لطفا صبرکنید
بازدید
9345
9345
آخرین بروزرسانی:
1397/08/06
کد سایت
fa39905
کد بایگانی
48696
نمایه
ملاصدرا و انسان مثال الهی
طبقه بندی موضوعی
انسان شناسی|انسان شناسی
اصطلاحات
ملا صدرا ، صدر المتألهین
گروه بندی اصطلاحات
شخصیتها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
منظور ملاصدرا از اینکه میگوید انسان مثال الهی است چیست؟
پرسش
منظور ملاصدرا از اینکه میگوید انسان مثال الهی است چیست؟
پاسخ اجمالی
حکیمان بر این باورند که بین مثل و مثال تفاوت وجود دارد و در بیان فرق این دو میگویند: مثل شىء آن است که با او در تمام ماهیّت، موافق و متحد باشد و اختلاف تنها در عوارض شخصی و فردی باشد؛ مانند زید که مثل عمرو در ماهیّت انسانیت است و تفاوت آن دو در عوارض فردی و خارج از ماهیت است؛ به همین جهت خداوند هیچ مثل و مانند ندارد: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ».[1]
امّا مثال، نمونه و نشانه چیزی را گویند که با او در بعضى از جهات موافق است، نه در ماهیّت. البته مثال چند نوع است: گاهى بین مثال و شىء ترتب وجود ندارد و در طول هم نیستند، چنانکه زید در دلیرى مثال شیر است، اما بین وجود زید و وجود شیر ترتب وجود ندارد. گاهی بین مثال و شىء ترتب وجود دارد؛ یعنی مثال ظلّ و سایه شىء است که به حسب وجود در طول آن قرار مىگیرد و قائم به او است؛ چنانکه وقتی میگوییم موجود پایین(دانى) مثال برای موجود عالى است، اینگونه است که دانی قائم به عالی است.[2]
حال بر اساس اینکه انسان قابلیت مظهریت تام خداوند را دارد و انسان کامل بالفعل، بالاترین مظهر خداوند است و به تعبیر قرآن کریم انسان خلیفه خداوند است،[3] میتوان گفت انسان مثال خداوند نیز هست.
امّا مثال، نمونه و نشانه چیزی را گویند که با او در بعضى از جهات موافق است، نه در ماهیّت. البته مثال چند نوع است: گاهى بین مثال و شىء ترتب وجود ندارد و در طول هم نیستند، چنانکه زید در دلیرى مثال شیر است، اما بین وجود زید و وجود شیر ترتب وجود ندارد. گاهی بین مثال و شىء ترتب وجود دارد؛ یعنی مثال ظلّ و سایه شىء است که به حسب وجود در طول آن قرار مىگیرد و قائم به او است؛ چنانکه وقتی میگوییم موجود پایین(دانى) مثال برای موجود عالى است، اینگونه است که دانی قائم به عالی است.[2]
حال بر اساس اینکه انسان قابلیت مظهریت تام خداوند را دارد و انسان کامل بالفعل، بالاترین مظهر خداوند است و به تعبیر قرآن کریم انسان خلیفه خداوند است،[3] میتوان گفت انسان مثال خداوند نیز هست.
[1]. شوری، 11.
[2]. ر. ک: حسن زاده آملى، حسن دروس معرفت نفس، ص 403، الف لام میم، قم، چاپ سوم، 1385ش.
[3]. برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: پاسخ 2058(انسان و مقام خلیفة اللهی).
نظرات