لطفا صبرکنید
بازدید
13829
13829
آخرین بروزرسانی:
1392/04/20
کد سایت
en21789
کد بایگانی
33684
نمایه
ارتباط میان فضایل و رذایل اخلاقی
طبقه بندی موضوعی
عجب و خود پسندی |گناه و رذائل اخلاقی |فضایل اخلاقی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا در علم اخلاق صفات خوب و بد در کنار هم بحث میشود؟ از جهت عملی چه ارتباطی میان اینها وجود دارد؟
پرسش
بحثهایی از قبیل «اطمینان، عجب، توکل، فخر، ایمان» و موضوعاتی پیرامون این مباحث، چگونه در کنار هم گنجانده میشوند؟ آیا این مباحث با همدیگر متناسب هستند؟
پاسخ اجمالی
از آنجا که علم اخلاق از صفات نفسانى خوب و بد و اعمال و رفتار اختیارى متناسب با آنها بحث میکند، در کنار هم گنجانده شدن مباحثی؛ مانند اطمینان، ایمان، توکل به عنوان فضایل اخلاقی در کنار مباحثی؛ مثل عُجب و خودپسندی، و فخرفروشی به عنوان رذایل اخلاقی روشی علمی و واقعی است.
به علاوه؛ این موارد با یکدیگر ارتباط دارند؛ ایمان و باور دینی به عنوان عالیترین صفت نفسانى هدایتگر مورد تأکید فراوان واقع شده است، اما ایمان تنها کافی نیست، و دارای شرط است، و شرط آن انجام عمل نیک است. و از اعمالی که باید در کنار ایمان و باور دینی قرار گیرد؛ توکل، و دوری از عجب و خودپسندی و فخرفروشی است، و در پرتو ایمان است که آدمی به اطمینان و آرامش خاطر میرسد. باید ایمان و باور قلبی را از سویی، با اعمال نیک همراه کرد تا انجام اعمال نیک به پرورش ایمان کمک کند و از سوی دیگر، از رذایل و گناهان که موانع رشد و پرورش ایماناند، دوری کرد. و این حقیقت نیازمند شناخت فضایل اخلاقی و رذایل است تا درست از نادرست تشخیص داده شود.
به علاوه؛ این موارد با یکدیگر ارتباط دارند؛ ایمان و باور دینی به عنوان عالیترین صفت نفسانى هدایتگر مورد تأکید فراوان واقع شده است، اما ایمان تنها کافی نیست، و دارای شرط است، و شرط آن انجام عمل نیک است. و از اعمالی که باید در کنار ایمان و باور دینی قرار گیرد؛ توکل، و دوری از عجب و خودپسندی و فخرفروشی است، و در پرتو ایمان است که آدمی به اطمینان و آرامش خاطر میرسد. باید ایمان و باور قلبی را از سویی، با اعمال نیک همراه کرد تا انجام اعمال نیک به پرورش ایمان کمک کند و از سوی دیگر، از رذایل و گناهان که موانع رشد و پرورش ایماناند، دوری کرد. و این حقیقت نیازمند شناخت فضایل اخلاقی و رذایل است تا درست از نادرست تشخیص داده شود.
پاسخ تفصیلی
علم اخلاق، علمى است که صفات نفسانى خوب و بد و اعمال و رفتار اختیارى متناسب با آنها را معرفى میکند و شیوه تحصیل صفات نفسانى خوب و انجام اعمال پسندیده و دورى از صفات نفسانى بد و اعمال ناپسند را نشان میدهد.[1]
هدف نهایى علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقى خود- که همانا هدفِ اصلى خلقت جهان و انسان است- برساند. تفسیر واقعى و تحقق این کمال و سعادت به آن است که انسان بهقدر ظرفیت و استعداد خود، چه در صفات نفسانى و چه در حوزه رفتارى، جلوهگاه اسما و صفات الهى گردد؛ تا در حالیکه همه جهان طبیعى و بیاراده به تسبیح جمال و جلال خداوندى مشغولاند، انسان با اختیار و آزادى خویش، مقرّبترین، گویاترین و کاملترین مظهر الهى باشد.[2]
با توجه به این مقدمه؛ در اخلاق هم صفات نیک و پسندیده و فضیلت بحث میشود و هم از صفات زشت و ناپسند و رذیلت. بنابر این، در کنار هم گنجانده شدن مباحثی؛ مانند اطمینان، ایمان، توکل به عنوان فضایل اخلاقی در کنار مباحثی؛ مثل عُجب و خودپسندی، و فخرفروشی به عنوان رذایل اخلاقی روشی علمی و واقعی بوده و هیچ اشکالی ندارد.
برای اینکه ارتباط میان این مباحث اخلاقی روشن شود، با توضیح هرکدام از این صفات، ارتباطی اخلاقی میان اینها روشن خواهد شد.
الف. ایمان[3] و اطمینان قلبی: در ساختار اخلاق اسلامى، ایمان به عنوان عالیترین صفت نفسانى هدایتگر مورد تأکید فراوان واقع شده و به همین دلیل تحصیل مبادى و مقدمات آن همانند علم و یقین نیز به شدت مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است. اما ایمان دارای شرط است و ایمان تنها کافی نیست، بر اساس آنچه در قرآن و روایات وارد شده است، انجام عمل نیک عمدهترین شرط ایمان است. در بسیارى از آیات قرآن، ایمان در کنار عمل نیکو مطرح شده است و در اکثر آنها بلافاصله پس از ایمان، عمل صالح و پسندیده مطرح شده است. ایمان بدون عمل نیکو، سود و بهره مطلوب را در پى نخواهد داشت. بنابراین انجام عمل شایسته را میتوان شرط بهرهورى ایمان دانست. در قرآن کریم آمده است: «اما هرکسی که ایمان آورده و کارهاى پسندیده کرده، پاداش نیکوترى خواهد داشت، و ما فرمان آسانى به او خواهیم داد».[4]
قرآن ادعاى مؤمن بودن را بدون عمل نیک، ادعایى دروغین میداند: «میگویند: به خدا و رسول ایمان آوردهایم و اطاعت میکنیم ولى بعضى از آنها روگردان میشوند. در واقع آنان مؤمن نیستند».[5]
بنابراین از نظرگاه اخلاق اسلامى ادّعاى ایمان بدون پایبندى به دستورات الهى، گزاف و دروغین است؛ و از اعمالی که باید در کنار ایمان و باور دینی باشد، توکل، و دوری از عجب و خودپسندی و فخرفروشی است، و در پرتو ایمان است که آدمی به اطمینان و آرامش خاطر میرسد.
ب. توکّل:[6] یکى دیگر از مفاهیم عام در اخلاق اسلامى که ناظر به صفتى نفسانى و بیانگر رابطهاى خاص میان انسان و خداوند است، مفهوم «توکّل» میباشد.[7] توکل؛ یعنى اعتماد و اطمینان قلبى انسان به خداوند در همه امور خویش و بیزارى از هر قدرتى غیر از او.[8]
تحقق و پیدایش این حالت در انسان متوقّف است بر ایمان و یقین و قوّت قلب نسبت به اینکه هیچ قوّت و قدرتى جدا از خداوند در کار عالم و آدم اثرگذار نیست و همه علل و اسباب مقهور قدرت الهیاند و تحت اراده او عمل میکنند، که خود در واقع مرتبهاى از مراتب توحید است. بنابر این، ریشه و اساس «توکّل»، توحید و ایمان به خدای یکتا است و جز با حصول توحید و ایمان، شکل نمىگیرد. بر همین اساس برخى از عالمان اخلاق، توحید و توکّل را در کنار هم و با عنوان «کتاب التوحید و التوکّل» مطرح کردهاند.[9]
ج. عُجب و خودپسندى و فخرفروشی:[10] عُجب، خودستایى و خودپسندی، یکی از رذایل اخلاقی است، که در روایتی از آن مذمّت شده و آفت دین و ایمان دانسته شده است. امام صادق(ع) فرمود: «آفت دین؛ حسد، خودپسندى و فخر کردن است».[11] در این حدیث ارتباط میان دین و ایمان با رذایل اخلاقی روشن است که چگونه حسد، خودپسندى و فخر کردن دین و ایمان انسان را به خطر میاندازند.
گاهى خودپسندى فرد به درجهاى میرسد که بر اثر کمالاتى که در خود تصوّر میکند، براى خود از خداوند حقوق و مطالباتى را انتظار دارد و براى خود نزد پروردگار جایگاهى قائل است؛ به طورى که مثلاً بروز حوادث ناخوشایند را در حق خود بعید میپندارد. و در واقع این حالت درجه بالاى عُجب و خودپسندى و زشتترین آن است.[12]
آفت دیگرى که ایمان انسان را تهدید میکند، نخوت و فخرفروشى است، پیامبر اسلام(ص) فرمود: «آفت حسب (و شرافت) بر خود بالیدن و خودنمائى است».[13]
امام باقر(ع) فرمود: «تعجب است بر خود نماى بر خود بالنده، از نطفهاى آفریده شده و سپس به صورت مردارى خواهد بود و او در این میان نمیداند که بر سرش چه خواهد آمد».[14]
نتیجه اینکه: فعالیتهاى اخلاقى و آراسته شدن به رفتار و گفتار نیک و پسندیده عملاً بدون ارتباط با دوری از رذایل نیستند، میان فضایل اخلاقی و رذایل وابستگی و ارتباط و مسیر پله به پلهای وجود دارد. باید ایمان و باور قلبی را از سویی، با اعمال نیک همراه کرد تا انجام اعمال نیک به پرورش ایمان کمک کند و از سوی دیگر، از رذایل و گناهان که موانع رشد و پرورش ایماناند، دوری کرد. و این حقیقت نیازمند شناخت فضایل اخلاقی و رذایل است تا درست از نادرست تشخیص داده شود، و شناخت فضیلت و رذیلت در کنار هم در منابع اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با استفاده از آیات و روایات، موارد فضیلت و رذیلت اخلاقی بیان شده است.
هدف نهایى علم اخلاق این است که انسان را به کمال و سعادت حقیقى خود- که همانا هدفِ اصلى خلقت جهان و انسان است- برساند. تفسیر واقعى و تحقق این کمال و سعادت به آن است که انسان بهقدر ظرفیت و استعداد خود، چه در صفات نفسانى و چه در حوزه رفتارى، جلوهگاه اسما و صفات الهى گردد؛ تا در حالیکه همه جهان طبیعى و بیاراده به تسبیح جمال و جلال خداوندى مشغولاند، انسان با اختیار و آزادى خویش، مقرّبترین، گویاترین و کاملترین مظهر الهى باشد.[2]
با توجه به این مقدمه؛ در اخلاق هم صفات نیک و پسندیده و فضیلت بحث میشود و هم از صفات زشت و ناپسند و رذیلت. بنابر این، در کنار هم گنجانده شدن مباحثی؛ مانند اطمینان، ایمان، توکل به عنوان فضایل اخلاقی در کنار مباحثی؛ مثل عُجب و خودپسندی، و فخرفروشی به عنوان رذایل اخلاقی روشی علمی و واقعی بوده و هیچ اشکالی ندارد.
برای اینکه ارتباط میان این مباحث اخلاقی روشن شود، با توضیح هرکدام از این صفات، ارتباطی اخلاقی میان اینها روشن خواهد شد.
الف. ایمان[3] و اطمینان قلبی: در ساختار اخلاق اسلامى، ایمان به عنوان عالیترین صفت نفسانى هدایتگر مورد تأکید فراوان واقع شده و به همین دلیل تحصیل مبادى و مقدمات آن همانند علم و یقین نیز به شدت مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است. اما ایمان دارای شرط است و ایمان تنها کافی نیست، بر اساس آنچه در قرآن و روایات وارد شده است، انجام عمل نیک عمدهترین شرط ایمان است. در بسیارى از آیات قرآن، ایمان در کنار عمل نیکو مطرح شده است و در اکثر آنها بلافاصله پس از ایمان، عمل صالح و پسندیده مطرح شده است. ایمان بدون عمل نیکو، سود و بهره مطلوب را در پى نخواهد داشت. بنابراین انجام عمل شایسته را میتوان شرط بهرهورى ایمان دانست. در قرآن کریم آمده است: «اما هرکسی که ایمان آورده و کارهاى پسندیده کرده، پاداش نیکوترى خواهد داشت، و ما فرمان آسانى به او خواهیم داد».[4]
قرآن ادعاى مؤمن بودن را بدون عمل نیک، ادعایى دروغین میداند: «میگویند: به خدا و رسول ایمان آوردهایم و اطاعت میکنیم ولى بعضى از آنها روگردان میشوند. در واقع آنان مؤمن نیستند».[5]
بنابراین از نظرگاه اخلاق اسلامى ادّعاى ایمان بدون پایبندى به دستورات الهى، گزاف و دروغین است؛ و از اعمالی که باید در کنار ایمان و باور دینی باشد، توکل، و دوری از عجب و خودپسندی و فخرفروشی است، و در پرتو ایمان است که آدمی به اطمینان و آرامش خاطر میرسد.
ب. توکّل:[6] یکى دیگر از مفاهیم عام در اخلاق اسلامى که ناظر به صفتى نفسانى و بیانگر رابطهاى خاص میان انسان و خداوند است، مفهوم «توکّل» میباشد.[7] توکل؛ یعنى اعتماد و اطمینان قلبى انسان به خداوند در همه امور خویش و بیزارى از هر قدرتى غیر از او.[8]
تحقق و پیدایش این حالت در انسان متوقّف است بر ایمان و یقین و قوّت قلب نسبت به اینکه هیچ قوّت و قدرتى جدا از خداوند در کار عالم و آدم اثرگذار نیست و همه علل و اسباب مقهور قدرت الهیاند و تحت اراده او عمل میکنند، که خود در واقع مرتبهاى از مراتب توحید است. بنابر این، ریشه و اساس «توکّل»، توحید و ایمان به خدای یکتا است و جز با حصول توحید و ایمان، شکل نمىگیرد. بر همین اساس برخى از عالمان اخلاق، توحید و توکّل را در کنار هم و با عنوان «کتاب التوحید و التوکّل» مطرح کردهاند.[9]
ج. عُجب و خودپسندى و فخرفروشی:[10] عُجب، خودستایى و خودپسندی، یکی از رذایل اخلاقی است، که در روایتی از آن مذمّت شده و آفت دین و ایمان دانسته شده است. امام صادق(ع) فرمود: «آفت دین؛ حسد، خودپسندى و فخر کردن است».[11] در این حدیث ارتباط میان دین و ایمان با رذایل اخلاقی روشن است که چگونه حسد، خودپسندى و فخر کردن دین و ایمان انسان را به خطر میاندازند.
گاهى خودپسندى فرد به درجهاى میرسد که بر اثر کمالاتى که در خود تصوّر میکند، براى خود از خداوند حقوق و مطالباتى را انتظار دارد و براى خود نزد پروردگار جایگاهى قائل است؛ به طورى که مثلاً بروز حوادث ناخوشایند را در حق خود بعید میپندارد. و در واقع این حالت درجه بالاى عُجب و خودپسندى و زشتترین آن است.[12]
آفت دیگرى که ایمان انسان را تهدید میکند، نخوت و فخرفروشى است، پیامبر اسلام(ص) فرمود: «آفت حسب (و شرافت) بر خود بالیدن و خودنمائى است».[13]
امام باقر(ع) فرمود: «تعجب است بر خود نماى بر خود بالنده، از نطفهاى آفریده شده و سپس به صورت مردارى خواهد بود و او در این میان نمیداند که بر سرش چه خواهد آمد».[14]
نتیجه اینکه: فعالیتهاى اخلاقى و آراسته شدن به رفتار و گفتار نیک و پسندیده عملاً بدون ارتباط با دوری از رذایل نیستند، میان فضایل اخلاقی و رذایل وابستگی و ارتباط و مسیر پله به پلهای وجود دارد. باید ایمان و باور قلبی را از سویی، با اعمال نیک همراه کرد تا انجام اعمال نیک به پرورش ایمان کمک کند و از سوی دیگر، از رذایل و گناهان که موانع رشد و پرورش ایماناند، دوری کرد. و این حقیقت نیازمند شناخت فضایل اخلاقی و رذایل است تا درست از نادرست تشخیص داده شود، و شناخت فضیلت و رذیلت در کنار هم در منابع اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با استفاده از آیات و روایات، موارد فضیلت و رذیلت اخلاقی بیان شده است.
[1]. دیلمى، احمد، اخلاق اسلامى، ص 16، دفتر نشر معارف، قم، چاپ دوم، 1380ش.
[2]. همان، ص 16 – 17.
[4]. کهف، 88؛ همچنین ر. ک: طه، 82؛ فرقان، 70؛ قصص 67؛ انفال، 3 و 4؛ نور، 51.
[5]. نور، 47.
[6]. ر.ک: «اعتماد به نفس و توکل»، سؤال 99؛ «ارتباط اخلاق و توکل»، سؤال 2434؛ «توکل به خداوند»، سؤال 3312؛ «آیات قرآنی توکل»، سؤال 3499.
[7]. اخلاق اسلامى، ص 89.
[8]. همان.
[9]. ر.ک: فیض کاشانى، محمد، المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج 7، ص 377، مؤسسه نشر اسلامی، قم، چاپ چهارم، 1376ش؛ غزالى، محمد بن محمد، إحیاء علوم الدین، ج 13، ص 153 – 154، دار الکتب العربى، بیروت، چاپ اول، بیتا.
[10]. ر.ک: «راه مقابله با عجب و خود بینی در مسیر سیر و سلوک»، سؤال 15594؛ «تکبر و تواضع در روایات»، سؤال 29322؛ «معنای اختیال»، سؤال 34935.
[11]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 307، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[12]. اخلاق اسلامى، ص 101.
[13]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 16، ص 42، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[14]. همان، ص 42 – 43.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات