جستجوی پیشرفته
بازدید
3394
آخرین بروزرسانی: 1399/10/16
خلاصه پرسش
آیا اذان‌گفتن برای اعلام خبر وفات یک فرد و یا هر خبر مهم دیگر مشروع است؟
پرسش
در برخی از مکان‌ها وقتی انسانی می‌میرد، خبر فوت آدمی را با دادن اذان به گوش مردم می‌رساند؟ آیا این کار مجاز است، یا حرام؟
پاسخ اجمالی

ابتدا باید گفت که استحباب اذان تنها برای اعلام وقت نماز و یا شروع در آن نیست؛ و در روایات به اذان‌گفتن با انگیزه‌های دیگر هم توصیه شده است:

  1. برای رفع ترس:[1] در روایات برای برطرف‌شدن ترس از موجودات وحشتناک در بیابان به گفتن اذان سفارش شده است، اما می‌توان گفت ملاک این دسته از روایات در موارد دیگر نیز وجود دارد؛ یعنی هر زمانی که ترس به سراغ انسان آمد اذان بگوید:

پیامبر(ص) فرمود: «هرگاه در بیابان، موجود وحشتناکی مشاهده شده (و یا در ذهن شما بیاید)، (برای رفع ترس) اذان بگویید».[2]

مشابه این روایت از امام صادق‌(ع) نیز نقل شده است.[3]

  1. برطرف‌کردن بداخلاقی: امام علی(ع) فرمود: «گوشت بخورید؛ زیرا گوشت از گوشت است و گوشت، گوشت می‌رویاند و چون کسى چهل روز گوشت نخورد، بداخلاق می‌شود و اگر آدمى یا حیوانی بداخلاق شود، در گوش او اذان را به صورت کامل بگویید.[4]

امام صادق(ع) نیز بعد از بیان خواص گوشت، فرمود: «هر کس چهل روز گوشت نخورد، رفتارش بد می‌گردد و هر کسی بدرفتار شد، در گوش او اذان بگویید».[5]

همچنین از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است: «کسی که اخلاقش بد شود خودش را اذیت می‌کند و کسی که خودآزاری دارد، در گوش او اذان بگویید».[6]

  1. تولد نوزاد: امام صادق(ع) فرمود: هنگامى که نوزاد به دنیا می‌آید در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگویند.[7]

گفتنی است؛ اگر چه در میان برخی مردم چنین مرسوم است که زمان فوت انسان برای باخبر کردن مردم اذان می‌گویند؛ اما با جست‌وجویی که در منابع انجام پذیرفت مدرک روایی برای آن نیافتیم. با این وجود گفتن اذان در این زمان‌ها منعی ندارد، به ویژه آن‌که اذان، ذکر و نام خداوند متعال به شمار آمده و می‌تواند هم موجب توجه فرشتگان رحمت شود که برای مردگان مفید باشد و هم می‌تواند آرامش خاطر بازماندگان آنان را به دنبال داشته باشد.

 


[1]. اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج 3، ص 598، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1414ق.

[2]. کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات (الأشعثیات)، ص 42، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول، بی‌تا.

[3]. ر. ک: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 298، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[4]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین،‏ ج 2، ص 466، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.

[5]. المحاسن، ج 2، ص 465.

[6]. راوندی کاشانی، فضل الله بن علی، النوادر، ترجمه، محقق، مصحح، صادقی اردستانی، احمد، ص 152، تهران، بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور، چاپ اول، 1376ش.

[7]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 299.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها