لطفا صبرکنید
3358
- اشتراک گذاری
صالح بن سندی از رجال و راویان احادیث شیعی است. اطلاعات زیادی از زندگی وی در دست نیست. نام وی در میان کسانی است که از راویانی؛ مانند حسین بن محبوب،[1] عبدالله بن سنان،[2] جعفر بن بشیر،[3] حسین بن خالد،[4] محمد بن سلیمان بصری،[5] روایت نقل میکنند.
با توجه به اینکه صالح به واسطهی حسین بن خالد از امام رضا(ع) روایت نقل کرد،[6] میتوان گفت وی از محدثان قرن سوم هجری بود. شیخ طوسی کتابی تألیفشده توسط وی را معرفی میکند،[7] اما این کتاب امروزه در دسترس ما نیست.
در مورد ثقهبودن صالح بن سندی باید گفت؛ معیار تشخیص ثقه در میان اندیشمندان رجال، میتواند متفاوت باشد؛ از اینرو نمیتوان نظری کلی داد. بر این اساس در مورد هر راوی، باید نظرات مختلف را بررسی کرد؛ با این وجود میتوان گفت نقل روایت مرحوم صدوق از صالح در کتاب من لا یحضره الفقیه بویژه با توجه به تلاش ایشان در استفاده از روایاتی که بتوان به صحت آن حکم کرد،[8] میتواند نشانهای از حسن رفتار(وثاقت) صالح بن سندی باشد.[9]
همچنین روایات زیادی از صالح در کتابهای روایی نقل شده است که برخی از آنها نیز موثق[10] و مورد قبول است، و این میتواند دلیل بر وثاقت وی باشد؛ با این وجود بسیاری از روایاتی که صالح بن سندی در سلسله سند آن قرار دارد، به دلایلی دچار ضعف سندی هستند.[11]
[1]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 65، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 4، ص 47، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 187، 255، 289، 296، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 45.
[5]. همان، ج 4، ص 47.
[6]. همان، ج 4، ص 45.
[7]. شیخ طوسی، الفهرست، محقق، مصحح، آل بحر العلوم، سید محمد صادق، ص 84، نجف، المکتبة المرتضویه، چاپ اول، بیتا.
[8]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 3.
[9]. شوشتری، محمد تقی، قاموس الرجال، ج 5، ص 458 – 459، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[10]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 9، ص 281، ج 12، ص 541، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[11]. همان، ج 4، ص 287 و 310؛ ج 5، ص 36.