جستجوی پیشرفته
بازدید
34192
آخرین بروزرسانی: 1391/02/14
 
کد سایت fa15411 کد بایگانی 13666 نمایه دیدن تجلیات خدا با چشم دل در مراتب سیر و سلوک
طبقه بندی موضوعی Practical|شهود قلبی
اصطلاحات چشم دل|سیر و سلوک
خلاصه پرسش
راه دیدن خدا با چشم دل چیست؟ یک فرد نوپا باید از کجا شروع کند؟
پرسش
راه دیدن خدا با چشم دل چیست؟ یک فرد نوپا باید از کجا شروع کند تا ذره ای از این طعم شیرین را بچشد؟
پاسخ اجمالی

دیدن قلبی تجلیات خدا، همان معنای صحیح از رؤیت خداوند است که درجات مختلفی دارد، هرچند مرتبه اصلی آن فقط بعد از فنای ذات سالک قابل حصول است، ولی مراتب و درجات تنزل یافته آن، در اثر دریافت های قلبی برای سالک اتفاق می افتد.

پاسخ تفصیلی

می دانیم که رؤیت پذیرفته شده در اعتقادات اسلامی و تشیع، رؤیت قلبی خدا و دیدن با حقایق ایمانی است، ولی

دیدگاه های مختلفی در کلام، فلسفه و عرفان در مورد همین نحوه از دیدن خدا مطرح است. طبیعی است که وقتی سخن بر سر رسیدن به این مقام در شهود خداوند است، باید در عرفان عملی به جست و جوی آن باشیم. نهایت چیزی که در کلام و فلسفه یا حتی عرفان نظری می توان در این مورد یافت؛ یا مربوط به جواز و عدم جواز چنین اعتقادی است، و یا مباحثی کلی و عقلی در مورد مفهوم چنین چیزی است.

آنچه از قرآن و روایات در این مورد می توان استفاده کرد؛ این است که مؤمنان بر خلاف کافران همواره امید به لقاء و دیدار خدا دارند و برخی مؤمنان در همین دنیا به لقای خدا می رسند و برخی در قیامت. در عرفان هم اصل اصیل بر این است که مؤمن محمدی (ص) باید در همین دنیا در اوج سلوک به دیدار خدا برسد، همچنان که پیامبر به این مقام رسید. برای همین نقل شده است که نماز معراج مؤمن است و می دانیم که غایت معراج، لقاء الله است.

حال سؤال این است که برای کسی که در ابتدای سلوک است، آیا راهی به این مقام وجود دارد؟ یا درجه ای از این مرتبه که باعث شود فرد طعم تجلی را بچشد و تا رسیدن به خدا سلوک کند؟

در این مورد روایتی در توحید صدوق نقل شده است که تأمل بر انگیز بوده و تفسیر های مختلفی هم از آن ارائه شده است؛ عین این روایت را در این جا نقل می کنیم:

ابو بصیر می گوید: به حضرت صادق (ع) عرض کردم، مرا خبرده از خداى عز و جل که آیا مؤمنان در روز قیامت او را مى‏بینند؟ فرمود: آرى و پیش از روز قیامت نیز او را دیده‏اند. عرض کردم در چه زمانی؟ فرمود: در هنگامى که به آنان فرمود: «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ»؛ آیا من پروردگار شما نیستم؟ «قالُوا بَلى» گفتند آرى تو پروردگار مایى، پس حضرت ساعتى ساکت شدند، بعد از آن فرمودند: و مؤمنان در دنیا پیش از روز قیامت او را مى‏بینند!... آیا تو چنان نیستى که در همین وقت او را ببینى؟!

ابو بصیر می گوید که به آن حضرت عرض کردم: فداى تو گردم، پس من می توانم این کلام را از شما نقل کنم؟ فرمود: نه!؛ زیرا که تو هر گاه این سخن را نقل کنى، منکرى که جاهل به معناى آنچه ما می گوییم باشد، آن را انکار کرده و گمان کند که این تشبیه و کفر است. البته دیدن به دل مانند دیدن به چشم نیست، خدا برتر است از آنچه فرقه مشبهه و ملحدان او را وصف مى‏کنند. [1]

این روایت در سخنان برخی عرفا از جمله فیض کاشانی به رؤیت خدا در مقام تجلی تفسیر شده است.

اسرار این روایت و روایاتی مشابه این، به سادگی قابل حصول و بیان نیست.  با این حال می توان به سر نخ هایی در مورد بحث رؤیت قلبی خدا در عرفان عملی دست یافت و آن را به عنوان یک حقیقت عرفانی پذیرفت و باور نمود و بعد سعی در تحقق آن داشت.

رؤیت قلبی تجلیات خدا، همان معنای صحیح از دیدن خداوند است که درجات مختلفی دارد و هرچند مرتبه اصلی آن فقط بعد از فنای ذات سالک قابل حصول است که حضرت موسی (ع) طالب آن شده بود، ولی مراتب و درجات تنزل یافته آن در اثر دریافت های قلبی برای سالک اتفاق می افتد. از جمله پیامبر اسلام (ص) فرمود: هرکس مرا ببیند حق را دیده است. [2] یعنی خود دیدن جمال پیامبر به عنوان جلوه حقیقت محمدیه در بیداری یا در رؤیا و مکاشفه مرتبه ای از خدا بینی در آینه آیات الاهی محسوب می شود. این جمال در جمال ائمه (ع) نیز قابل رؤیت است که سکوی پرش به لقاء الله است و از همین روی فرموده اند: نظر بر وجه علی (ع) عبادت است. [3]

مکتب عشق در عرفان اسلامی همان مکتب رویت خدا در تجلیات است و دیوان حافظ و مولانا و عطار و ... مشحون از راز و رمز این مکتب است که برای فرهنگ ایرانی شناخته شده است.

به قول فیض کاشانی -در توضیح روایت ابو بصیر- تجلی خدا را همه می بینند، اما تفاوت انسان ها در شناختن و باور کردن آن است. در این جا بخشی از سخنان فیض کاشانی را از کتاب «کلمات مکنونه» نقل می کنیم:

«هر چند به کنه حقیقت راهی نیست؛ چرا که محیط بر همه چیز است و محاط بر چیزی نمی تواند باشد، اما به اعتبار تجلی در مظاهر اسماء، در هر موجودی وجهی دارد و در هر مرآتی جلوه ای می نماید. همچنان که در قرآن می فرماید: به هرجا که رو کنید روی خدا است. [4] و در روایت می فرماید: حتی اگر بر پائین ترین طبقه زمین هم فرود آئید بر خدا فرود آمده اید. بنابراین به این اعتبار رؤیت و معرفت امکان پذیر است، بلکه این تجلی همه را هست، لکن خواص می دانند که چه می بینند؛ لذا می گویند: در هر چیزی که نگریستم قبل و بعد و همراه آن خدا را دیدم، ولی عوام نمی دانند که چه می بینند. همچنان که در قرآن می فرماید: بدان که آنان نسبت به دیدار رب خود در تردیدند! [حال آن که] خداوند بر همه چیز احاطه دارد. [5]

گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی؟

گفتا که خوب بنگر شاید رسیده باشی!». [6]

برای دریافت تجلیات الاهی دستور العمل کلی در عرفان، تصفیه قلب از کدورات کفر و نفاق و شرک به خداوند است، همچنان که قلب سلیم قلبی است که خالی از غیر خدا باشد و تنها خدا در آن حضور داشته باشد. این حضور خدا به معنای شهود تجلی خدا در قلب خویشتن و یقین به این تجلی است. چنین مقامی قابل حصول است و طریق رسیدن به آن هم گذشتن از خویشتن و محبوب های خویش است و عرفان عملی به معنای واقعی کلمه هدفی جز این ندارد.

در حیات روزمره عملاً فقط عده کمی از انسان ها عزم چنین کاری را داشته اند. با این حال این راهی است که پیش روی همه انسان ها قرار دارد و در روز قیامت با آن مواجه خواهند شد:

«قَدْ خَسِرَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلى‏ ما فَرَّطْنا فیها»؛ [7] آنان که لقاى خدا را تکذیب کردند، البتّه زیانکار شدند، پس آن گاه که ساعت قیامت ناگهان فرا رسد گویند واى بر ما که سعادت این روز خود را از دست دادیم‏.

نمایه مرتبط:

قلب سلیم، 14780 (سایت: 14505) .



[1] صدوق، التوحید، ص 117، باب ما جاء فی الرؤیة، ح 20، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1357.

[2] « و صاحب هذا المقام هو الموسوم بالخلیفة الأعظم و قطب الاقطاب و الإنسان الکبیر و آدم الحقیقىّ، المعبّر عنه بالقلم الأعلى، و العقل الاوّل، و الروح الأعظم، و أمثال ذلک.و الیه أشار النبىّ- صلّى الله علیه و آله و سلّم «خلق الله آدم على صورته». و کذلک «من رآنی فقد رأى الحقّ». آملی، سید حیدر، جامع الاسرار، ص 380. انتشارات علمی و فرهنگی.

[3] شیخ طوسی، الامالی، ص 350، دار الثقافة، قم.

[4] بقره، 115.

[5] فصلت، 54.

[6] فیض کاشانی، محسن، الکلمات المکنونه فی علوم اهل الحکمة و المعرفة، ص 4و5، بی تا، بی جا (همراه با تلخیص و تصرف).

[7] الاعراف ، 31.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها