لطفا صبرکنید
158277
- اشتراک گذاری
در علم کلام ثابت شده است که انسان در انجام دادن کارهای خود دارای اختیار است. و آموزههای قرآنی هم با این حقیقت منافات ندارد، بلکه مؤید آن است، ولی از آنجا که قرآن بعضی از آیاتش بعض دیگر را تفسیر میکند، باید آیات را کنار هم گذاشت تا معنای واقعی آن به دست آید.
کلمۀ اضلال(گمراه کردن) در آیات قرآن به خدا و به شیطان و به دیگران نسبت داده شده است. باید توجه داشت که اضلال خدا براساس چه شرایط، چگونه و برای چه کسانی است. اضلال خداوند اضلال ابتدایی نیست و این اضلال برای کسانی است که با اختیار خود موجب گمراهی خود را فراهم کردهاند. خداوند در آیۀ 26 سورۀ بقره میفرماید: "خدا جمع زیادی را با آن گمراه میکند و گروه زیادی را هدایت میکند، و تنها فاسقان را با آن گمراه میکند". ظاهر تعبیر آیه ممکن است این توهم را به وجود آورد که هدایت و گمراهی جنبۀ اجباری دارد و تنها منوط به خواست خدا است، در حالیکه آخرین جملۀ این آیه حقیقت را روشن کرده و سرچشمۀ هدایت و ضلالت را اعمال خود انسان میشمارد.
خدای متعال در چند آیه از قرآن مجید امر هدایت و گمراهی را با تعابیر مختلف بیان فرموده است.
نخست توجه به این موضوع اهمیت دارد که بعضی از آیات قرآن را نمیتوان به تنهایی تفسیر نمود و نتیجه گرفت، بلکه باید به کمک آیات دیگر معنای واقعی مورد نظر را درک نمود.
به عنوان نمونه:
- در سورۀ نحل آیۀ 93 میفرماید: "و اگر خدا میخواست به مشیت ازلی همۀ بشر را یک امت قرار میداد، و لیکن هر کس را بخواهد گمراه میکند و هر کس را بخواهد هدایت، و البته آنچه از نیک و بد کردهاید از همه سؤال خواهید شد".[1]
- در سورۀ کهف آیۀ 17 میفرماید: "هر کس را خدا هدایت کند او هدایت شده است، و هر کس را گمراه کند، پس هرگز برای او یاور و راهنما کننده نخواهی یافت".[2]
- سورۀ اعراف آیۀ 186: "هر کس را خدا گمراه کند هیچکس راهنمای او نباشد و چنین گمراه را خدا واگذارد تا در طغیان و ضلالت بماند".[3]
- سورۀ زمر آیۀ 36- 37 : "هر کس را خدا گمراه کند دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود و هر کس را خدا هدایت کند، دیگر احدی نمیتواند او را گمراه کند".[4]
برخی از مفسران در تفسیر آیۀ 93 سورۀ نحل میگویند: "مقصود این است که خداوند میتواند همۀ ایشان را از نظر هدایت و سعادت یک جور خلق کند. و مقصود از اضلال بعضی و هدایت بعضی، اضلال و هدایت ابتدایی نیست، بلکه مجازاتی است؛ زیرا همۀ آنان چه گمراهشان و چه در راهشان همه هدایت ابتدایی دارند و آنکسی که خدا میخواهد گمراهش کند، کسی است که خودش راه ضلالت؛ یعنی معصیت را پیمود و پشیمان هم نمیشود و آنکس که خدا هدایتش کرده کسی است که هدایت فطری خود را از دست نداده، و بر آن اساس زندگی میکند؛ یا همواره در طاعت است و یا اگر گناهی از وی سر زد توبه میکند و از راه گناه به صراط مستقیم و سنت الاهیاش که تبدیل پذیر نیست بر میگردد: "و لسئلن عما کنتم تعملون"، جملهای است برای دفع توهمی که ممکن است به ذهن بیاید؛ و آن این است که مستند بودن هدایت و ضلالت به خداوند سبحان، اختیار بشر را باطل میکند و به دنبال باطل شدن اختیار مسئلۀ نبوتها و رسالتها باطل میشود!
برای دفع چنین توهمی جواب داده شده است که نه، هنوز سؤال و جواب و اختیار باقی است. و به دست خدا بودن هدایت و ضلالت اختیار انسان را باطل نمیکند؛ زیرا خدا ابتداءً گمراه و هدایت نمیکند، گمراه کردنش مجازاتی است؛ یعنی کسی را که خودش گمراهی را خواسته در گمراهی پیش میبرد، و همچنین کسی را که هدایت را اختیار کرده باشد، در هدایت پیش میبرد و خلاصه شما هر چه اختیار کنید خداوند شما را کمک میکند و در آنچه انتخاب کردهاید پیشتر میبرد".[5]
آیات قرآن متمم یکدیگرند و بعضی از آیات بعض دیگر را تفسیر میکند. همان خدایی که فرمود: "یضل من یشاء"؛ هر کس را بخواهد گمراه میکند، همان خدا هم فرمود: "و یضل الله الظالمین"؛[6] خدا ظالمان را گمراه میکند. یا "کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب"؛ خدا گمراه میکند کسی را که اسراف میکند.[7] و یا "کذلک یضل الله الکافرین"؛[8] خدا کافران، را گمراه میکند.
بنابر این درست است که به اصطلاح هر کس را خدا بخواهد گمراه میکند، ولی باید دانست چه سنخ از بندگان در معرض گمراهی قرار میگیرند، خدا ظالمان و دروغگویان، فاسقان، مسرفان و کافران و آنهایی را که در حالت اختیار نافرمانی میکنند گمراه میکند. پس مقدمۀ اضلال حق به دست بنده جاری میگردد. نیز در مقام هدایت هم شرایطی وجود دارد، اگر میفرماید: "یهدی من یشاء"؛ یعنی هر کس را بخواهد هدایت میکند، آیاتی هم در مقام بیان شرایط هدایت وارد شده است که میفرماید: "و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"؛[9] و آنانکه در راه ما مجاهده کردند، آنان را هدایت میکنیم. و در آیات دیگر میفرماید: "ان الله لا یهدی القوم الفاسقین"، "لایهدی القوم الکافرین"، "لایهدی کید الخائنین"، "لایهدی من هو کاذب کفار"؛ و... یعنی خداوند از آنهایی که در مقام هدایت نیستند. هدایت را نفی میکند.
پس معلوم شد که برای صالحان و متقین هیچگاه گمراهی روا نیست و معاندان لجوج را هدایت شایسته نباشد.
گفتنی است که ارائه طریق از خالق است، و وظیفۀ مخلوق است راهی را که به او نشان داده میشود، در پیش گیرد تا به مقصود اصلی برسد، و اگر خود از جاده منحرف شد و بیراهه را در پیش گرفت، مسئولیت آن تنها بر خود او است. خداوند در قرآن میفرماید: "و الله یدعوا الی دارالسلام"؛[10] یعنی خدا همۀ خلق را به سرمنزل سعادت و سلامت میخواند. همچنین میفرماید: "من شاء اتخذ الی ربه سبیلا"؛ هر کس بخواهد انتخاب کند راه پروردگارش را... "و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"؛ هر کس که قصد به سوی ما کند و میل و رغبت حاصل نماید که به جانب ما بیاید، ما او را هدایت و راهنمایی میکنیم. و الاّ آنها که میل و رغبت به سوی پروردگار ندارند و از طریق حق بیزارند و ایمان به آیات و به رسولان و به روز جزا نمیآورند مشمول این آیۀ شریفه خواهند شد که: "ان الذین لا یؤمنون بآیات الله لا یهدیهم الله و لهم عذاب الیم"؛[11] یعنی کسانی که به آیات خدا ایمان نمیآورند، خدا آنها را هدایت نمیکند و عذاب سختی در انتظار آنها است.
اگر به این آیات توجه شود کوچکترین تردیدی باقی نمیماند که خدای تعالی حالت اختیار و استقلال را به همه داده است که میفرماید: "انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً"؛[12] یعنی ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به انسان نشان دادیم، حال خواهد هدایت پذیرد و شکر این نعمت گوید و خواه آن نعمت را کفران کند.
نتیجه اینکه خدای تعالی ظالمان، ستمگران، مجرمان و... را هدایت نمیکند. و اساساً این گروه خود در یک گمراهی آشکار هستند. که میفرماید: "من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالاً مبیناً"؛[13] یعنی کسی که از دستورات خدا و رسولش سرپیچی کند، آشکارا در گمراهی است. پس هر کس مستحق هدایت باشد خدای تعالی او را به بهشت هدایت میکند و کسی نیست که بتواند او را برگرداند و آنکس را که مستوجب عذاب باشد و به سوی دوزخ کشاند کسی او را از شر عذاب نگاه ندارد. اما اهل و مستحق عذاب شدن و یا مستحق ثواب شدن مقدمتاً به دست انسان سپرده شده است.
اگر کسی ظالم شد خدا او را هدایت نمیفرماید: "ان الله لا یهدی القوم الظالمین". و اگر کسی با تقوا باشد خدا او را هدایت میکند. "یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً"؛[14] اگر پرهیزکاری پیشه کنید خداوند حس تشخیص حق از باطل را در شما زنده میکند و به شما روشنبینی عطا میفرماید.
بنابراین انتخاب راه خوب یا بد از اوّل در اختیار خود ما است و این حقیقت را وجدان هر انسانی قبول دارد.
[1] . "و لو شاء الله لجعلکم امة واحدة و لکن یضل من یشاء و یهدی من یشاء و لتسئلن عما کنتم تعملون".
[2] . "من یهد الله فهوا المهتد و من یضلل فلن تجد له ولیاً مرشداً".
[3] . "من یضلل الله فلا هادی له و یذرهم فی طغیانهم یعمهون".
[4] . "و من یضلل الله فما له من هاد و من یهد الله فما له من مضل".
[5] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، 336، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 12، 485، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[6] . ابراهیم، 27.
[7] . غافر، 34.
[8] . غافر، 74.
[9] . عنکبوت، 69.
[10] . یونس، 25.
[11] . نحل، 104.
[12] . انسان، 3.
[13] . احزاب، 36.
[14] . انفال، 29.