جستجوی پیشرفته
بازدید
3341
آخرین بروزرسانی: 1401/01/27
خلاصه پرسش
بر اساس آموزه‌های دینی، آیا مسجد جامع هر شهر از جایگاه برتری نسبت به دیگر مساجد برخوردار است؟
پرسش
آیا عنوان مسجد جامع در روایات آمده است؟ تعریف فقهی مسجد جامع و احکام فقهی آن چیست؟
پاسخ اجمالی

واژه‌ی «مسجد جامع» از ترکیب دو واژه‌ی «مسجد» و «جامع» ایجاد شده است که مقصود از آن در هر شهر و یا محله و منطقه‌ای، بزرگ‌ترین مسجد آن‌جا است[1] که معمولاً مردم بیشتری در آن گرد هم می‌آیند،[2] و در آن‌جا نماز جماعت و یا نماز جمعه می‌خوانند.[3] به عبارت دیگر، مسجد جامع مسجدی است که در بیشتر اوقات، نمازگزاران بیشتری نسبت به دیگر مساجد داشته باشد.[4]

بر اساس تعاریف یاد شده، نام‌گذاری یک مسجد به «مسجد جامع» به تنهایی کافی نبوده و آنچه یک مسجد را تبدیل به «مسجد جامع» واقعی می‌کند، آن است که در عمل، مهم‌ترین مسجد شهر و منطقه به شمار آید، نه آن‌که تنها نامش «مسجد جامع» باشد.

در منابع برای این‌گونه مساجد از تعابیر گوناگونی مانند «جامع»، «مسجد جماعت»،[5] «مسجد جامع»،[6] «مسجد اعظم»،[7] و ... استفاده شده است.

پیشینه‌ی ساخت مسجد جامع

گزارش‌های تاریخی حاکی از آن است که پیشینه‌ی مسجد جامع به همان دوران آغاز اسلام و دوران رسول خدا(ص) می‌رسد؛ چراکه با حضور آن‌حضرت(ص) در مدینه، نیاز به پایه‌‌گذاری مرکزی احساس می‌شد که هم عبادت‌گاه مسلمانان بوده، و هم مرکزی برای اجتماع مردم جهت بررسی امور سیاسی، قضایی، آموزش مسائل دینی، تصمیم‌گیری‌های نظامی و ... باشد.[8] از این‌رو عملا مسجد النبی(ص) به عنوان مسجد جامع در نظر گرفته شد و بر این اساس، برخی فقها مسجدالنبی(ص) را نیز مسجد جامع به شمار می‌آورند؛[9] حتی اگر به چنین نامی شناخته نشود.

اما نخستین و مهم‌ترین مسجدی که در روایات از آن با عنوان مسجد جامع یاد شده، مسجد کوفه است که در دوران عمر بن خطاب و به پیشنهاد سعد بن ابی‌وقاص[10] ساخته شد.[11] این مسجد در زمان حکومت امام علی(ع)، مقر حکومت آن‌حضرت(ع) بود.[12]

البته روایات فراوانی شاهد آن است که این مکان از دیرباز مکانی مقدس بوده و سابقه تاریخی کهن‌تری دارد، و در دوران اسلامی تنها بازسازی شده است.

فضیلت مسجد جامع

در روایات فضیلت‌های بسیاری برای مسجد جامع برشمرده شده است؛ مانند:

  1. امام علی(ع) فرمود: «نشستن در مسجد جامع برای من از نشستن در بهشت بهتر است؛ چراکه بودن در بهشت رضایت و خشنودی نفس من را به دنبال دارد؛ اما بودن در مسجد جامع رضایت خدا را در پی دارد».[13]
  2. از حضرتشان نقل است: «خواندن یک نماز در مسجد الاقصی برابر هزار نماز است. در مسجد جامع هر شهر برابر صد نماز. در مسجد محله برابر بیست و پنج نماز. در مسجد بازار برابر دوازده نماز و نماز در منزل و به صورت فرادا تنها برابر با یک نماز می‌باشد».[14]
  3. بعضی از خلفای اهل‌سنت، مانند عمر بن خطاب نیز نماز جماعت و مستحبی در مسجد جامع را برتر از حج و عمره مستحبی می‌دانستند.[15]

احکام مسجد جامع

بر اساس روایات، مسجد جامع دارای احکام مخصوص به خود است:

  1. اگرچه بر اساس برخی نظرات، اعتکاف تنها باید در یکی از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد بصره) باشد،[16] اما روایاتی نیز وجود دارد که اعتکاف در مساجد جامع شهرها را نیز در مرحله دوم مجاز می‌داند.

در همین راستا عمر بن یزید از امام صادق‌(ع) پرسید: نظر شما در مورد اعتکاف در یکی از مساجد معمولی شهر بغداد چیست؟! امام(ع) فرمود: جز در مسجد جامعی که امام عادلی در آن‌جا اقامه جماعت کرده باشد، اعتکاف نکنید. و بهتر آن است که در مسجد کوفه، مسجد بصره، مسجد مدینه، و مسجد مکه اعتکاف کنید».[17]

همچنین حضرت‌شان(ع) فرمود: «اعتکاف جز با روزه داشتن در مسجد جامع تحقّق نمی‏پذیرد».[18]

برقراری اعتکاف در مسجد جامع نشان از اهمیت این مسجد نزد شارع مقدس دارد که این عبادت را تنها در این مکان معین از ما خواسته است. البته در تشریع این حکم حتماً مصالحی مورد نظر بود که شاید عقل ما نتواند به طور یقین بدان دست یابد. شاید اسلام با منحصر نمودن اعتکاف در مساجد بزرگ بخواهد نوعی کنترل بر کمیت و کیفیت آن وجود داشته باشد و در کنار این عبادت، ارزش‌های دیگری؛ مانند وحدت و همراهی و هم‌دلی نیز مطرح شود.[19]

البته گفتنی است؛ برخی از فقها معتقدند که اعتکاف باید تنها در مساجد چهارگانه انجام شود و در مسجد جامع تنها باید به قصد رجاء در آن اعتکاف نمود.[20]

  1. گناهانی که در مسجد جامع انجام شود؛ عقوبت و مجازات بیشتری در مقایسه با دیگر مکان‌ها خواهد داشت.[21]

[1]. سیوری حلّی، مقداد بن عبد اللّٰه، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، محقق، مصحح، حسینی کوه‌‌‌کمری، سید عبد اللطیف، ج 1، ص 401، قم، ‌کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1404ق.

[2]. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق، مصحح، قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ص 171، بیروت، ‌دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق.

[3]. اشتهاردی، علی پناه، مدارک العروة، ج 21، ص 424، تهران، دار الأسوة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1417ق.

[4]. موسوی گلپایگانی، سید محمدرضا، مجمع المسائل، محقق، مصحح، کریمی جهرمی، علی، ثابتی همدانی، علی، نیری همدانی، علی، ج 1، ص 154، قم، ‌دار القرآن الکریم‌، چاپ دوم، 1409ق.

[5]. اصفهانی(مجلسی اول)، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی، ج 6، 687، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، 1414ق.

[6]. نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الأسماء و اللغات‏، مصحح، غضبان، عامر، مرشد، عادل، ص 557، دمشق، دار الرسالة العالمیة، چاپ اول، 1430ق‏.

[7]. عمانی، حسن بن علی بن ابی عقیل حذّاء، حیاة ابن أبی عقیل و فقهه، ص 320، قم، مرکز معجم فقهی، چاپ اول، 1413ق.

[8]. «هدف از تأسیس مسجد النبی»، 70683.

[9]. محدث بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق، مصحح، ایروانی، محمد تقی، مقرم‌، سید عبد الرزاق، ج 7، ص 327، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1405ق.

[10]. «زندگی‌نامه سعد بن ابی وقاص»، 128607.

[11]. طبری، أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 44، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.

[12]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 208 – 209، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. البته در برخی از موارد مساجدی به نام مسجد جامع معروف می‌شدند: شخصی به نام ماناهیه بعد از ایمان به رسول خدا(ص) به شهر مرو بازگشت و منزل خود را مسجد جامع قرار داد. ر. ک: ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 4، ص 315، بیروت، دار الفکر، 1409ق.

[13]. ابن فهد حلی، احمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق، مصحح، موحدی قمی، احمد، ص 208، بیروت، دار الکتب الإسلامی، چاپ اول، 1407ق.

[14]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 3، ص 253، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[15]. بحشل، اسلم بن سهل بن أسلم، تاریخ واسط، تحقیق، کورکیس عواد، ج 1، ص 179، بیروت، عالم الکتب، بیروت.

چاپ اول، 1406ق.

[16]. «اعتکاف در اسلام»، 9752.

[17]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 184 – 185، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[18]. همان، ص 184.

[19]. «اعتکاف در اسلام»، 9752.

[20]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 305، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بی‌تا.

[21]. ابو الصلاح حلبی، تقی الدین بن نجم الدین، الکافی فی الفقه، محقق، مصحح، استادی‌، رضا، ص 419- 420، اصفهان، کتابخانه عمومی امام امیر المؤمنین(ع)، چاپ اول، 1403ق.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها