جستجوی پیشرفته
بازدید
11643
آخرین بروزرسانی: 1402/10/08
خلاصه پرسش
آیا محمّد بن الحسن الصفّار، از نمایندگان مفوّضه بودند؟
پرسش
آیا محمّد بن الحسن الصفّار، از نمایندگان مفوّضه بودند؟
پاسخ اجمالی

در مورد نادرست بودن اتهام غلو و تفویض به محمدبن حسن صفار به چند دلیل و قرینه می توان تمسک جست:

 

1. نظر علماء رجال درباره او: عالمان بزرگ رجالی شیعه، همگی از او به بزرگی یاد کرده اند و بعضی دیگر کتاب «بصائر الدرجات» وی را ستوده اند.

 

2. مرحوم محمد بن حسن صفار خود کتابی در رد بر غلاة دارد.

 

3. وی از اصحاب قمی است، و قمیان در زمان وی مشهور به طرد راویان و روایاتی هستند که کوچکترین توهم غلو و تفویض در آن است. پس چنین اتهامی با توجه به محل زندگی و نوع تفکر غالب آن زمان از او دور است؛ چون کتب وی در معرض دید همشهری های سخت گیر وی بوده است، به طوری که قمیان جماعتی را به صرف این اتهام از قم خارج کردند ولی هرگز چنین برداشتی ازکتاب های وی نداشتند.

 

4. در کتاب وی، (بصائر الدرجات) روایاتی در نفی و انکار غلو و علم غیب از ائمه (ع) آمده است.

 

پاسخ تفصیلی

مفوضه به فرقه ای از قدریه اطلاق می شود که می گفتند: خداوند کارهای آدمیان را به خودشان واگذار کرده است و یادی از توفیق و هدایت خداوند نمی کنند، دسته دیگر از مفوضه که از «غلاة» شیعه اند می گویند:

 

خداوند امور عالم را به حضرت محمد (ص) و سپس به حضرت علی (ع) و سرانجام به دیگر ائمه (ع) واگذار کرد.[1] البته بنابر نقل مرحوم مامقانی که متخصص و خریط در این فن است، تفویض معانی 9 گانه ای دارد که فقط در دو یا سه مورد آن حکم به تفویض و غلو شخص می توان داد، این معانی نه گانه از این قرار است:

 

1. قائل اند که خداوند، محمد (ص) را خلق نمود و امر عالم را به او سپرد، پس او دنیا را آفرید.

 

2. تفویض در امر دینی؛ به این معنا که خداوند به آنها (پیامبر گرامی اسلام و ائمه (ع)) اجازه حلال و حرام کردن هر چه که خواستشان باشد داده است.

 

3. خداوند به پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین (ع) شوؤن مردم را در سیاست و تأدیب و تکمیل، واگذار کرده است.

 

4. خداوند به معصومین (ع) بیان علوم و احکام را هر طور که مصلحت بدانند (به خاطر اختلاف عقول مردم، تقیه و ...) تفویض کرده است.

 

5. تفویض در اعطا و منع؛ یعنی خداوند زمین و آنچه در آن است را برای ایشان خلق کرده است. آنان اختیار واگذاری یا منع هر چه را که بخواهند دارند.

 

6. تفویض در این که، معصومین (ع) در هر واقعه ای، اختیار دارند به ظاهر شریعت یا به علم الاهی و الهام ربانی خود، عمل کنند.

 

7. تفویض در تقسیم ارزاق، یعنی رزق مردم به دست ایشان تقسیم می شود.

 

8. همان معنایی که معتزله به آن قائل اند، یعنی: خداوند جهان را خلق فرمود و دیگر دخالتی در اداره و تدبیر آن ندارد.

 

9. همان کلام زنادقه که قائل اند: تمام موانع و نهی ها، از افعال مردم برداشته شده است و هر آنچه می خواهند    می توانند انجام دهند.[2]

 

علامه مامقانی همچنین می افزاید: علماء قدیم در مسائل اصولی با هم اختلاف داشتند به طوری که چیزی در نزد عده ای از آنان موجب فساد و غلو است و نزد عده دیگر چنین نیست.[3]

 

به همین علت چه بسا به جهت این اختلافات مبنایی، یکدیگر را به غلو و تفویض متهم می کردند.

 

از میان علماء، علماء قم و مانند ابن غضائری به جهت اعتقادی که در باب غلو و تفویض دارند، عده زیادی – حتی از اصحاب ائمه (ع) – را متهم به غلو تفویض می کردند.[4]

 

به طور مثال یونس بن عبدالرحمن که نجاشی در حق او می گوید: یکی از بزرگان اصحاب ما و بسیار جایگاه رفیعی دارد؛[5] قمیان وی را ضعیف می شمردند. مرحوم شیخ طوسی در رجالش می گوید: یونس را که قمیان ضعیف می شمارند، شخص ثقه و مورد اعتماد است.[6] یا محمد بن اورمه قمی که نجاشی می گوید: قمیان او را مورد طعنه قرار دادند و متهم به غلو کردند، تا جایی که قصد جانش را کردند، شب هنگام او را دیدند که تا صبح مشغول عبادت است، پس دست از او برداشتند.[7] ابن غضائری که در میان اصحاب رجال معروف به جرح و طعن است، از این طعن و اتهام غلو، محمد بن اورمة را بری، و قمیان را در این اتهام، خطا کار می داند. او می گوید: «قمیان وی را (محمد بن اورمة) متهم به غلو می کنند و لکن روایات او نقی و پاک و بدون فساد است».[8] از این افراد بسیارند که توسط بعضی از اصحاب، متهم به تفویض و غلو شده اند با اینکه واقعاً چنین نیست.[9] و جالب است که محمد بن الحسن صفار خود از اصحاب قمی است و در قم هم درگذشت و کتب و آثارش در معرض دید علماء قم بود و با همه سخت گیری قمی ها در مسائل غلو و تفویض، هیچ اثری از تهمت غلو و تفویض به او نمی بینیم و در کتاب ابن غضائری که عموماً از ضعیفان در روایت، نام برده است، نامی از محمد بن حسن الصفار نمی بینیم؛ پس، از اینکه در کتاب او روایاتی در شأن ائمه (ع) آمده است نباید وی را متهم به غلو یا تفویض کرد.

 

نظر علماء رجال درباره محمد بن الحسن:

 

مرحوم نجاشی در کتاب خود درباره وی می گوید: «وی از اصحاب وجیه و گرانقدر قمی ماست، وی انسان ثقه و مورد اعتماد و عظیم القدر است».[10]

 

علامه حلی در کتاب خود می گوید: «وی از اصحاب بزرگ و با منزلت قمی است».[11]

 

در کتاب معجم الرجال آمده که روایات وی به مرز 572 روایت در کتب اربعه می رسد[12] و اصولاً بعید است که علماء قدیم با دقتی که در اخذ روایات داشتند از یک شخص غالی و یا مفوضه این مقدار روایت نقل کنند.

 

از راویانی که از او اخذ حدیث کرده اند اسامی قمیان زیادی می بینیم.

 

مرحوم مجلسی درباره کتاب معروف او می گوید:

 

«کتاب بصائرالدرجات از اصول مورد اعتمادی است که اشخاصی مانند مرحوم کلینی و دیگران از او نقل کرده اند».[13]

 

مرحوم مجلسی اول هم می فرماید: قمیان عده ای را به اتهام غلو از قم اخراج کردند از جمله محمد بن خالد برقی که بعد به اشتباه خود پی برده و وی را با احترام برگرداندند.[14]

 

اما مطلبی که باید گفت این است که مرحوم صفار در کتاب بصائرالدرجات در نفی علم غیب، از ائمه (ع)روایاتی را آورده است که بر نفی غالی بودن او شهادت می دهند.[15] البته بر آگاهان پوشیده نیست و در جای خود اثبات شده است که اثبات علم غیب برای ائمه (ع) چیز غریبی نیست، و این یکی از شؤون و مقام اهل بیت (ع) است و غلو وتفویض نیز نیست؛ و این را لازم است بدانیم که زیارتی همانند زیارت جامعه کبیره که مملو از معارف وشؤون مقامات اهل بیت (ع) است، توسط همین قمی ها نقل شده است.[16]

 

مرحوم آقابزرگ طهرانی در شمارش کتب محمد بن الحسن الصفار از کتابی به نام «الرد علی الغلاة» نام می برد که در شناخت بهتر این شخص مهم است!

 

مرحوم نجاشی هم از این کتاب یاد می کند و کتاب «الرد علی الغلاة» را یکی از کتاب های صفار بر می شمرد.[17]

 

پس از مجموع قرائن ذیل:

 

1. وجود معانی مختلف برای تفویض و غلو.

 

2. نسبت دادن این عناوین توسط بعضی از اصحاب به هم به جهت اختلاف در بعضی از مبانی.

 

3. عدم نسبت تفویض یا غلو در هیچ یک از کتب رجالی یا فهرستی به صفار.

 

4. در دسترس بودن کتب صفار در میان قمیان که در امر تفویض و غلو بسیار شدید بودند و عدم اشکال بر این کتاب یا نویسنده آن، توسط آنان.

 

5. عدم وجود اسم صفار در زمره غالیان و ضعیفان در کتاب ابن غضائری که مشهور به ذکر راویان و جرح و طعن آنان است.

 

6. تجلیل همه علماء رجال از شخصیت و کتب وی.

 

7. اخذ روایات و کتب او توسط اصحاب قمی.

 

8. کثرت روایات او در کتب اربعه.

 

9. وجود کتابی از صفار در رد بر غالیان.

 

10. وجود روایاتی در همین کتاب بصائر الدرجات بر نفی غلو؛ می توان نتیجه گرفت که، نسبت تفویض یا غلو به صفار، صرف اتهام است و حقیقت ندارد.

 



[1] محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص 424.

[2] مامقانی، تلخیص مقباس الهدایة (غفاری)، ص 151.

[3] مقباس الهدایة، مامقانی، (تلخیص: علی اکبر غفارسی)، ص 151 – 153 و 149 – 150.

[4] همان، ص 152.

[5] نجاشی، رجال، ص 446.

[6] محمد بن الحسن، طوسی، رجال، ص 346.

[7] رجال نجاشی، ص 329، ترجمه محمد بن اورمة.

[8] ابن الغضائری، رجال، ص 93، ترجمه محمد بن اورمة.

[9] از جمله این افراد احمد بن الحسین بن سعید است که ابن غضائری وی را مبرا می داند (رجال غضائری، ج 1، ص 41) و یا احمد بن محمد بن خالد البرقی که احمد بن محمد بن عیسی وی را از قم خارج کرد و بعد پوزش طلبید و او را به قم آورد (رجال غضائری، ترجمه احمد بن محمد بن خالد)

[10] رجال نجاشی، نجاشی، ص 354.

[11] خلاصه علامه حلی، ص 157.

[12] معجم الرجال، آیت الله خوئی (ره)، ج 15، ص 257.

[13] بحارالانوار، مجلسی، ج 1، ص 27.

[14] مقباس الهدایة، ص 153.

[15] به نقل از بحارالانوار، ج 26، ص 170.

[16] مقباس الهدایة، پاورقی، ص 154.

[17] رجال نجاشی، ص 354، ترجمه محمد بن الحسن الصفار.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها