لطفا صبرکنید
19761
- اشتراک گذاری
این حدیث از جهت محتوا صحیح است؛ چون محتوای آن متواتر است؛ یعنی احادیث بسیاری این معنا را تأیید میکنند؛ اما کفر در این حدیث کفر مقابل اسلام نیست، بلکه کفر مقابل ایمان است. و بدیهی است که بر کفر در مقابل ایمان، احکام کافر مثل نجاست و ... بار نمیشود.
گفتنی است، اگر اطاعت نکردن از علی(ع) کفر به این معنا است بدین جهت است که فرمان علی(ع) و راه او عین حق و حقیقت و فرمان خدا است و هر کس او را معصیت کند خدا را معصیت کرده و این همان مقام رفیع امامت است.
«اطاعت از علی(ع) فروتنی و خضوع است و عدم اطاعت از او، کفر به خدا است».[1] این حدیث که امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) آنرا نقل کرده است، در منابع متعددی آمده، ولی ظاهرا منبع اصلی آن کتاب کافی مرحوم کلینی است.
منظور از صحیح بودن حدیث دقیقاً روشن نیست، که آیا صحیح بودن از نظر سند مراد است، یا صحیح بودن از حیث محتوا؛ لذا ما این حدیث را از هر دو جهت بررسی میکنیم.
بررسی سندی
سند حدیث همانگونه که علامهی مجلسی فرمود ضعیف است،[2] اگرچه برخی سند حدیث را موثق دانستهاند.[3] در سند حدیث سهل بن زیاد الآدمی است که برخی آنرا ضعیف دانسته و برخی دیگر ثقه؛ حتی شیخ طوسی در کتاب رجال خود آنرا ثقه دانسته،[4] و در کتاب فهرست، ضعیف معرفی کرد.[5] دیگر عالمان دانش رجال، مثل نجاشی،[6] کشی،[7] و ابن غضائری[8] هم او را ضعیف شمردهاند.
راوی دیگری که در سند حدیث وجود دارد، یحیی بن مبارک است که اطلاعات خاصی از او در دست نیست، مگر اینکه در تفسیر قمی از او روایت شده،[9] و علی بن ابراهیم قمی، در مقدمهی تفسیرش گفت: ما روایات را از مشایخ و ثقات نقل کردهایم،[10] ولی به دلایلی علما در ثقه بودن تمام راویان این کتاب اختلاف دارند.
به هر حال، به دلیل وجود این دو راوی در سند حدیث، این حدیث از جهت سند قابل اعتماد نیست.
بررسی محتوایی
اما اصل بحث این است که آیا محتوای این حدیث با وجود ضعف سند آن، صحیح است یا خیر؟ در جواب میگوییم؛ محتوای حدیث تقریباً متواتر است و در احادیث بسیاری بر این معنا تأکید شده است.[11]
به عنوان نمونه، علامهی حلی در کتاب منتهی میگوید:
اصل امامت یعنی شناخت، قبول و اطاعت از امام، از ارکان دین است و انکار امامت امیرالمؤمنین کفر است.[12]
اما توجه به این نکته لازم است که مراد از این کفر، کفر مقابل ایمان است، نه کفر مقابل اسلام و این دو با هم متفاوتاند. همانطور که از روایات و کلمات بزرگان و علما برمیآید، اسلام اعم از ایمان است و کفر مقابل ایمان از کفر مقابل اسلام وسیعتر است و افراد بیشتری را در برمیگیرد؛ یعنی چه بسا کسی اسلام را پذیرفته؛ اما ولایت و امامت را نپذیرفته باشد و به آن ایمان نداشته باشد. و بدیهی است که بر کفر در مقابل ایمان احکام کافر مثل نجاست ظاهری و ... بار نمیشود.[13]
بر این اساس؛ مرحوم کلینی در کتاب کافی، بابی را تحت عنوان تغایر اسلام و ایمان، اختصاص داده است.[14] در روایت اول این باب آمده است: آثاری مانند حفظ خون و حلیت نکاح و... بر اسلام بار میگردند اما ثواب به ایمان است.[15]
امام باقر(ع) در روایت دیگری فرموده است: کسی که بدون علم و عداوت از امیرالمؤمنین(ع) اطاعت نکند، کافر نشده و از اسلام خارج نگشته است.[16]
اما در مورد اینکه چرا پیامبر(ص) فرمود: معصیت علی(ع) کفر به خدا است و کفر به این معنا را برای مخالفت با علی(ع) اثبات کرده است، باید گفت: پیامبر(ص) در ادامهی حدیث پاسخ آنرا داده و فرمود: علی(ع) شما را به حق رهنمون میکند.
پس کفر به خدا دائر مدار حق و حقیقت است، نه دائر مدار شخص علی(ع)، ولی چون رفتار و گفتار او به طور کامل مطابق حق و حقیقت است، و پیامبر گرامی اسلام این مطلب را بارها تأکید فرمود. مثل حدیث: «حق با علی است به هر طرف که روی آورد».[17] پس عدم اطاعت از او سرپیچی از حق است و سرپیچی از حق کفر به خدا است. و این به دلیل اهمیت و ارزش جایگاه رفیع امامت است که مقامی الهی و منزلتی مانند منزلت پیامبر اکرم(ص) از جهت اطاعت و قبول فرمان او است. همانگونه پیامبر اکرم(ص) در حدیث معروف و متواتر غدیر فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه»؛ هر کس من مولای او هستم، پس علی نیز مولای او است.[18]
[1]. «سَهْلٌ عَنْ یَحْیَى بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ وَ ابْنِ سِنَانٍ وَ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طَاعَةُ عَلِیٍّ ذُلٌّ وَ مَعْصِیَتُهُ کُفْرٌ بِاللَّهِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ تَکُونُ طَاعَةُ عَلِیٍّ ذُلًّا وَ مَعْصِیَتُهُ کُفْراً بِاللَّهِ فَقَالَ إِنَّ عَلِیّاً یَحْمِلُکُمْ عَلَى الْحَقِّ فَإِنْ أَطَعْتُمُوهُ ذَلَلْتُمْ وَ إِنْ عَصَیْتُمُوهُ کَفَرْتُمْ بِاللَّه». کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 166، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 26، ص 35، تهران، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. برگرفته از نرم افزار درایة النور.
[4]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 387، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.
[5]. طوسى، محمد بن حسن، الفهرست، ص 228، قم، ستاره، چاپ اول، 1420.
[6]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 185، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[7] الکشی، رجال الکشی، ص 566. « فی سهل بن زیاد الآدمی أبی سعید قَالَ نَصْرُ بْنُ الصَّبَّاحِ: سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ الرَّازِیُّ أَبُو سَعِیدٍ الْآدَمِیُّ یَرْوِی عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی الْحَسَنِ وَ أَبِی مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ. از این کتاب ضعیف بودن وی فهمیده نمی شود.
[8]. غضائری، احمد بن حسین، کتاب الضعفاء، ص 59 و 66 -67، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1364ق.
[9]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 50، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[10]. همان، ج 1، ص 4.
[11] نک: شیخ انصاری، مرتضی، کتاب الطهارة، ج 5، ص 120 – 123، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، چاپ اول، 1415ق.
[12]. همان، ج 5، ص 120؛ علامه حلّی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج 1، ص 522، طبع حجریه؛ «الإمامة من أرکان الدین و قد علم ثبوتها من الدین ضرورةً، و الجاحد لها لا یکون مصدِّقاً للرسول فی جمیع ما جاء به، فیکون کافرا».
[13]. کتاب الطهارة، ج 5، ص 123-124.
[14]. کافی، 2، ص 24- 28.
[15]. «الإسلام یُحقن به الدم و تؤدّى به الأمانة و تستحلّ به الفروج، و الثواب على الإیمان». همان، ص 24، حدیث اول.
[16]. «و أمّا من لم یصنع ذلک و دخل فی ما دخل فیه الناس على غیر علمٍ و لا عداوةٍ لأمیر المؤمنین علیه السلام فإنّ ذلک لا یکفّره و لا یخرجه عن الإسلام إلى الکفر». کافی، ج 8، ص 296، ضمن الحدیث 454.
[17]. کافی، ج 1، ص 294.
[18]. «اخبار در مقام انشاء در حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، 96339.