جستجوی پیشرفته
بازدید
12355
آخرین بروزرسانی: 1394/04/11
خلاصه پرسش
منظور پروردگار از آزمایش انسان‌ها با نقص ثمرات(کم‌شدن محصولات) چیست؟
پرسش
مراد از کم بودن میوه در سوره بقره آیه 155 چیست؟ آن‌را تبیین فرمایید؟
پاسخ اجمالی
برخی از مفسران معتقدند؛ منظور از نقص ثمرات از بین رفتن میوه‌‏هاى درختان و کمبود زراعت و گیاهان است؛ مؤمنان به دلیل درگیر بودن در نبردها و جهاد با دشمن، از رسیدگی به باغ‌ها و مزارع بازمی‌ماندند و یا به آفات و بلایای طبیعی محصولات آنان از بین می‌رفت.
برخى نیز می‌گویند؛ منظور از نقص ثمرات فرزندان است؛ زیرا فرزند میوه دل انسان است؛ و نقص فرزندان و کم‌شدن مردان و جوانان با جنگ که در آیه قبل مطرح شده مناسب‌تر است، تا نقص میوه‌‏هاى درختان.
عده‌ای برآنند که نقص ثمرات شامل هر گونه بهره‌‏هاى زندگى، اعم از کشت و زرع، میوه‌‏ها و فرزندان می‌شود که از آثار بهم خوردن امنیت عادى و حالت بسیج عمومی، دفاع و جهاد است.
 
پاسخ تفصیلی
1. یکى از سنت‌هاى خدا در مورد بشر این است که او را همواره مورد آزمایش قرار می‌دهد. این حقیقت از آیات متعدد قرآن استفاده مى‏شود، از جمله آیه: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»؛[1] بیقین همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مال‌ها، جان‌ها و میوه‌‏ها، آزمایش می‌کنیم و بشارت ده به استقامت‌‏کنندگان.
این آیه می‌فرماید خداوند به مقدارى از ترس نه ترس همیشگى، همچنین به مقدارى از گرسنگى و مقدارى از نقصان اموال و نفوس و ثمرات امتحان می‌کند. خداوند این نکته را از آن جهت یادآور شد که مؤمنان، خود را براى تحمّل مشکلات و مشقت‌هایى که در راه کمک به پیامبر اسلام(ص) پیش می‌آمد آماده کنند؛ علت ترس آن بود که دشمنانى از مشرکان همواره قصد اذیّت آنان را داشتند و علّت گرسنگى نیز آن بود که در نتیجه درگیر بودن با جهاد در راه خدا به معاش و اقتصاد آنها لطمه بزرگى وارد می‌آمد. گذشته از این حتی لازم بود براى تأمین بودجه جهاد، از مال خود انفاق کنند.[2]
2. در وجه مصلحت و لطف این آزمایش‌ها دو دیدگاه وجود دارد:
1 - 2. کسانى که بعد از آنها به وجود می‌آیند هنگامى که با این نوع پیش آمدها و مشکلات برخورد می‌کنند بدانند که اینها دلیل پستى مقام انسان نیست؛ زیرا این امور براى اصحاب پیامبر اسلام(ص) که از لحاظ مقام و منزلت از آنها بالاتر بوده‌‏اند نیز پیش آمده است.
2- 2. هنگامى که کفّار مشاهده کنند، مؤمنان در راه یارى پیامبر(ص) در عین حال که با این نوع مشکلات و مشقت‌ها مواجه هستند، از یارى او صرف نظر نمی‌کنند، بلکه همچنان با جان و مال به پشتیبانى و یارى خود ادامه می‌دهند، از این جریان پى می‌برند که آنان یقین و معرفت کامل به حقانیّت دین اسلام پیدا کرده‌‏اند و همین موضوع موجب می‌گردد که خود کفّار نیز به دین اسلام توجّه کنند و بالأخره در ردیف مسلمانان درآیند.[3]
3. گفتنی است که اولاً: امتحان الهى به دو صورت انجام می‌گیرد: گاهى با کمبودها و بلاها و گاهى با افزایش نعمت و خوبی‌ها، چنان‌که می‌فرماید: «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً»؛[4] شما را به شر و خیر امتحان می‌کنیم.
منظور از شرّ، مصیبت‌ها و ناراحتی‌ها است که نمونه‌‏هایى از آن در آیه مورد بحث بیان شده است. و منظور از خیر نعمت‌هاى گوناگون؛ مانند علم، ثروت، قدرت و ... است.
ثانیاً: چنین نیست که امتحان الهى در طول عمر فقط یک‌بار صورت گیرد، بلکه همواره در زندگى تکرار می‌شود: «أَ وَ لا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ»؛[5] آیا نمی‌بینند که آنها سالى یک‌بار و یا دو بار امتحان می‌شوند؟
ثالثاً: امتحان الهى عمومى است و شامل همه افراد می‌شود و این یک قانون کلى است و استثنا ندارد؛ لذا همه افراد بشر به نحوى مورد آزمایش قرار می‌گیرند. خداوند حتى پیامبران خود را هم مکرر مورد امتحان قرار داد، آزمایش‌هایی به مراتب سخت‌‏تر از امتحان افراد معمولى است؛ مانند در آتش انداختن حضرت ابراهیم(ع)، دستور به ذبح فرزندش اسماعیل(ع). قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَیْمانَ»؛[6]همانا سلیمان را امتحان کردیم.
رابعاً: آمدن پیامبران براى همه افراد چه آنهایى که ایمان آورده‏‌اند و چه آنهایى که ایمان نیاورده‌‏اند، مایه امتحان است، ولى افراد با ایمان امتحان دیگرى هم دارند. چنان‌که می‌‏فرماید: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»؛[7] آیا مردم گمان می‌کنند با گفتن این‌که ایمان آورده‌‏ایم رها می‌شوند و مورد امتحان قرار نمی‌گیرند؟
4. با توجه به آنچه که بیان شد، در آیه مورد بحث طبق صریح قرآن، خداوند بندگان خود را با پنج چیز امتحان می‌کند:[8] ترس، گرسنگى، کاستى در اموال، کاستى در جان‌ها و کاستى در میوه‌‏ها.
خداوند در این آیه مؤمنان را مورد خطاب قرار می‌دهد و اظهار می‌دارد که شما را با چیزى از این پنج مورد امتحان خواهیم کرد و با ذکر این مطلب آنها را براى مقابله با مشکلاتی که در پیش دارند آماده می‌کند تا بدانند که در جهت یارى پیامبر و دین حق گرفتاری‌هایی خواهند داشت که همه آنها امتحان‌هاى خداوند است. آن‌گاه در پایان آیه به کسانى که در راه این مشکلات صبر کنند مژده خیر می‌دهد. سپس به آنها یاد می‌دهد که به هنگام رسیدن بلا، از نظر روحى چه واکنشى نشان دهند.[9]
5. شاید سرّ این‌که اولین مورد از چیزهایی که انسان به سبب آن امتحان می‌شود ترس اعلام شده، نظر به همان ترس از فقدان یکى از این امور سه‌‌‏گانه(جان، مال و فرزند) است که قبل از وقوع آنها انسان همیشه می‌ترسد که مبادا آسیبى به آنها برسد.
در مرتبه دوم گرسنگى است که در اثر فقر پدید می‌آید.
مرتبه سوم نقص مال است که البته، فقدان مال بسیار ناگوار است، بویژه برای ثروت‌مندان هنگامی که دچار فقر گردند.
و در مرتبه چهارم آفات نفسانى است که از زخم خوردن در میدان نبرد و جهاد فى سبیل اللَّه است تا دچار شدن به بیماری‌ها.[10]
اما در مورد پنجمین ابزار امتحان که نقص ثمرات باشد، و منظور از آن چیست، مفسران در مجموع چند احتمال مطرح کرده‌اند.
1. بعضى گفته‌‏اند مراد از نقص ثمرات، از بین رفتن میوه‌‏هاى درختان و کمبود زراعت و گیاهان است.[11] و علّت نقصان میوه‌‏ها این بود که مؤمنان به دلیل اشتغال به جهاد و نبرد با دشمنان، از تعمیر باغ‌ها و مزارع باز می‌ماندند.[12] و یا آنکه مراد، تلف شدن محصولات به آفات و بلایای طبیعی و آسمانی است.[13]
2. برخى می‌گویند: منظور از کاهش ثمرات، ازدست‌دادن فرزندان است؛ زیرا فرزند میوه دل انسان است.[14] و چون نقص فرزندان و کم شدن مردان و جوانان با جنگ که در آیه قبل مطرح شده، مناسب‌تر است تا نقص میوه‌‏هاى درختان.[15]
3. برخی هم معتقدند؛ نقص ثمرات، شامل هر گونه بهره‌‏هاى زندگى؛ مانند کشت و زرع، میوه‌‏ها، فرزندان و ... می‌شود که از آثار بهم خوردن امنیت عادى و حالت بسیج عمومی و دفاع و جهاد است. کسانی که باید نظامات جهل و ستم را واژگون کنند و زنجیرهاى اسارت را از ملل بردارند، باید از چنین آزمایش‌هاى سخت مانند پولاد آب دیده بیرون آیند و از دیگران خالص و متمایز گردند.[16]
 

[1]. بقره، 155.
[2]. ر. ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏1، ص 435- 436، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. همان، ص 436 .
[4]. انبیاء، 35.
[5]. توبه، 126.
[6]. ص، 34.
[7]. عنکبوت، 2.
[8]. البته این عدد براى حصر نیست، بلکه فقط از باب بیان نمونه است. ر. ک: پاسخ 4157.
[9]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏1، ص 407- 408، بی‌جا، بی‌تا.
[10]. بانو امین، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‏2، ص 142، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361ش.
[11]. ر. ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 436.
[12]. همان.
[13]. کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ‏1، ص 343، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش.
[14]. ر. ک: مجمع مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 436؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج‏ 4، ص 130، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج ‏1، ص 418، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش.
[15]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏1، ص 353، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[16]. طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج ‏2، ص 23، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، 1362ش.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها