لطفا صبرکنید
بازدید
33824
33824
آخرین بروزرسانی:
1392/09/20
کد سایت
fa39184
کد بایگانی
47769
نمایه
صحاح سته و میزان اعتبارشان
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث
اصطلاحات
حدیث ، روایت
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات فقهی - اصولی|سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
صحاح سته اهل سنت کداماند و تا چه میزان معتبرند؟
پرسش
صحاح سته اهل سنت کداماند و تا چه میزان معتبر میباشند؟
پاسخ اجمالی
«صحاح سته» از کتابهای حدیثی مورد اعتماد اهل سنت میباشند که احادیث نبوی در آنها جمع آوری شده و عبارتاند از:
1. صحیح بخاری، 2. صحیح مسلم، 3. سنن ابى داود، 4. صحیح ترمذى، 5. سنن ابن ماجه، 6. صحیح نسائى.
این صحاح ششگانه نزد اهل سنت معتبر هستند، ولی همگی در یک درجه از اعتبار نیستند؛ از اینرو صحیح بخاری و مسلم را از بقیه بالاتر دانسته و تمام احادیث این دو کتاب را صحیح و مورد قبول میدانند. اما از نظر ما در تمام این کتابها، هم احادیث معتبر وجود دارد هم غیر معتبر، بنابراین اعتبار اصل این کتب به عنوان یک منبع روایی را میپذیریم اما این به معنای پذیرش تمام روایات موجود در آنها نیست.
1. صحیح بخاری، 2. صحیح مسلم، 3. سنن ابى داود، 4. صحیح ترمذى، 5. سنن ابن ماجه، 6. صحیح نسائى.
این صحاح ششگانه نزد اهل سنت معتبر هستند، ولی همگی در یک درجه از اعتبار نیستند؛ از اینرو صحیح بخاری و مسلم را از بقیه بالاتر دانسته و تمام احادیث این دو کتاب را صحیح و مورد قبول میدانند. اما از نظر ما در تمام این کتابها، هم احادیث معتبر وجود دارد هم غیر معتبر، بنابراین اعتبار اصل این کتب به عنوان یک منبع روایی را میپذیریم اما این به معنای پذیرش تمام روایات موجود در آنها نیست.
پاسخ تفصیلی
با توجه به اینکه در زمان معاویه بازار جعل حدیث رونق گرفته بود و هر کس در وصف خلفا، بویژه معاویه حدیث منزلتی از پیامبر اکرم(ص) جعل میکرد مورد لطف معاویه و...، قرار میگرفت، تا اواخر قرن دوم به کوشش جاعلان، حدیث منسوب به پیامبر(ص) فراوان شده بود و تعداد آن به ششصد یا هفتصد هزار میرسید، پس از اینکه عمر بن عبد العزیز به حکومت رسید به ابو بکر بن حزم نوشت: «بنگر از حدیث پیامبر هر چه هست بنویس که بیم دارم علم از میان برود و عالمان کم شوند و جز حدیث پیامبر نقل مکن».[1]
این فرمان عمر بن عبد العزیز سرآغازی برای جمع آوری احادیث نبوی شد تا اینکه افرادی در زمان حکومت او و پس از حکومتش اقدام به جمع آوری و ثبت احادیث با ذکر راوی کردهاند و احادیثی که راوی یا راویان در آن نقل میگردید «مُسنَد» نام گذاری میشد تا اینکه در هر یک از مناطق اسلامی، مسندى فراهم کرده بودند و به نام آن منطقه معروف بود، مانند «مسند بغداد»، «مسند مصر»، «مسند شام»، «مسند یمن» و...، یکی از خلفای عباسی[2] برای از بین بردن مسندهای متفرق و یکی کردن آنها دستور به جمع آوری و ثبت احادیث نبوی به صورت یک کتاب جامع و مرجع داده تا دیگر هر کسی به دلخواه خود هر حدیثی را نقل نکند.[3]
بر اساس این فرمان، مجموعه ای از احادیث صحیح و غیر صحیح گرد آوری شد، سپس قبل از نیمه قرن سوم یکی از علمای اهل سنت به نام بخاری طبق مذهب رجالی و حدیثی خود اقدام به جمع آوری و جدا سازی احادیث صحیح از بین احادیث آن کتاب جامع نموده و کتاب معروف «صحیح بخاری» را جمع آوری کرد.[4]
بعد از بخاری پنج نفر دیگر با استفاده از صحیح بخاری اما با دیدگاه رجالی خود در صحت و اعتبار حدیث، مجموعهاى به نام صحیح یا سنن فراهم آوردهاند که در مجموع، این شش کتاب، به صحاح سته (صحاح ششگانه) معروف گشتهاند و مورد اعتماد اهل سنت میباشند.[5]
صحاح سته عبارتند از:
1. صحیح بخارى: تألیف أبو عبد اللّه محمّد بن إسماعیل بخاری، متوفای 256 هجری قمری.[6]
2. صحیح مسلم: تألیف ابو الحسین مسلم بن حجّاج قشیرى نیشابورى متوفای 261 ق.[7]
3. سنن ابى داود: تألیف ابو داود سلیمان بن اشعث بن اسحق بن شداد بن عمرو بن عمران ازدى سجستانى، متولد سال 202 و متوفای 272 هجری قمری.[8]
مسلم بن حجاج از مشایخ بزرگ خراسان، عراق، شام، مصر، مکه و مدینه احادیث بسیارى شنیده و نوشته اما از میان آنها چهار هزار و هشت یا هشتصد حدیث صحیح و قریب به صحیح انتخاب کرده و در کتاب سنن خود آورده است.[9]
4. صحیح ترمذى: تألیف ابو عیسى محمد ترمذى، متوفای 279 هجری قمری.[10]
5. سنن ابن ماجه: تألیف محمد بن یزید بن ماجه قزوینى، کنیهاش ابو عبداللَّه و معروف به ابن ماجه، متوفای 273 هجری قمری. [11]
ابن ماجه از مشاهیر و حافظان بزرگ و یکه تاز در علم حدیث بوده، براى تکمیل آن علم شریف، به رى، مصر، عراق، شام، مکه، بغداد و کوفه مسافرتها کرده و از مشایخ بزرگ، احادیث شریف نبوی را شنیده و در کتاب سنن خویش جمع آوری کرد.[12]
6. صحیح نسائى: تألیف ابو عبد الرحمن احمد بن شعیب نسائى،[13] متوفای 303 هجری قمری.[14]
میزان اعتبار احادیث صحاح سته:
دیدگاه رجالی علمای اهل سنت با علمای رجالی شیعه متفاوت است، آنان نسبت به صحابه - به جهت همنشینی و صحبت با پیامبر - اعتماد و خوش بینی زیادی دارند حتی خطایشان را نیز نادیده گرفته و حمل بر خطای در اجتهاد میکنند، مذمت و سرزنشی را متوجه آنان نمیدانند.[15] از این رو هر حدیثی را که صحابه نقل کرده باشند آن را صحیح و معتبر میپندارند. ولی چون مؤلفان صحاح در تشخیص عدالت و امانت راوى، شرایط واحد ندارند، صحاح ششگانه در نظر محدّثان - اهل سنت - به یک مرحله از صحت و اعتبار نیستند، میزان اعتبار این کتابها و احادیث، نزد آنان متفاوت است.
آنان به «صحیح بخاری» و «مسلم» بیشتر از چهار کتاب دیگر اعتماد و اعتقاد دارند، به گونهای که تمام احادیث این دو کتاب را صحیح و مورد قبول دانسته و تردید در صحت آنرا مخالف اجماع میدانند.[16]
اما علمای رجالی شیعه همه صحابه را صاحب عدالت و فضیلت نمیدانند بلکه گروهی را عادل، و برخی را نیز خطاکار و فاسق میدانند، از این رو هر حدیثی را که صحابه نقل کنند حمل بر صحت نمیکنند بلکه سند حدیث را با دیدگاه رجالی خود بررسی کرده و نسبت به صحت و اعتبار آن اظهار نظر میکنند.[17]
اگر با نگاه واقع بینانه و بدون تعصب، احادیث صحاح سته حتی صحیح بخاری و مسلم بررسی شوند در آنها، هم احادیث معتبر وجود دارد، هم احادیث غیر معتبر که برخی از احادیث آنها با مسلّمات عقل و نص قرآن نیز منافات دارند.[18] بنابراین اعتبار اصل کتابها پذیرفتنی است ولی نسبت به احادیث آنها باید همانند احادیث وارده در کتابهای حدیثی شیعی با بررسی سند و متن اظهار نظر کرد.
این فرمان عمر بن عبد العزیز سرآغازی برای جمع آوری احادیث نبوی شد تا اینکه افرادی در زمان حکومت او و پس از حکومتش اقدام به جمع آوری و ثبت احادیث با ذکر راوی کردهاند و احادیثی که راوی یا راویان در آن نقل میگردید «مُسنَد» نام گذاری میشد تا اینکه در هر یک از مناطق اسلامی، مسندى فراهم کرده بودند و به نام آن منطقه معروف بود، مانند «مسند بغداد»، «مسند مصر»، «مسند شام»، «مسند یمن» و...، یکی از خلفای عباسی[2] برای از بین بردن مسندهای متفرق و یکی کردن آنها دستور به جمع آوری و ثبت احادیث نبوی به صورت یک کتاب جامع و مرجع داده تا دیگر هر کسی به دلخواه خود هر حدیثی را نقل نکند.[3]
بر اساس این فرمان، مجموعه ای از احادیث صحیح و غیر صحیح گرد آوری شد، سپس قبل از نیمه قرن سوم یکی از علمای اهل سنت به نام بخاری طبق مذهب رجالی و حدیثی خود اقدام به جمع آوری و جدا سازی احادیث صحیح از بین احادیث آن کتاب جامع نموده و کتاب معروف «صحیح بخاری» را جمع آوری کرد.[4]
بعد از بخاری پنج نفر دیگر با استفاده از صحیح بخاری اما با دیدگاه رجالی خود در صحت و اعتبار حدیث، مجموعهاى به نام صحیح یا سنن فراهم آوردهاند که در مجموع، این شش کتاب، به صحاح سته (صحاح ششگانه) معروف گشتهاند و مورد اعتماد اهل سنت میباشند.[5]
صحاح سته عبارتند از:
1. صحیح بخارى: تألیف أبو عبد اللّه محمّد بن إسماعیل بخاری، متوفای 256 هجری قمری.[6]
2. صحیح مسلم: تألیف ابو الحسین مسلم بن حجّاج قشیرى نیشابورى متوفای 261 ق.[7]
3. سنن ابى داود: تألیف ابو داود سلیمان بن اشعث بن اسحق بن شداد بن عمرو بن عمران ازدى سجستانى، متولد سال 202 و متوفای 272 هجری قمری.[8]
مسلم بن حجاج از مشایخ بزرگ خراسان، عراق، شام، مصر، مکه و مدینه احادیث بسیارى شنیده و نوشته اما از میان آنها چهار هزار و هشت یا هشتصد حدیث صحیح و قریب به صحیح انتخاب کرده و در کتاب سنن خود آورده است.[9]
4. صحیح ترمذى: تألیف ابو عیسى محمد ترمذى، متوفای 279 هجری قمری.[10]
5. سنن ابن ماجه: تألیف محمد بن یزید بن ماجه قزوینى، کنیهاش ابو عبداللَّه و معروف به ابن ماجه، متوفای 273 هجری قمری. [11]
ابن ماجه از مشاهیر و حافظان بزرگ و یکه تاز در علم حدیث بوده، براى تکمیل آن علم شریف، به رى، مصر، عراق، شام، مکه، بغداد و کوفه مسافرتها کرده و از مشایخ بزرگ، احادیث شریف نبوی را شنیده و در کتاب سنن خویش جمع آوری کرد.[12]
6. صحیح نسائى: تألیف ابو عبد الرحمن احمد بن شعیب نسائى،[13] متوفای 303 هجری قمری.[14]
میزان اعتبار احادیث صحاح سته:
دیدگاه رجالی علمای اهل سنت با علمای رجالی شیعه متفاوت است، آنان نسبت به صحابه - به جهت همنشینی و صحبت با پیامبر - اعتماد و خوش بینی زیادی دارند حتی خطایشان را نیز نادیده گرفته و حمل بر خطای در اجتهاد میکنند، مذمت و سرزنشی را متوجه آنان نمیدانند.[15] از این رو هر حدیثی را که صحابه نقل کرده باشند آن را صحیح و معتبر میپندارند. ولی چون مؤلفان صحاح در تشخیص عدالت و امانت راوى، شرایط واحد ندارند، صحاح ششگانه در نظر محدّثان - اهل سنت - به یک مرحله از صحت و اعتبار نیستند، میزان اعتبار این کتابها و احادیث، نزد آنان متفاوت است.
آنان به «صحیح بخاری» و «مسلم» بیشتر از چهار کتاب دیگر اعتماد و اعتقاد دارند، به گونهای که تمام احادیث این دو کتاب را صحیح و مورد قبول دانسته و تردید در صحت آنرا مخالف اجماع میدانند.[16]
اما علمای رجالی شیعه همه صحابه را صاحب عدالت و فضیلت نمیدانند بلکه گروهی را عادل، و برخی را نیز خطاکار و فاسق میدانند، از این رو هر حدیثی را که صحابه نقل کنند حمل بر صحت نمیکنند بلکه سند حدیث را با دیدگاه رجالی خود بررسی کرده و نسبت به صحت و اعتبار آن اظهار نظر میکنند.[17]
اگر با نگاه واقع بینانه و بدون تعصب، احادیث صحاح سته حتی صحیح بخاری و مسلم بررسی شوند در آنها، هم احادیث معتبر وجود دارد، هم احادیث غیر معتبر که برخی از احادیث آنها با مسلّمات عقل و نص قرآن نیز منافات دارند.[18] بنابراین اعتبار اصل کتابها پذیرفتنی است ولی نسبت به احادیث آنها باید همانند احادیث وارده در کتابهای حدیثی شیعی با بررسی سند و متن اظهار نظر کرد.
[1]. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة(مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص 103 - 104، دنیاى دانش، تهران، چاپ چهارم، 1382 ش.
[2]. منصور دوانقى
[3]. نهج الفصاحه، ص 104 - 105.
[4]. همان، ص 105.
[5]. همان، ص 105 – 106.
[6]. مفید، محمد بن محمد، المسائل العکبریة، محقق و مصحح: کنگره شیخ مفید، ص 14، الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، قم، چاپ اول، 1413 ق.
[7]. همان؛ مفید، محمد بن محمد، آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، دفاع از تشیع، ترجمه الفصول المختارة للمفید، محقق و مصحح، حسن زاده، صادق، زمانى نژاد، على اکبر، ص 710، مؤمنین، قم، چاپ اول، 1377 ش.
[8]. ابن بابویه، محمد بن على، ترجمه کمال الدین، مترجم، کمرهاى، محمد باقر، ج 1، ص 22، اسلامیه، تهران، چاپ اول، 1377 ش.
[9]. همان.
[10]. همان.
[11]. همان.
[12]. همان.
[13]. ابن طاووس، على بن موسى، ترجمه الطرائف، مترجم، الهامى، داوود، ص 495، نوید اسلام، قم، چاپ دوم، 1374 ش.
[14]. نهج الفصاحة، ص 105.
[15]. همان،ص 107.
[16]. همان، ص 107 – 108.
[17]. همان، ص 108.
[18]. همان، ص 110 – 150.
نظرات