لطفا صبرکنید
9957
- اشتراک گذاری
همان گونه که می دانید، عالم، عالم اسباب و مسبّبات است؛ یعنی هر سببی از مسبّب خود پیروی می کند؛ مانند قانون ریاضی که مثلاً نتیجه دو ضرب در دو، به طور اتوماتیک می شود چهار، و این قانون تخلف ناپذیر است، در نتیجه اعمال خلاف شرع و اخلاق انسان ها به طور اتوماتیک آثار منفی در زندگی و اخلاق او را به دنبال دارد. ولی این قوانین سطوح مختلفی دارند، بدون این که همدیگر را نقض کنند، هر قانون برتر بر قانون ما قبل خود حاکم است. بنابراین قانون مغفرت و توبه یا قانون محبت و عشق، اگر در جایی محقق شود، بسیاری از حساب و کتاب های قبلی را تحت الشعاع قرار خواهد داد، بدون این که حقانیت قانون قبلی را نقض کند، آن را دچار دگرگونی خواهد کرد. همچنان که خود خداوند به همین اصل اشاره دارد، وقتی که می فرماید رحمت من بر غضب من پیشی گرفته است. بنابراین آمرزش و مغفرت خداوند تابع قواعد برتری است که به رحمت خدا باز می گردد.
همان گونه که می دانید، عالم، عالم اسباب و مسبّبات است؛ یعنی هر سببی از مسبّب خود پیروی می کند؛ مانند قانون ریاضی که مثلاً نتیجه دو ضرب در دو، به طور اتوماتیک می شود چهار، و این قانون تخلف ناپذیر است، در نتیجه اعمال خلاف شرع و اخلاق انسان ها به طور اتوماتیک آثار منفی در زندگی و اخلاق او را به دنبال دارد. چنان که از نظر فلسفه و کلام نیز می تواند چنین باشد که بهشت و جنهم نتیجه اعمال ما انسان ها است؛ یعنی این عمل انسان است که به صورت بهشت و نعمت های بهشتی، و یا در قالب عذاب جهنم تبلور می یابد، اما این را نیز باید دانست که همه عالم و قوانین و فرمول هایش از خداوند که خالق هستی است فرمان می برند. اگر چه قوانین عالم مانند فرمول ریاضی است، ولی این قوانین سطوح مختلفی دارد و بدون این که همدیگر را نقض کنند، هر قانون برتر بر قانون ما قبل خود حاکم است. بنابراین قانون مغفرت و توبه یا قانون محبت و عشق به عنوان مثال، اگر در جایی محقق شود بسیاری از حساب و کتاب های قبلی را تحت الشعاع قرار خواهد داد و بدون این که حقانیت قانون قبلی را نقض کند، آن را دچار دگرگونی خواهد کرد. به عنوان مثال عمل بد به یقین تبعات بدی در ظاهر و باطن انسان دارد، ولی اگر در اثر بیدار شدن نفس لوامه، فرد به قدری از عمل خود پشیمان شود که قلب او مالامال از شرم و حیا و تواضع و خشوع در برابر خداوند شود، علاوه بر این که دیگر مبادرت به آن عمل نخواهد نمود، بلکه به درجه بالاتری از بیداری معنوی و معرفت خدا خواهد رسید که خواص و آثار خاص خود را دارد، از جمله مغفرت و رفع شدن همه آثار و تبعات گناه. همچنان که خود خداوند به همین اصل اشاره دارد، وقتی که می فرماید: "رحمت من بر غضب من پیشی گرفته است". [1] نیز می دانیم که غضب خدا همچون غضب انسان نیست، بلکه فقط مشمول ظالمان بوده و خود اشاره به همان قانون عدل دارد، بدون این که عدل خدا نقض شود، قانون رحمت بر آن پیشی گرفته است. هر انسانی هم وارد این بعد از رابطه با خدا شود، نه تنها اعمال بد از او صادر نخواهد شد، بلکه بدون حساب وارد بهشت خواهد شد؛ چون با بودن قانون محبت که همان مقام عباد الله المخلصین است، نیازی به حساب های پایین تر نخواهد بود، همچنان که در قرآن می فرماید: "وَ ما تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ *إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ"؛ [2] جز بر حسب آنچه کردهاید، جزا نمىیابید مگر بندگاه مخلص خدا. این نمونه ای از طولی بودن قوانین و سنت های الاهی است که در همه زمینه ها می توان آن را تطبیق داد.
بنابراین آمرزش و مغفرت خداوند تابع قواعد برتری است که به رحمت خدا بر می گردد: "وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ"؛ [3] به بیان ساده تر اگر چه عذاب الاهی پیامد گناه و نافرمانی است. اما مغفرت و بخشش الاهی این قاعده را استثنا می زند -اگرچه خود این هم یک قانون است؛ یا به منزله تبصره در یک قانون کلی است- همو که تمام نظام آفرینش و خلقت به دست قدرت او است و عالم را عالم اسباب و مسببات آفرید، او می تواند این قاعده و قانون را تخصیص بزند و با آمرزش و بخشش، خطاهای گذشته را جبران کند. نتیجه چنین قدرتی این می شود که: إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ؛ [4] همان که خوبی ها گناهان و بدی ها را محو می کند. لذا همان گونه که تمام قوانین و فرمول های عالم از خداوند اطاعت می کنند و فرمان می برند. آن جا که اراده الاهی به این تعلق گرفت که این فرمول و قاعده از حرکت باز ایستد، چنین می شود.
نمایه های مرتبط:
آثار وضعی گناهان در زندگی بشر، 13258 (سایت: 12835) .
بروز آثار گناه در نسل های بعد، 10762 (سایت: 10467) .