لطفا صبرکنید
5902
- اشتراک گذاری
اطلاعات زیادی از زندگی شبل ابن یزید اصبحی در دست نیست؛ اما در برخی منابع تاریخی کهن گزارش شده است که روز عاشورا «خولى بن یزید اصبحى» از اسب فرود آمد، تا سر امام حسین(ع) را جدا سازد، ولى دستهایش به لرزه افتاد و موفق به این کار نشد، سپس برادرش شبل نزد او آمد و سر امام(ع) را جدا کرد و آنرا به برادرش سپرد.[1]
طبق این گزارش، او باید از مجموعه قاتلان امام حسین(ع) باشد.
اما در برخی از سایتها بدون آنکه به منبع اشاره شود، آمده است که خولی برادری به نام شبل یا شبلی داشت که امام حسین(ع) هنگام شهادتش نگاهی به چهرهی او انداخت و فرمود: تو قاتل من نیستی و من دوست ندارم که تو به آتش دوزخ گرفتار شوی. شبلی به گریه افتاد و گفت: یا بن رسول الله! شما بدین حال رسیدهاید و هنوز غم ما را میخورید که با آتش دوزخ نسوزیم؟! لذا از کشتن آنحضرت(ع) منصرف شد و به سمت سپاه عمر بن سعد حمله برد، اما لشکریان عمر سعد به او امان نداده و او را آماج شمشیرهای خود قرار دادند. وی با زخمهای فراوان و بدنی خونآلود بر زمین افتاد و در همان حال رو به سوی قتلگاه امام حسین(ع) کرد و گفت یا بن رسول الله! گواه باش که بر سر کوی محبت تو مرا شهید میکنند و (با گوش دل)، جواب امام حسین(ع) را شنید که دلخوش باش که چنین خواهم کرد و فردای قیامت با من خواهی بود.
با جستوجویی که در منابع تاریخی قابل استناد داشتیم، گزارش اخیر را در هیچیک از این منابع مشاهده نکردیم که در صورت برخورد با چنین گزارشی در آینده، این پاسخ ویرایش خواهد شد.
[1]. دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص 258، قم، منشورات الرضی، 1368 ش؛ ر. ک: «قاتلان امام حسین(ع)»، 47180؛ «پذیرفته شدن توبه قاتلان امام حسین(ع)»، 67418.