لطفا صبرکنید
بازدید
7478
7478
آخرین بروزرسانی:
1397/12/03
کد سایت
fa94388
کد بایگانی
110880
نمایه
معنای الذکر خبر الذکر
طبقه بندی موضوعی
عرفان و اخلاق |Theoretical|عرفان و فلسفه
اصطلاحات
ذکر
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
جمله «الذکر خبر الذکر» که در سخن عارفان آمده معنایش چیست؟ و آیا برگرفته از آیات و روایات است؟
پرسش
معنای جمله «الذکر خبر الذکر» چیست؟
پاسخ اجمالی
عبارت « الذکر خبر الذکر» به برخی از عارفان نسبت داده میشود،[1] معنایش آن است که یاد خدا حالتی دوجانبه دارد.[2] به عبارتی:
الف) هرگاه ما از خدا یاد کنیم، او نیز از ما یاد خواهد کرد و هرگاه او را فراموش کنیم، او نیز با ما به گونهای رفتار خواهد کرد که گویا فراموشمان کرده است.
ب) در طرف مقابل، هرگاه ما یادی از خدا میکنیم، این خود نشانهای از آن است که خدا نیز به یاد ما بوده است که این توفیق را به ما داده است و هرگاه از یاد خدا دور شده و احساس وحشت و تنهایی کنیم، این نشانی از آن است که محبت خدا نیز از ما دور شده و توفیق به یاد او بودنش را از ما سلب کرده است.
در این زمینه باید گفت؛ عین عبارت موجود در پرسش را در روایات نیافتیم؛ اما این عقیده برگرفته از آیات و روایات است:
در فرازهای زیبای قرآن میبینیم:
1. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُم ..»؛[3] پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم.
2. «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُم»؛[4] خدا را فراموش کردند و خدا آنها را فراموش کرده است.
3. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛[5] مرا به دعا یاد کنید، تا شما را به اجابت یاد کنم.
4. «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛[6] مرا به مجاهدت یاد کنید، تا شما را به هدایت یاد کنم.
5. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»؛[7] مرا به شکر یاد کنید تا شما را به زیادى نعمت یاد کنم.
و در سخن شیوای امام علی(ع) مشاهده میکنیم:
6. «إِذَا رَأَیْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یُؤْنِسُکَ بِذِکْرِهِ فَقَدْ أَحَبَّک»؛[8] هرگاه ببینی که خداوند تو را با یاد خودش مأنوس ساخته، پس این نشانهای است که تو را دوست دارد.
7. « إِذَا رَأَیْتَ اللَّهَ یُؤْنِسُکَ بِخَلْقِهِ وَ یُوحِشُکَ مِنْ ذِکْرِهِ فَقَدْ أَبْغَضَک»؛[9] هرگاه ببینى که خداوند تو را تنها با آفریدگانش مأنوس ساخته و وضعیتی به وجود آورده که از یاد خودش بگریزی، پس این نشانهای است که خدا از تو خشمگین است.
پس نتیجه میگیریم که «الذکر خبر الذکر»: به یاد خدا بودن نشانی از آن است که خدا نیز به یاد ما بوده است.
الف) هرگاه ما از خدا یاد کنیم، او نیز از ما یاد خواهد کرد و هرگاه او را فراموش کنیم، او نیز با ما به گونهای رفتار خواهد کرد که گویا فراموشمان کرده است.
ب) در طرف مقابل، هرگاه ما یادی از خدا میکنیم، این خود نشانهای از آن است که خدا نیز به یاد ما بوده است که این توفیق را به ما داده است و هرگاه از یاد خدا دور شده و احساس وحشت و تنهایی کنیم، این نشانی از آن است که محبت خدا نیز از ما دور شده و توفیق به یاد او بودنش را از ما سلب کرده است.
در این زمینه باید گفت؛ عین عبارت موجود در پرسش را در روایات نیافتیم؛ اما این عقیده برگرفته از آیات و روایات است:
در فرازهای زیبای قرآن میبینیم:
1. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُم ..»؛[3] پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم.
2. «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُم»؛[4] خدا را فراموش کردند و خدا آنها را فراموش کرده است.
3. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»؛[5] مرا به دعا یاد کنید، تا شما را به اجابت یاد کنم.
4. «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛[6] مرا به مجاهدت یاد کنید، تا شما را به هدایت یاد کنم.
5. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»؛[7] مرا به شکر یاد کنید تا شما را به زیادى نعمت یاد کنم.
و در سخن شیوای امام علی(ع) مشاهده میکنیم:
6. «إِذَا رَأَیْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یُؤْنِسُکَ بِذِکْرِهِ فَقَدْ أَحَبَّک»؛[8] هرگاه ببینی که خداوند تو را با یاد خودش مأنوس ساخته، پس این نشانهای است که تو را دوست دارد.
7. « إِذَا رَأَیْتَ اللَّهَ یُؤْنِسُکَ بِخَلْقِهِ وَ یُوحِشُکَ مِنْ ذِکْرِهِ فَقَدْ أَبْغَضَک»؛[9] هرگاه ببینى که خداوند تو را تنها با آفریدگانش مأنوس ساخته و وضعیتی به وجود آورده که از یاد خودش بگریزی، پس این نشانهای است که خدا از تو خشمگین است.
پس نتیجه میگیریم که «الذکر خبر الذکر»: به یاد خدا بودن نشانی از آن است که خدا نیز به یاد ما بوده است.
[1]. عین القضات همدانى، شرح کلمات بابا طاهر العریان، محقق، مصحح، عاصم ابراهیم الکیالى الحسینى الشاذلى الدرقاوى، ص 81، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 2007م.
[3]. بقره 152.
[4]. توبه 67.
[5]. غافر 60.
[6]. عنکبوت 69.
[7]. ابراهیم 7.
[8]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 188، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
[9]. همان، ص 318.
نظرات