لطفا صبرکنید
28741
- اشتراک گذاری
بر اساس آنچه در روایات و تفاسیر آمده، منظور از «صِبْغَةَ اللّهِ» در آیۀ شریفۀ «صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ احْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً»،[1] اسلام و یا میثاقی است که خداوند در عهد الست(عالم ذر)[2] در باره ولایت علی(ع) از مردم گرفته است.
امام صادق(ع) در این باره میفرماید: مراد از رنگ خدایى، اسلام است.[3] آنحضرت در روایت دیگر فرمود: مراد ولایت امام علی(ع) است که خداوند در عالم میثاق(که از آن تعبیر به عالم ذر میکنند)، از مردم گرفته است.[4]
برخی از مفسران نیز گفتهاند: منظور از صبغه، فطرت است.[5] و فطرت توحید و دین اسلام، رنگ خدایى است که هر کس آنرا برای خود نگهدارد، در عالیترین مقام انسانیت قرار میگیرد. و اینکه اسلام را به رنگ الهى تعبیر نموده شاید بدین جهت باشد که همانطور که رنگ موجب ظهور اشیاء میگردد و هر چیزى با رنگ شناخته میشود، ضروری است، اسلام و آثار اسلامی نیز در هر مسلمانى ظاهر شود.
گفتنی است؛ تعابیری که در باره رنگ خدایی بیان شد با یکدیگر قابل جمعاند و اختلافی بین آنها نیست؛ زیرا اسلام، فطرت توحید، و ولایت امام علی(ع) در یک راستا قرار دارند.
استاد مطهری(ره) در این زمینه مطالبی را بیان کرده که خلاصه آنرا بیان میکنیم:
با توجه به معنایی که دین در قرآن دارد، سه واژه «فطرت»، «صبغه» و «حنیف» در یک مصداق استعمال شده است، اگر چه از نظر معنا و مفهوم با هم متفاوتاند؛ مانند آیات زیر:
«لِلدِّینِ حَنیفا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها».[6] و «صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ احْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً».[7]
مقصود از «صبغة» بر وزن فعلة نوع رنگزدن و رنگکردن (نه فریب دادن) است و از مترادفات آن دو واژه «صبغ» و «صبّاغ» به معنای رنگکردن و رنگرز است.
در آیه شریفه مراد از «صبغة اللّه» یعنی دین، رنگ خدایی است که خداوند در متن تکوین زده و انسان را به آن زینت داده است.
این تعبیر در قرآن اشاره به عمل غسل تعمید که مسیحیان انجام میدهند دارد. و بچههای تازه متولد شده و کسانی میخواهند مسیحى شوند با این غسل، آنان را وارد دین مسیحیت میکنند و به این وسیله رنگ مسیحیت به او میزنند و این شستوشو کردن را یک نوع رنگ مسیحیت زدن میدانند. قرآن میگوید رنگ، آن رنگى است که خدا در متن خلقت زده است... .[8]
ایشان در ادامه میگوید: غسل تعمید اثری ندارد و کسى را که چیزى نیست نمیتوان آنچنانى کرد؟! رنگزدن آن رنگزدنى است که دست خلقت در متن آفرینش زده است. آنچه پیغمبر ما میگوید همان اسلام واقعى و همان فطرت واقعى است؛ فطرت واقعى یعنى رنگى که خدا در متن خلقت به روح و روان بشر زده است... .[9]
[1]. بقره، 138.
[2]. برای آگاهی بیشتر: ر، ک: «حقیقت عالم ذر».
[3]. کلینی، کافی، ج 2، ص 14، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.
[4]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 1، ص 62، تهران، چاپخانه علمیه، 1380ق.
[5]. طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، ج 1، ص 485، بیروت، دار احیاء التراث العربى، بیتا.
[6]. روم، 30.
[7]. بقره، 138.
[8]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 475، دمشق، بیروت، دارالعلم، الدار الشامیة،1412ق.
[9]. ر. ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 3، ص 461، تهران، صدرا.