2]. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج 2، ص 557، قم، مؤسسة آل البیت، 1408ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 224، ح 3، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365ش.
[4]. برای اطلاع بیشتر از معنای عصمت و مسائل مرتبط با آن، ر. ک:
سؤال 258 (سایت: 2088) نمایۀ ضرورت عصمت و راه های تشخیص آن در امام.