جستجوی پیشرفته
بازدید
2310
آخرین بروزرسانی: 1400/12/17
 
کد سایت fa100586 کد بایگانی 117243 نمایه برگرفته نشدن قرآن از اشعار دوران جاهلیت
طبقه بندی موضوعی تفسیر|شعر
خلاصه پرسش
برخی عبارات، اصطلاحات و کلمات موجود در سروده‌های زمان جاهلیت در قرآن نیز تکرار شده است. آیا این موضوع با آسمانی بودن قرآن ناهمخوان نیست؟
پرسش
در برخی از اشعار دوران جاهلیت اشعاری وجود دارد که برخی از کلمات آن در قرآن هم وجود دارد. با این وجود آیا می‌توان گفت که اشعار جاهلی در قرآن تأثیرگذار بود؟ مانند: «وانت القدیم الاول الماجد الذی تبدأ خلق الناس فی اکتم العدم وانت الذی احللتنی غیب ظلمة الی ظلمة فی صلب آدم فی ظلم»؛ ترجمه: تو قدیم اول و باعظمتى هستى که شروع کردى خلق مردم را از عدم و تو کسى هستى که مرا در غیب ظلمتى قراردادى به ظلمتى دیگر در صلب آدم در ظلماتی. مفهوم قدیم به معناى «ازلى» در قرآن آمده است. همچنین لغت «اول» براى خدا در قرآن ذکر شده است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ».
پاسخ اجمالی

گفته می‌شود که در برخی از دیوان‌های تاریخی، سخنان و اشعاری وجود دارد که با مفاهیم، تعابیر و اصطلاحات قرآنی شباهت دارد. ادعای تقدم زمانی این اشعار بر قرآن موجب شده است که برخی این ادعای نادرست را مطرح کنند که کتاب مقدس قرآن برگرفته و نوعی کپی‌برداری از اشعار و سخنان ادیبان دوره جاهلیت می‌باشد!

برخی از گزارش‌ها از این قرار است:

  1. کعب بن لوی روز جمعه‌ای قوم خود را جمع کرده و برای آنها این‌گونه سخن گفت:

«أما بعد فاسمعوا و تعلموا، و افهموا و اعلموا، لیل ساج، و نهار ضاح، و الأرض مهاد، و السماء بناء، و الجبال أوتاد، و النجوم اعلام، و الأولون کالآخرین، و الأنثى و الذکر (و الروح و ما یهیج الى بلى) فصلوا أرحامکم، و احفظوا أصهارکم، و ثمروا أموالکم ...».[1]

گفته شده است که برخی عبارات قرآن، مشابه با سخنان کعب است، عباراتی مانند:

«الأرض مهادا»،[2] «والسماء بناء»،[3] «والجبال أوتادا»،[4]

  1. شعری به مضمون ذیل نیز از حاتم طائی[5] نقل شده است:

«اما والذی لا یعلم السر غیره              ویحیی العظام البیض وهی رمیم»[6]

 سوگند به آن کسی که رازها را غیر از او نمی‌داند و او است که استخوان‌های سفید پوسیده را زنده می‌کند».

ادعا شده است که برخی آیات قرآن تا حدودی مشابه با شعر یاد شده می‌باشد:

«وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‏»[7]؛ «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِیَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمیمٌ».[8]

  1. بر اساس برخی گزارش‌ها، امرء القیس[9] این‌گونه سروده است:

«فهو لا یرضى بحال واحد                    قتل الإنسان ما أکفره‏»؛[10]

انسان راضی نمی‌شود تا در یک وضعیت باقی بماند! کشته باد انسان! تا چه اندازه او ناسپاس است!

ادعا شده است که آیه «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ»،[11] دقیقا منطبق با مصرع دوم شعر بالا می‌باشد.

و ...

ارزیابی ادعای رونویسی قرآن از متون کهن

پرسش و ابهام موجود در ارتباط با تشابه برخی کلمات و عبارات قرآن با متون کهن را از چند منظر می‌توان مورد بررسی قرار داد:

  1. در ارتباط با تشابه کلمات قرآن با کلمات مردم آن دوران باید گفت که این موضوع، واقعیتی طبیعی است که خود قرآن نیز بارها به آن اشاره کرده که زبان و واژه‌هایش همان چیزی است که در میان مردم رواج داشته است؛ از این‌رو بهره‌گیری از کلماتی مانند الله،[12] جنة، جهنم و ... به دلیل آشنایی عرب‌‏های جاهلى با این کلمات بود که نتیجه‌ی تأثیرپذیری از مفاهیم به جای مانده از ادیان سابق مانند ادیان ابراهیمی در جزیرة العرب است. با این وجود معنای این کلمات در قرآن و اشعار جاهلیت کاملا مشابه نیست؛ چرا که مشرکان مکه اعتقاد به خدا داشتند؛ اما با این‌حال بت را وسیلۀ تقرب به خداوند می‌دانستند.[13]
  2. اما در ارتباط با استفاده قرآن از اصطلاحات و عبارات موجود در سخن ادیبان عرب باید گفت:

الف) تشابه فرازهای بسیار اندکی از یک متن با متن دیگر هرگز نشانگر آن نیست که تمام متن دوم برگرفته از متن اول باشد؛ زیرا در یک متن می‌توان از برخی فرازهای زیبای سخن دیگران بهره گرفت؛ اما با این وجود، کلیت سخن دوم در ارزیابی عموم مردم، سخنی متقلبانه نباشد!

ب) علاوه بر آنچه گفته شد، در مورد اشعاری که به شاعرانی مانند امرؤ القیس نسبت داده شد و ادعا می‌شود که برخی فرازهای قرآن برگرفته از آنها است باید گفت:

با توجه به آن‌که دیوان این شاعران، قبل از ظهور اسلام تدوین نشده و تنها به صورت شفاهی و سینه به سینه میان مردم نقل می‌شد، نمی‌توان به صورت قطعی ادعا نمود که تمام اشعاری که به آنان نسبت داده می‌شود، متعلق به خودشان بوده و قبل از نزول قرآن سروده شده است؛ زیرا اگر چنین قطعیتی وجود داشت، مشرکان همان دوره که با هر روشی به دنبال مبارزه با اسلام بودند، خطاب به مردم می‌گفتند: مگر نمی‌بینید که این آیه قرآن، همان شعر فلان شاعر است؟! پس چرا به او ایمان می‌آورید؟!

و می‌دانیم با آن‌که مشرکان بارها پیامبر(ص) را به شاعربودن و کاهن بودن متهم کرده و حتی ادعا کردند که قرآن حاصل خواب‌های پریشان است و یا فرد دیگری وجود دارد که قرآن را تدوین کرده و در اختیار حضرتشان قرار می‌دهد، اما هیچ‌گاه پیامبر را متهم نکردند که این آیه‌ای که ادعا می‌کنی از جانب خداوند است، برگرفته از شعر فلان شاعر معروف دوران جاهلی است!

«بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ فَلْیَأْتِنا بِآیَةٍ کَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ»؛[14] کافران گفتند: این قرآن، خواب‌هاى شوریده است، خودش آنها را بافته و به خدا نسبت داده! او تنها یک شاعر است![15]

«یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ»؛[16] آنان می‌گویند که انسانی (در پشت پرده) وجود دارد که متن قرآن را به او می‌آموزد!

و ...

بر این اساس، اصل وجود چنین فرازهای مشابهی قبل از نزول قرآن جای تردید دارد؛ چون برای اولین بار، در کتاب‌هایی که صدها سال بعد از نزول قرآن تألیف شده، چنین عنوان شده است که آن ادیبان جاهلی، چنین سخنانی را بر زبان آورده‌اند که به احتمال زیاد، این گزارش‌ها نیز ساخته و پرداخته باقیمانده تفکر جاهلی است.


[1]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 2، ص 244، بیروت، دار الفکر، 1407ق؛ صالحی دمشقی‏، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج 1، ص 279، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق.

[2]. نبأ، 6.

[3]. بقره، 22؛ غافر، 64.

[4]. نبأ، 7.

[5]. از شعراى قبل از اسلام که در سخاوت و شعر مشهور بود.

[6]. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 63، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ قونوى، اسماعیل بن محمد، حاشیة القونوى على تفسیر الإمام البیضاوى و معه حاشیة ابن التمجید، مصحح: عمر، عبدالله محمود، ج 2، ص 155، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون‏، چاپ اول، 1422ق.

[7]. طه، 7.

[8]. یس، 78.

[9]. از شاعران مشهور عرب قبل از اسلام است.

[10]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 15، ص 246، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

[11]. عبس، 17.

[12]. «استعمال کلمه الله در ادیان قبل از اسلام»، 19417؛ «محتوای شعر شاعران در دوران جاهلیت»، 111563.

[13]. زمر، 3: «أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏ إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فی‏ ما هُمْ فیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّار»؛ آگاه باش که دین خالص از آن خداست و آنان که غیر از خداوند، دیگرى را به خدایى گرفتند، گفتند: بتان را از آن‌رو می‌پرستیم تا وسیله نزدیکى ما به خداى یکتا شوند. و خدا در آنچه اختلاف می‌‏کنند میانشان حکم خواهد کرد. خدا آن‌را که دروغ‌گو و ناسپاس باشد هدایت نمی‌‏کند.

[14]. انبیا، 5.

[15]. «شاعر نبودن پیامبر اسلام(ص)»، 32084.

[16]. نحل، 103.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها